مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روابط متقابل اسرائیل با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و آينده آن

اشتراک

مريم خالقي نژاد

پژوهشگر مسائل خاورميانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

شورای همکاری خلیج فارس  یک بلوک سیاسی تجاری است که از کشورهایی همچون عربستان، بحرین، امارات، قطر، عمان و کویت در سال ۱۹۸۱ با اهداف اقتصادی و نظامی تشکیل شد. کشورهای عضو شورا از ویژگی های بسیار مطلوبی در منطقه مانند مرزهای دریایی، منابع نفتی و گازی غنی و جمعیت مناسبی برخوردار هستند. بی تردید با توجه به استراتژی هایی که کشورهای خارج از منطقه برای  اهدافشان در خاورمیانه ترسیم کرده اند به نظر می رسد هر کشوری که بخواهد نیات خود را در منطقه عملی کند یکی از مطلوبترین گزینه­ها برای اعمال آن شورای همکاری خلیج فارس می باشد. از همین رو اسرائیل نیز که سالیان سال اروزی دستیابی به مناطقی مهم در منطقه را دارد و از طرفی برای حل مساله فلسطین به نفع خودش تلاش می کند، بی تردید نمی تواند از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چشم پوشی کند که در ادامه به بررسی روابط اسرائیل با شورای همکاری خلیج فارس می پردازیم.

در دهه های گذشته تحولاتی در منطقه رخ داده است که به لحاظ سیاسی و اقتصادی موقعیت کشورهای عرب منطقه را به خطر انداخته است. از جمله این تحولات می توان به مهمترین انها یعنی براندازی حاکمیت های استبدادی و بیداری اسلامی اشاره نمود که باعث ناکامی برخی از نیات شوم استثمارگران و کشورهای حامی انها در منطقه شده است. از انجاییکه بیداری اسلامی را نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران میدانند افزایش خشونت و دشمنی با ایران طبیعی به نظر می رسد چرا که از یکسو باعث گرایش بیشتر شهروندان به جمهوری اسلامی ایران و تقویت موضع ایران در منطقه و تاثیر در سیاست های دولتی کشورهای عربی می شود و از جبهه دیگر خطری جدی برای منافع امریکا و اسرائیل و سایر متحدانشان محسوب می شود.  لذا مسائلی از این دست سبب شده است تا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس احساس خطر کرده و به دنبال تقویت پیوندهای خود با غرب و ایجاد اتحادهای استراتژیک جدید، جهت تغییر موازانه قدرت به نفع خود باشند. که نمود بارز این امر در همکاری های اشکار و نهان اسرائیل با شورای همکاری خلیج فارس است

بر همین اساس سه محور اساسی در خصوص روابط کنونی اسرائیل و کشورهای خلیج فارس وجود دارد که آينده این روابط نیز منوط به تثبیت و یا تغییر در همین محورها می باشد :

 اولین محور عبارت است از نیازمندهای اقتصادی متقابل و توانایی های کشورها :اسرائیل از نظر اقتصادی هم برای عدم انزوای اقتصادی نیاز به کشورهایی همچون قطر و امارات و عربستان دارد و هم از نظر منابع نفتی و زیرزمینی کشورهای عضو توانایی و ظرفیت بالایی را دارا می باشند که مد نظر اسرائیل است. متقابلا کشورهای عضو شورا نیز توجه ویژه به برخی از توانایی های اسرائیلی دارند برای مثال در زمینه تولیدات فناوری اطلاعات و فناواری ابیاری، تسلیحات و تجهیزات نظامی، حمل و نقل، گردشگری، صنعت و …

لذا هر دو طرف خواهان برقررای روابط نظامی، اقتصادی، تجاری، صنعت، حمل و نقل هوایی و … هستند.

