مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویکرد امارات در کاهش جایگاه تنگه هرمز

اشتراک

مريم خالقي نژاد

كارشناس مسائل خاورميانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

تنگه هرمز یک تنگه استراتژیک و آبراه بین المللی است که کشورهای متعددی برای حمل و نقل انرژی به آن نیازمند هستند. این تنگه که در جنوب ایران قرار دارد از مهمترین ابراه­های عبور و مرور جهان محسوب می­شود چه بسا با تخمین زدن میزان عبور و مرور کشتی ها در راس تمامی ابراهه های انتقال انرژی و کالا قرار داشته باشد. بسیاری از نظریه پردازان اقتصادی و جغرافیایی معتقدند که این تنگه در اینده جایگاه ویژه ای را از آنِ خود خواهد کرد. این منطقه یکی از جهت منابع عظیم معدنی و زیرزمینی و دیگری از نظر عبور و مرور از آغاز حیات تا کنون اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی را داشته است مهمتر آنکه اکنون عمده واردات نفت امریکا، اروپای غربی و ژاپن از کشورهای عربی از این منطقه صورت میگیرد که در میزان هزینه و زمان صرفه جویی مناسبی صورت می گیرد.

 با عطف به برخی سیاست های تند کشورهای غربی و عرب در خصوص ایران، مسولان ایران اسلامی نیز برای تهدید رقبای خود از تغییر سیاست­های اتخاذی خود در تنگه هرمز مبنی بر مسدود کردن عبور و مرور در این تگنه سخن به میان آورده اند. پس از اعلام امکان اقدام به چنین تصمیمی، کشورهای غرب و عرب عربی بخصوص امریکا و اروپا به دنبال راهی برای مقابله با این امر در صورت عملی شدن تصمیم ایران برامدند تا از استفاده ابزار گونه ایران از تنگه هرمز جلوگیری نمایند که در این بین در ابتدا برخی از کشورها مانند عربستان که از این امر سود ویژه ای در بهبود روابط با غرب و دشمنی با ایران می بردند سکوت پیشه کردند. اما کشورهایی مانند امارات که شریان حیاتی آنها از فروش نفت است اقدام به دور زدن تنگه هرمز با کمک کشورهای غربی و عربی کرده اند که اگر روزی تنگه هرمز توسط ایران محدود شود راهی برای گریز از آن داشته باشند. همچنین این اقدام و تمایل برخی کشورهای عرب برای ایجاد برخی راه ها از قبیل ایجاد خط لوله نفتی امارات و یا راه اندازی خط لوله نفتی قدیمی در عربستان برای انتقال نفت، سیاستی است مبنی بر تلاش برای  یکی کاهش جایگاه استراتژیک تنگه هرمز و دیگری کاهش قدرت و تاثیرگذاری ایران بر عبور و مرور انرژی کشورهای عربی به غرب، چرا که در صورت راه اندازی چندین خطوط لوله انتقالی به خصوص لوله انتقال نفت امارات باعث کاهش وابستگی به تنگه هرمز می شود. این خط لوله که با حمایت برخی شرکتهای غربی مانند اکسون موبایل، شل، توتال، صورت گرفته است توانایی انتقال روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت را دارا می باشد تا با استفاده از دریای عمان صادرات خود را به جهان انجام دهند. در حال حاضر امارات متحده برای صدور حدودا روزانه دو ملیون بشکه نفت خود نیاز به استفاده از این تنگه حیاتی هرمز دارد که در صورت ایجاد یک خط لوله جدید ابوظبی علاوه بر کاهش وابستگی خود به تنگه هرمز می تواند ظرفیت صادرات خود را بیشتر کند. این خط لوله که ” حبشان – فجیره” نام دارد موقعیت های اقتصادی دیگری را هم مبنی بر رشد اقتصادی برای امارات رقم می زند. با عطف به واقع شدن این خط لوله در منطقه ذکر شده امکان استفاده از  مخازن ذخیره سازی خود عامل دیگری برای تلاش امارات در راه اندازی و بهبود این خط انتقالی محسوب می شود. گفته شده است که این خط لوله دارای ظرفیت هشت مخزن یک میلیون بشکه ای ذخیره سازی در فجیره و دو مخزن در حبشان است که در کل دارای ظرفیت ذخیره سازی معادل ۱۰ میلیون بشکه است که ظرفیت بارگیری این دو پایانه اصلی نفتی معادل ۸۰ هزار بشکه در ساعت خواهد بود. در کل از مهمترین اهداف امارات در ایجاد خط انتقالی نفت می توان موارد ذیل را برشمرد:

