فرزاد رمضانی بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
سفر چند روزه محمود احمدی نژاد، به چین برای شرکت در دوازدهمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای بار ديگر عضويت كامل ايران در اين سازمان را مورد توجه قرار داده است. در اين بين با توجه به اجلاس اخير شانگهاي در چين و نگاه اين سازمان به عضويت ايران كوشيده ايم در گفتگويي با دكتر جهانگير كرمي استاد دانشگاه تهران و كارشناس مسائل اوراسيا به طرح روابط ايران و سازمان همكاري هاي شانگهاي و نگاه كشورها به عضويت ايران بپردازيم:
واژگان كليدي: ايران، روسيه، چين، شانگهاي، عضويت ، موانع عضويت
مركز بين المللي مطالعات صلح: چین، روسیه، ازبكستان، تاجیكستان، قزقیزستان و قزاقستان از اعضای اصلی سازمان همكاری شانگهای هستند. در اين ميان در بين كشورهاي اصلي عضو چه كشورهايي مايل به عضويت كامل ايران در اين سازمان هستند؟
در واقع بحث عضويت ايران در سازمان شانگهاي از سال 1384 به عنوان عضو ناظر مطرح شد و اين عضويت به همراه مغولستان، هند و پاكستان پذيرفته شد. در اين زمان عضويت كامل ايران به شكل رسمي و غير رسمي از سوي مقامات ايراني مطرح شد و در سال 2008 ميلادي هم ايران درخواست عضويت كامل را مطرح كرد. اين امر با موافقت تاجيكستان روبرو بوده و هست. همچنين كشورهايي مانند قرقيزستان موافق اين امر بودند، اما از همان ابتدا قزاقستان در مرحله اي و بعد ازبكستان و نهايتا روسيه مخالفت خود را با ورود كامل ايران اعلام كردند. علل مخالفت به مسائل و جهت گير هاي سياست خارجي هر يك از اين كشورها و احيانا نقشي كه روسيه ممكن است به عهده آن كشور ها گذاشته باشد برميگردد. در اين بين ازبكستان طبيعتا از عضويت ايران در شانگهاي (به خاطر روابط با تاجيكستان و همچنين سياست سنتي ازبكستان در مورد نقش ايران در آسياي مركزي) نگران است. اما به نظر نميرسد قزاقستان به عنوان يك دولت مشكل خاصي با ايران داشته باشدو شايد در آن مقطع اين امر به اشاره روس ها مطرح شد. در واقع در سال 2010 كه عضويت كامل ايران جدي شد دولت روسيه با توجه به ارتباط با امريكا و جدي شدن بازسازي در رابطه با امريكا و.. رسما با عضويت كامل ايران مخالفت كرد و طرحي را هم در دستور كار سازمان قرار داد (كه موسوم به شرايط براي عضويت رسمي در شانگهاي بود.) كه قبلا وجود نداشت. در اين طرح جديد شرايطي براي عضويت كامل در شانگهاي وارد كردند كه مهمترين آن اين است كه كشوري كه عضو سازمان همكاري شانگهاي ميشود نبايد مشمول فصل هفتم منشور ملل متحد و قطعنامه اي شوراي امنيت سازمان ملل باشد. در اين راستا و بر اساس اين شرط و مساله هسته اي و تحريم ها در واقع عضويت ايران پذيرفته نشد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: پذیرش عضویت كامل ایران در سازمان شانگهای تا چه حدي بر توانمندیها، ظرفیتهاي ايران در منطقه و همچنين منافع اقتصادی، سیاسی، امنیتی و پرستیژی ايران اثرگذار است؟
