رزمایش نظامی روسیه و چین در دریای مدیترانه ،تهدیدها و منافع مشترک -گفتگو با محمدمهدی غفاری

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
رزمایش نظامی روسیه و چین در دریای مدیترانه از روز شنبه پنجم بهمن آغاز شد. رزمایشی که در نوع خود نخستین همکاری نظامی در این سطح در مدریترانه شرقی است. ائتلاف سازی و افزایش حضور نظامی در منطقه مدیترانه همواره یکی از مسیرهای کشورها برای موازنه سازی محسوب می شود و کشورها به طور معمول تلاش می کنند از راه ائتلاف سازی، به موازنه سازی برسند. در همین روسیه میلیاردها دلار سلاح به چین صادر میکند. به همین منظور برای شناخت بیشتری از رویکرد دو کشور در نوع همکاری در خاورمیانه گفتگویی با جناب غفاری داشته ایم:
واژگان کلیدی: همکاری نظامی روسیه و چین در خاورمیانه، رزمایش نظامی روسیه و چین در دریای مدیترانه ،تهدیدها و منافع مشترک روسیه و چین، حضور چین در در دریای مدیترانه، منافع مشترک نظامی چین و روسیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نظر شماچه عللی چین روسیه را به انجام رزمایش مشترک در مدیترانه واداشته است؟
رزمایش چین و روسیه در مدیترانه در شرایطی در حال انجام است که اوضاع در منطقه اوکراین و گستره خاورمیانه اوضاع ثابت نیست . دوم آنکه چین و روسیه به دلیل اینکه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند و به عنوان کشور های عضو باشگاه هسته ای و فضایی اند علی القاعده زمینه های بسیار مساعدی برای همکاری در زمینه ای مختلف بویژه نفوذ در حوزه های امنیتی و گسترده خاورمیانه دارند. لذا از یک منظر می توان گفت که با برطرف شدن موانع ایدئولویک چین و بعد از آن با توجه به رویکرد جدید چین در مورد همکاری با مسکو ما شاهد تمایل پکن و مسکو در زمینه های بسیار زیادی هستیم. یکی از این همکاری ها را در مورد سوریه دیده ایم و نمونه های دیگر آن را در گستره آسیا و بخش هایی از خاورمیانه شاهد بوده ایم. اکنون اوکراین وضعیت نابهنجاری دارد و تظاهرات ضد دولت به شدت در حال افزایش است. همین طور در بخش هایی از خاورمیانه که حوزه نفوذ سنتی چین روسیه است با مشکلاتی همراه است. در کنار این مسائل به نکته دیگری هم باید اشاره کرد که علی اقاعده رویکرد مشترک مسکو و پکن در مورد مسائل امنیتی را می توان به وضوع ملاحظه کرد. چین و روسیه عضو سازمان همکاری شانگهای و متولی سازمان شانگهای هستند. لذا وقتی منافع چین روسیه را در حوز ها و بخش ها مختلف بررسی میکنیم ضرورت همکاری مسکو و پکن در زمینه های مختلف یک ضرورت انکار ناپذیر است، اما اینکه دو کشور رزمایش برگزار میکنند و تعداد قابل توجهی نیرو در رزمایش دریایی در مدیترانه شرکت میکنند معنی و مفهوم خاص خود را دارد. اکنون با خیز بلند اتحادیه اروپا بر ضد روسیه و همین گونه هم خیز امریکا با متحدانی چون ژاپن و کره جنوبی برای مهار نفوذ گسترده چین ( البته به زعم امریکا) در گسترده آسیایی هستند مواجه ایم. بدین معنی که ژاپن و چین برسر جزایری در چین شرقی اختلاف دیدگاه دارند و همین گونه کره جنوبی با چین در این حال اگر این مولفه ها را در کنار هم گذاریم ضرورت همکاری چین و روسیه به عنوان دو کشور ی که وزن آنها در باسکول سیاست جهانی وزنی قابل اعتنایی است انکار ناپذیراست. لذا این رزمایش هم در همین راستا قابل ارزیابی است . مساله دیگری که می توان بدان توجه کرد این است که هم چین و هم روسیه در موضوع لیبی رو دست خوردند و اسیر بلوف های امریکایی ها شدند و در واقع ناتو کشوری که بافت شرقی داشت را بمباران کرد و شخم زد و چین و روسیه این حوزه را از دست دادند. اما این امر در سوریه برطرف شد و شاهد نتیجه گیری رویکرد مشترک چین و روسیه در این منطقه بودیم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به اینکه حضور چین به گونه ای برای نخستین بار در این سطح در مدیترانه انجام میگیرد حضور و نفوذ رو به گسترش چین در خاورمیانه به چه سمت و سویی جهت پیدا میکند؟