دومین محور و شاید مهمترین محور مد نظر هر دو طرف به حساب آید عبارت است از مساله ایران و قدرت آن در منطقه:

با توجه به قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه و جهان شاهد مخالفت های عظیم و پیدایش خصومت ها و خشونت های زیادی در منطقه برای مقابله با ایران هستیم. اسرائیل از دیر باز اختلافات عمیقی با ایران داشته و دارد و از سوی دیگر متحد استراتژیک یکی از مخالفان اصلی ایران به نام امریکا است بی تردید با این زمینه وجود گرایش کشورهای عضو شورا و اسرائیل به یکدیگر در جهت مسائل ایران امری قابل پش بینی است.

با عطف به اینکه ایران نیز سالیان سال است که حمایت از فلسطین را سر لوحه اقدامات سیاسی منطقه ای و جهانی اش قرار داده است و در مقابل منافع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج در فلسطین کاهش یافته است، اکنون به نظر می رسد بسیاری از کشورهای عضو نظراتی مشابه و همسو را در خصوص فلسطین دارا هستند بنابراین برخی از کشورهای عضو به عنوان روزنه و یا دروازه ای به اسرائیل برای نفوذ به ایران می نگرند. به همین دلیل شاهد آن هستیم که امروزه به دلیل خدشه دار شدن روابط بین کشورهای عضو شورا و فلسطین، روابط رژیم صهیونیستی در منطقه با شورای همکاری گسترش و بهبود یافته است و از سویی در پی پررنگ تر کردن محور ضد ایرانی در منطقه هستند. پس از دستیابی ایران به انرژی هسته ای نیز مخالفت ها و تضادها با ایران دو برابر شد وکشورهای منطقه و خارج از منطقه برای مقابله با این امر و جلوگیری از تضعیف قدرت خود در منطقه به سمت همکاری با هم پیش رفتند. امروزه شاهد برخی ائتلاف های اشکار و نهان مابین شورا و اسرائیل در جهت ایران هراسی و ترویج آن هستیم. اسرائیل بسیاری از اموزش ها و یا تجهیزات نظامی و غیر نظامی را برای ایران هراسی در اختیار کشورهای عربی قرار داده است که این امر نیز مُهر دیگری بر تایید روابط میان کشورهای عضو شورا و اسرائیل می باشد.

همچنین حمایت های نظامی و امنیتی برخی از شرکت های اسرائیلی از کشورهای عضو شورا زمینه را برای همکاری بیشتر ضد ایرانی در شورا فراهم کرده است. اگرچه شاید برخی از کشورها در برخی دوره ها وجود اسرائیل را هنوز به رسمیت نمی شناسند و یا تضادهایی در برخی سیاست ها و مسائل با یکدیگر داشته باشند برای مثال در برهه ای عربستان سعودی به تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی پرداخته بود اما همچنان از راههای مختلف تجارت مخفی خود را با اسرائیل داشت به همین دلیل در صورت حتی برخی مشکلات و اختلافات سیاسی با یکدیگر اما برای بسیاری از امور منطقه به خصوص تضاد و تقابل با ایران این کشورها و اسرائیل تلاش خواهند کرد تا روابط خود را حفظ و تقویت نمایند.برای مثال در چنین شرایطی به نظر می رسد که یکی از مشترکات عربستان و اسرائیل قطع محور تهران، بغداد، دمشق، بیروت و سرنگونی نظام سوریه و همچنین حذف مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان از صحنه خاورمیانه باشد.

محور سوم نیز تضعیف اسلامگرایان میانه رو در منطقه است. فعالیت اسلام گرایان میانه رو در منطقه باعث فشار بر اسرائیل و تهدید منافع آن در منطقه خواهد شد چرا که از سویی مساله فلسطین مطرح است و از سوی دیگر هم احتمال گرایش برخی از کشورهای عضو شورا به این طیف وجود دارد که می تواند نتیجه این امر برای اسرائیل و کشورهای دیگر خوشایند نباشد.این در حالی است که شاید اسرائیل و متحد بزرگش امریکا نسبت به ترویج و دامن زدن بیشتر به اختلافات منطقه ای ناشی از فعالیت گروه های تندرو و تروریست هایی همچون داعش و … بی میل نباشند تا با تشویش جو و فضای منطقه زمینه اشوب و ناامنی فراهم شود وموقعیت خود را در خاورمیانه گسترش دهند.