در مورد عضويت كامل ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي دو نكته را بايد مورد توجه قرار داد. نخست منافع اين امر براي ايران و دوم براي سازمان شانگهاي. در اين ميان طبيعتا در دوره اي كه ايران زير فشارهاي گوناگوني از سوي غرب و تحريم ها است و كشورهاي غربي نيز تلاش ميكنند ديپلماسي و روابط بين الملل ايران را روز به روز محدود كرده و عرصه بين المللي را تنگ تر كنند عضويت ايران در شانگهاي فرصتي براي جمهوري اسلامي ايران است. يعني از يك سو در يك سازمان منطقه اي بزرگ حضور دارد و از طرفي هم چون حوزه آسياي مركزي بر اساس سند چشم انداز بيست ساله به عنوان منطقه پيراموني ايران است و ايران اين منطقه را منطقه ايفاي نقش آفريني قدرت منطقه اي خود تعريف كرده است، لذا حضور در نهاد هاي بين المللي منطقه اي اين حوزه هم فرصت و هم الزامي براي تحقق سند چشم انداز به شمار ميرود. از سوي ديگر اگر ما به محيط اطراف خود در دو سه دهه اخير نگاه داشته باشيم نهادهاي مختلف منطقه اي را شاهديم كه شكل گرفته است ( در خليج فارس، قفقاز و..) اما متاسفانه جمهوري اسلامي ايران كمترين حضوري در نهادهاي منطقه اي داشته است. بنابراين اين امر حضور ايران در منطقه را به ضرورت و الزام تبديل ميكند. گذشته از اين نيز تئوري هاي روابط بين الملل اشاره دارد كه اگر كشوري مدعي قدرت منطقه اي است و شرايط و پتانسيل هاي قدرت منطقه اي را دارد بايد به گونه طبيعي اين امر در ساختارها، سازمانها، ترتيبات، هنجارها، قواعد و مجموعه اي از رفتارها در محيط پيراموني خود ترجمه گردد. در دنياي معاصر هم ترجمه همه اين رويكرد ها يعني توجه به سازمان ها منطقه اي و كشور مدعي قدرت منطقه اي هم بايد يا نقش اصلي را داشته باشد و يا نقش مهم در اين سازمان ها داشته باشد. لذا حضور در شانگهاي براي منافع ملي ايران فرصتي مغتنم است.
در مقابل نيز عضويت كامل ايران در شانگهاي مهم است، چرا كه اين سازمان مدعي حل مشكلات در منطقه است و طلبيعتا ناديده گرفتن قدرت منطقه اي مهم و موثر مانند ايران خسارتي براي سازمان است . در اين راستا با توجه به سابقه تاريخي كه جمهوري اسلامي ايران و نقشي كه در حل و يا توجه به موضوعاتي مانند قره باغ، تاجيكستان و.. دارد عضويت ايران براي سازمان تبديل به ضرورتي مهم شده است و به نظر من ناديده گرفتن آن هم ضربه اي به شانگهاي است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا پیوستن كامل ایران به سازمان همكاری شانگهای گرایش ها و اهداف ضد غربی این سازمان را افزایش خواهد داد؟
ميتواند اينگونه باشد. به گونه اي كه شايد يكي از دلايلي كه كشور هايي مانند چين و تا حدي قزاقستان و روسيه مايل نيستند ايران عضو شانگهاي گردد به اين امر بر گردد. در اين نگاه حضور ايران براي آنان هزنيه هايي را دربردارد و شايد فشارهاي امريكا به گونه اي است كه آنان نمي خواهند در شرايط تداوم فشارها عضويت ايران را بپذيرند. به كلام ديگر اين امر بي گمان در عضويت ايران در شانگهاي بي تاثير نيست .