چین از سه دهه پیش از ایدئولوژی فاصله گرفته است. بدان معنا که چین خود را کشوری منافع محور می داند. یعنی چین در حال خروج تدریجی از لاک دفاعی است. اگر از هر عنصر چینی بپرسید پیشرفته هستیتد یا در حال توسعه به در حال توسعه بودن خود اشاره میکند اما بسیاری از استراتژیست ها و تحلیل گران سیاسی متفق القول هستند که چین در مسیری قرار گرفته است که امریکایی ها را به اذعان واداشته است. اکنون دمکرات های کنونی امریکا با دمکرات های دهه 90 تفاوت دارند اینان مانند قبلی ها چین را شریک استراتژیک نمی دانند. چین در حوزه دریایی فضای و زمینی در حال بدل به قدرتی غیر قالب تصور است. اگر چه چین در زمینه اقتصادی به بزرگترین کارخانه تولید جهان بدل شده اما تلاش میکند بقیه کارهای خود را در معرض افکار عمومی قرار ندهد. بدین معنا که آهسته و گام به گام به سمت نظام گری می رود و همین مساله باعث شده است تا امریکای ها با کمک متحدان خود جلو نفوذ گسترده چین در گستره آسیا و جنوب و شرق آن را بگیرند. گذشته از این چین از مشتری های ثابت سلاح روسی بوده و این روابط از دهه 90 میلادی با فراز و نشیب ادامه داشته و تلاش کرده از فناوری نظامی روسی بهره ببرد. این همکاری تنگاتنگ در زمینه های فنی، تکنیکی و پشتیبانی ادامه دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: گفته میشود بالا بردن سطح سازگاری و هماهنگی بین کشتی های نظامی روسیه و چین برای اقدام های مشترک در بخش شرق مدیترانه از دیگر اهداف مهم این رزمایش نظامی است .در این حال پیامدهای امنیتی کوتاه مدت و بلند مدت حضور مسترک چین و روسیه در مدیترانه شرقی و خاورمیانه چیست؟
اگر بپذیریم که چین و روسیه در چارچوبی مشترک در پی نوعی راهبرد مشترک هستند، این امر میتواند برای امریکا در میان مدت پیامدهای ناگواری داشته باشد. حتی ضروری نیست که چین یا روسیه در این چارچوب و یا راهبرد مشترک بخواهد پاسخ امریکایی ها را از راه جنگ دهند. همین که روسیه و چین در بسیاری از زمینه ها خود را مسئولیت پذیر میداند و معتقدند که در مسئولیت های منطقه ای مشترک حضور داشته باشند خود به خود به شکل گیری پروسه ای تاریخی منجر میشود و جبهه ای متحد را می سازد. چینی ها از دو دهه پیش تفکر جهان چند قطبی را جا انداخته و این موضوعی است که برای روسها هم مطلوب است. جهان چند قطبی و یا گروه برکیس که چین روسیه در آن حضور دارند می تواند تاثیر های اقتصادی و سیاسی و حتی امنیتی به نفع این سه کشور بر ضد امریکا داشته باشد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: منافع و تهدیدهای مشترکی وجود دارد که روسیه و چین را به یکدیگر نزدیک ساخته و برگزاری رزمایش های تازه در مناطقی همچون منطقه مدیترانه – نزدیک ترین منطقه به اروپا- می تواند افزون بر افزایش همگرایی راهبردی به نسبت فشار بیشینه ای را بر غرب نیز وارد کند. در این حال این امر می تواند دامنه توازن قوا در منطقه برضد ناتو و غرب را فراهم کند؟
در روسیه شورای روابط با ناتو وجود دارد. در این حال چینی ها مترصد این هستند که روسیه به سمت ناتو گرایش یابد. در این حال چینی ها می کوشند خطر گسترش ناتو به مرزهای شرقی را گوشزد کنند. در این بین وضع کنونی ایجاب میکند روسیه و چین به شدت با گسترش ناتو به شرق مقابله و آن را در دستور کار خود قرار دهند. این امر میتواند برای امریکا و فشارهای آن در در گستره آسیای مرکزی خاورمیانه و اروپای شرقی خطر ساز باشد.
گفتگو از فرزاد رمضانی بونش