 محور آخر تاکید بر روابط نزدیک اسرائیل و همسویی منافع اسرائیل و امریکا در این منطقه است. در ابتدا امریکا تلاش برای منزوی کردن ایران دارد و جای هیچ شکی نیست که علاوه بر اقدامات خودش اسرائیل را به سمت تقویت روابط با مخالفان ایران در منطقه سوق می دهد و متقابلا کشورهای منطقه را تحت فشار برای روابط با اسرائیل قرار می دهد. اسرائیل از جانب امریکا برای برقراری روابط با شورا و افزایش قدرت خود و متحدش در منطقه تقویت می شود چرا که امریکا و اسرائیل سیاست ها و منافع مشابهی را در منطقه پیگیری می کنند که این امر نیازمند گسترش قدرت از طریق گسترش روابط با کشورهای منطقه می باشد. تمایل به رابطه با اسرائیل از ناحیه کشورهای عضو در این محور دو گونه است یا در پی جلب نظر و کمک امریکا هستند و یا تحت فشار های امریکا هستند. برای مثال مصر بزرگترین دریافت کننده و متحد امریکا پس از اسرائیل است لذا مایل به تیرگی روابط با امریکا و متحدش یعنی اسرائیل نمی باشد. در کشورهای دیگر شورا هم وضع تقریبا به همین منوال است.

آينده روابط اسرائیل و کشورهای شواری خلیج فارس

همکاری ها با شورای خلیج فارس پیامدهای عمیق امنیتی برای رژیم صهیونیستی و ایجاد و یا تغیر موازنه قدرت ژئوپلیتیکی در خاورمیانه را دارا است. اسرائیل تا جایی که برای منافع خودش در محورهای نام برده بتواند به تقویت رابطه با کشورهای عضو شورای خلیج فارس می پردازد چرا که مهمترین مقصود اسرائیل یکی دستیابی به منابع نفتی ، گازی و معدنی منطقه و دیگری ضدیت با ایران است که کشورهای عضو شورا از نظر دو مولفه نام برده گزینه مطلوبی برای اسرائیل و متحدش امریکا هستند. اما در کشورهای عضو شورا سیاست خارجی مستقلی را نمی توان پیش بینی کرد چرا که عملکرد انها همیشه تحت تاثیر امریکا و سایر قدرت های خارجی بوده است و تا میزانی که این وابستگی وجود داشته باشد همچنان در سیاست خود جهت روابط با اسرائیل متزلزل هستند و این در حالی است که کشورهای عضو شورا به طور معدودی دارای روابط آشکار با اسرائیل هستند و بقیه همواره سعی کرده اند به صورت پنهانی روابطی هرچند ضعیف را در منطقه داشته باشند. اتفاقات موجود نشاندهنده گرایش بیشتر و تلاش برای اشکار سازی روابط با اسرائیل است، اما این امر بدون تلاش امریکا نیز قابل هضم نیست. آنچه بیش از هرچیز دیگر بر روابط اسرائیل و شورا تاثیر دارد ایران است که اگر کشورهای عضو شورا به سمت ایران تمایل پیدا کنند رابطه اسرائیل و شورا به شدت دچار ضربه می شود. اما واقعیت امر آن است که اکنون اختلافات بزرگی میان سیاست های شورا با ایران بر سر مسائل منطقه ای هست که این مساله بی تردید ضربه ای بزرگ را به وحدت خلیج فارس و منطقه خواهد زد و امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت و زمینه هرچه بیشتر دخالت های خارجی را فراهم می کند. به نظر می رسد جای دارد که مسئولان و مدبران ایرانی به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه راه حلی را برای مقابله با این خطر بزرگ اتخاذ نمایند.

واژگان كليدي: روابط متقابل، اسرائیل ،کشورهای شورای، همکاری خلیج فارس ، آينده آن

مطالب مرتبط