مركز بين المللي مطالعات صلح: قبلا آمریكا درخواستی جهت عضویت به عنوان عضو ناظر به سازمان همكاری شانگهای ارائه كرده بود، اما این درخواست از طرف سازمان رد شد. در اين حال با توجه به اينكه امریکا در سالهاي گذشته از احتمال عضويت ايران در اين سازمان ابراز نگراني کرده بود، واشنگتن اكنون چه نگاهي به عضويت كامل ايران در اين سازمان دارد ؟
امريكايي ها در معادلات و مسائل بين المللي و همچنين منطقه اي تلاش ميكنند تا با تضعيف و خالي كردن ظرفيتهاي استراتژيك ايران وارد عمل شوند. اين ظرفيت ها در حوزه هاي مختلفي مانند بحث انتقال انرژي، حمل و نقل، ارتباطات منطقه اي، ايفاي نقش منطقه اي، جاده ابريشم و در بسياري از موضوعات ديگر مانند بحث هاي فرهنگي و سياسي مورد نظر و مطرح است. در واقع تلاش امريكايي ها خالي كردن ظرفيت هاي استراتژيك، دور زدن ايران و پيش بردن استراتژي همه چيز منهاي جمهوري اسلامي ايران در منطقه است. در اين راستا در سال گذشته با طرح جاده ابريشم نوين و..در اين راستا حركت كرده اند. تمام اين تلاش ها مي تواند اينگونه تعبير شود كه فشار بقيه كشور ها براي عدم عضويت ايران در كنار راهبرد امريكا صورت ميگيرد. گذشته از اين حضور ايران در نهادهايي مانند شانگهاي در واقع مي تواند سياست امريكا را در قبال ايران بي نتيجه كند .
مركز بين المللي مطالعات صلح: در گذشته عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای مورد مخالفت روسیه و حتی قزاقستان قرار گرفته است. در اين حال با توجه به روي كار آمدن پوتين در روسيه نگاه كنوني كرملين به عضويت كامل ايران در اين سازمان چيست؟
من فكر نميكنم تغييري در اصل قضيه به وجود آمده باشد. چرا كه هر چند خيلي از شرايط سالهاي 2009 و 2010 وجود ندارد و روابط امريكا و روسيه از دوران بازسازي گذشته است و مسائلي مانند ناتو ،سپر موشكي و…باعث نگراني روس ها از امريكايي ها شده، ولي به نظر من هنوز زود است كه نتيجه بگيريم كه شرايط براي عضويت ايران در شانگهاي تغيير يافته است. من فكر ميكنم نخست براي ورود ايران ممانعت قانوني گذاشته اند و حذف آن هم مستلزم توافق همه دولتهاي عضو است. دوم اينكه كشوري مانند چين بيشتر به مسائل اقتصادي در اين سازمان توجه ميكند و خيلي مايل به جهت گيري ضد غربي سازمان نيست. پوتين نيز نمي خواهد به يكباره وارد رقابت جديد و همه جانبه با غرب شود. چرا كه وي نيز با محدوديت هايي در داخل و…صحنه ي بين المللي مواجه است. در اين راستا مجموعه اختلافات روسيه و غرب در دوره پوتين به گونه اي است كه متاسفانه روسيه نخواهد اين اختلافات را افزايش دهد و يا به نظر ميل به كاهش اختلافات داشته باشد. گذشته از اين مسكو نگاه تند به غرب را براي موضوعاتي مورد توجه قرار ميدهد كه براي منافع ملي روسيه حياتي تر است لذا به نظر نميرسد عضويت ايران در شانگهاي خيلي در اولويت روسيه قرار داشته باشد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: متغيرهاي مد نظر پكن در مورد عضويت كامل ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي چيست؟
چين ها بيشتر نگرشي اقتصادي به شانگهاي دارند. البته براي چيني ها مرزهاي امن، جلوگيري از نفوذ تروريسم، جدايي طلبي و تندروي مذهبي و.. مهم است ولي بعد از اين مرحله چينيها نگاه اقتصادي به منطقه دارند. اكنون چينيها شريك نخست منطقه هستند و در حدود 40 ميليارد دلار با كشورهاي منطقه مبادلات بازرگاني دارد. در كنفرانس اخير شانگهاي هم رئيس جمهور چين اعلام كرد 10 ميليارد دلار به كشور ها منطقه كمك ميكند. يعني در حالي كه كشورهايي كه رقم دريافتي كمك هايشان از امريكا دويست و يا صد ميليون دلار بوده 10 ميليارد دلار وسوسه كننده است. در اين راستا چينييها مايل نيستند كه شانگهاي صبغه امنيتي به خود گيرد هر چند كه هيچ وقت اين امر را ابراز نكرده اند و شايد مايل نباشند عليه هيچ كشوري موضعگيري كنند. در اين راستا چيني ها با عضويت ايران در سازمان همكاري شانگهاي مخالفتي ندارند، اما موافقتي هم با عضويت ايران ندارند و آن را تشويق هم نخواهند كرد. در اين حال چين به نگاهي هم به بازار ايران و مجموعه عوامل ديگر با عضويت ايران به روشني مخالفت نمي كنند، اما تشويق به عضويت هم نخواهند كرد .