  • کاهش وابستگی امارات به استفاده از تنگه هرمز برای عبور و مرور وسایل حمل و نقل صادراتی نفت و سایر انرژی های خود
  • پیش برد اقتصادی و رشد اقتصادی با استفاده از موقعیت های اقتصادی و تجاری مختلفی که برای امارات بوجود می آید و متعاقبا افزایش جایگاه استراتژیکی خود در اتحادیه عربی
  • کاهش جایگاه و قدرت ایران در منطقه و افزایش قدرت خود و همچنین جلب برخی حمایت های کشورهای غربی به خصوص امریکا و اروپا

در خصوص اهداف غرب نیز باید مطرح شود که دو هدف عمده سیاسی و اقتصادی برای غرب وجود دارد که هدف سیاسی یکی حمایت از کشوهرای متحد خود در منطقه و وابستگی بیشتر این کشورها به غرب برای اعمال سیاست های منطقه ای خود و  دومی مخالفت و کاهش نقش ایران در منطقه و تلاش برای تضعیف سیاسی و اقتصادی هرچه بیشتر ایران و جایگاه تنگه هرمز در نقل و انتقالات انرژیه به غرب استو هدف اقتصادی نیز عدم تاثیرگذاری بستن تنگه هرمز بر واردات نفت آنها و یافتن راهی برای جلوگیری از خلل در روند صادرات و  واردات نفتی  و کالایی با کشورهای جهان.

 پس از بیان اهداف و اقدامات امارات عربی و برخی از کشورهای غرب در خصوص تلاش برای دور زدن  تهدیدهای ناشی از بسته شدن تنگه هرمز از سوی ایران باید مطرح شود که در هر حال تنگه هرمز یک موقعیت استراتژیکی دارد که با هر اقدام همچون ایجاد خط لوله انتقال نفت امارات، ارزش و اهمیت آن کاهش نمی یابد. چرا که استفاده از خطوط لوله نفتیِ دیگر، از نظر صرفه جویی در هزینه و طولانی بودن زمانِ عبور و مرور برای کشورهای وارد کننده و حتی صادر کننده نمی تواند بسیار مفید باشد و به مرور زمان منجر به ایجاد هزینه های اضافی در حمل و نقل تجاری و نوسان رو به افزایشیِ قیمت ها می شود که اگرچه برای امارات و سایر کشورهای عربی به صرفه باشد، اما برای غرب نمی تواند به صرفه باشد. چرا که خود به خود طولانی تر شدن مسیر و کاهش میزان واردات هزینه های اضافی را بر میدارد که بسیار خوشایند غرب نیست و لذا میزان حجم و توانایی دیگر خطوط قابل مقایسه با تنگه هرمز نمی باشد از آن جهت که هزینه های هنگفتی را برای طرفین وارد کننده و صادر کننده می تراشد. بنابراین انتظار می‌رود. اگرچه برای چندین سال غرب و عرب بتوانند با استفاده از خطوط انتقالی جدید و راه اندازی خطوط انتقالی قدیم به تجارت خود ادامه دهند، اما معایب برشمرده شده گویای این حقیقت است که این خطوط و تغییر مسیرهای عبور و مرور به صورت دراز مدت هزینه های اضافی را دارا است و نمی تواند طولانی مدت از کیفیت تنگه هرمز برخوردار شود.

واژگان کلیدی: رویکرد، امارات ، کاهش، جایگاه، تنگه هرمز

مطالب مرتبط