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان گفت ارتباطات فرهنگي ايران با افغانستان و تاجيكستان به نوعي نگراني چين از حضور ايران در شانگهاي را فراهم ميكند؟
چينيها مي دانند كه ارتباطات فرهنگي مانعي براي اقدامات اقتصادي آنان نيست و نخواهد بود. در اين حال چينيها با اين رويكرد و توجه به ارتباطات اقتصادي در منطقه راه ابريسم جديدي را مد نظر دارند كه بيش از هزار كيلومتر آن ساخته شده است و خط آهني نيز به موازات آن كشيده ميشود.آنان در نظر دارند كاشغر چين را به قزاقستان، تاجيكستان، ازبكستان و افغانستان به هم پيوند زنند. حتي گفته ميشود كه اين خط آهن را به ايران نيز امتداد بخشند. يعني همكاريها و اقدامات فرهنگي كشورها در مانع مهمي در اقدامات اقتصادي چين در منطقه نيست. چرا كه در حالي كه مجموعه اي از پيوندهاي امنيتي، اقتصادي، فرهنگي و..بين كشور هاي آسياي مركزي و روسيه ( مانند سي آي اس و..) وجود داشته و دارد، اما نتوانسته است مانعي براي حضور فزاينده اقتصادي چين باشد. چرا كه زماني كه چينيها سرمايه گذاري هنگفتي ميكنند مسلم است روس ها نميتوانند به اين كار دست زنند. لذا در حالي كه منطقه از نظر سياسي و امنيتي كاملا به روسيه وصل است و 60 ميليون مسلمان در آسياي مركزي زبان دوم شان روسيه است، چين در حال قبضه كردن منطقه از نظر اقتصادي است و روسيه عملا نتوانسته در مقابل نفوذ اقتصادي چين مانع ايجادكند. به همين ميزان هم زبان فارسي هم نمي تواند در مقابل قدرت اقتصادي چين مانع ايجادكند و چيني ها هم از اين ناحيه نگراني اي ندارند .
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به اجلاس اخير شانگهاي در چشم اندازي كوتاه مدت و بلند مدت به نظر شما عضویت دائم ایران سازمان همکاري شانگهای تا چه حدي قابل دسترس است؟
من فكر ميكنم در دوره اي 5 ساله بحث عضويت ايران در شانگهاي جدي نباشد. مگر آنكه مذاكرات ايران و پنج به علاوه يك به جايي رسد و مساله ايران با آژانس و شوراي امنيت به شكل مسالمت آميزي حال گردد. در غير اين صورت طبيعتا عضويت ايران با مانعي قانوني در سازمان شانگهاي مواجه است. در اين حال در منطقه هم (به گونه اي جدي تر حداقل در روسيه و ازبكستان) اراده ي جديدي براي عضويت ايران وجود ندارد. در اين بين با توجه به نشست اخير شانگهاي ما نميتوانيم در كوتاه مدت نشانه اي از عضويت ايران در اين سازمان بيابيم.