مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

راهکارهایی برای تعدیل نگرانی های هسته ای عربستان سعودی

اشتراک

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

دستیابی ایران به توانمندی هسته ای و اقناع قدرت های جهانی به پذیرش غنی سازی و حفظ چرخه سوخت هسته ای، موجب شده تا نگرانی های رقیب منطقه ای ایران یعنی عربستان سعودی به شکل سیاست های اعلانی و اعمالی، آشکار گردد. بر کسی پوشیده نیست که قابلیت هسته ای شدن ایران، دارای اثرات منطقه ای است، و می تواند موازنه منطقه ای را با تصویر متغیر و متفاوتی برای دیگر بازیگران روبه رو سازد. از آنجا که اهمیت موازنه منطقه ای برای عربستان سعودی عامل مهمی در کنش و واکنش های این کشور در قبال ایران به شمار می رود، لذا در این نوشتار، با تجویز یک سیاست مبتنی بر عقلانیت استراتژیک که با دو بازوی رسانه و تحرک دیپلماتیک و در چارچوب سیاست های اعلانی و اعمالی صورت می گیرد، می توان مواضع نگران آمیز عربستان را که در مقاطعی تبدیل به یک سیاست اخلال گرایانه و تاثیرگذار بر طرف های مذاکره کننده شده است، مورد تعدیل قرار داد.

واژگان کلیدی: ایران، عربستان، توافق هسته ای، موازنه منطقه ای، سیاست اعلانی و اعمالی، رسانه و تحرک دیپلماتیک

تحلیل رخداد

عربستان سعودی به عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه ای، ادراک متفاوتی از کنش معطوف به کسب و افزایش و نمایش قدرت دیگر بازیگران بویژه ایران دارد. از آنجا که در منطقه خاورمیانه به دلایل ساختاری و کارکردی، دولت ها از شکنندگی برخوردار هستند، لذا در چنین فضایی، امنیت از مهمترین اولویت برخوردار می باشد، و هر گونه افزایش قابلیت های سیاسی، اقتصادی که منجر به توانمندی راهبردی شود، می تواند تهدیدی برای این مسئله باشد.

در این چارچوب توجه به دغدغه های هسته ای عربستان می تواند بخش زیادی از کنش های راهبردی و همچنین جلوه های نگرانی امنیتی از بهم خوردن توازن قدرت منطقه ای آن را درک کرد. سعودی ها معتقدند که دست یافتن ایران به فناوری هسته ای در منطقه خاورمیانه باعث خواهد شد تا از یکسو موازنه قوا در سطح منطقه بهم خورده و از سوی دیگر این دست یابی سبب تشویق مسابقه هسته ای شود. به خصوص که این برخورداری در کنار سایر فاکتورهای قدرت منطقه ای ایران سبب افزایش قدرت شده و بر محیط پیرامونی عربستان اثرگذار خواهد بود و می تواند منبع تهدیدات نیز باشد.

همچنین جدا از اینکه سعودی ها این دستیابی تکنولوژیک ایران را به منزله دگرگونی موازنه منطقه ای می دانند، نگرانند که این گفت وگوها، شروع یک مسیر تفاهمی میان ایران و آمریکا نیز باشد. بنابراین این متغیرها باعث شده تا مضرات این توافق را به انحای مختلف برای آمریکا یادآوری و گوشزد کنند.

فارغ از این مقولات، عربستان به دلیل نیازهای داخلی خود و به خصوص با وجود چالش هایی که انرژی های فسیلی در آینده خواهند داشت، به سمت استفاده از انرژی های ارزان، پاک و به صرفه حرکت خواهد کرد. بنابراین می بینیم که این ادراک علاوه بر بعد سیاسی و امنیتی، بعد اقتصادی هم دارد و آن بر مبنای یک نیاز واقعی که دست یافتن به انرژی هسته ای است تعریف می شود.

اظهارات ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان، ترکی فیصل سخنگوی غیر رسمی آل سعود، محمد بن نواف سفیر عربستان در بریتانیا و دیگر مقامات سعودی مبنی بر نیاز های هسته ای و حرکت به سمت هسته ای شدن، این ادراک و فهم عربستان از کنش هسته ای ایران را به نمایش می گذارد. شاید براحتی بتوان گفت که جلوه های این اظهارات و همچنین نگرانی ها در سفر ناگهانی و عاجلانه سعود الفیصل به وین( در تاریخ دوم آذر 1393 برابر با 23 نوامبر 2014 و یک روز مانده به ضرب الاجل توافق ژنو) و گفت وگو با جان کری به خوبی نمایانگر شد.

اگرچه هر نوع کنشی در این سطح برای ایران و عربستان در چارچوب موازنه و رقابت، درک می شود و بر مبنای آن سناریوسازی می شود، اما در چنین شرایطی هم می توان خطوط همکاری را ترسیم و زمینه های رفع نگرانی را ایجاد کرد. در دو سال اخیر که زمینه های حل و فصل موضوع هسته ای با گفت وگوهای فشرده، سخت و پیچیده در حال فراهم شدن است، متاسفانه دولت از نقش و قدرت رسانه ای برای رفع نگرانی های همسایگان استفاده نکرده و همچنین تحرک دیپلماتیک لازم برای دیدار با مقامات تصمیم گیرنده عربستان را نیز فراهم ننموده است. هر چند وزیر امور خارجه ایران در حین امضای برنامه اقدام مشترک ژنو، سفرهایی به عمان، امارات و کویت انجام دادند، اما سفر به عربستان که از بیشترین ضرورت برخوردار بود، در برنامه قرار نگرفت.

بنابراین لازم است تا با سیاست های اعلانی به شکل مواضع رسمی و نیمه رسمی از پیام رسانه استفاده نموده و همچنین زمینه های سیاست اعلامی به شکل تحرک دیپلماتیک، بیش از پیش فراهم شود. نکته ای که در این میان وجود دارد این موضوع است که این دو سیاست کاملا در همپوشانی کامل با هم قرار دارند.

از اینرو، ایران بایستی همچنان که در این سال ها انجام داده و عمل کرده است، در بعد سیاست اعلانی با شعار دستیابی صلح آمیز دیگر دولت ها و بخصوص همسایگان به انرژی هسته ای، ضمن اطمینان بخشی به درک اعراب از توافق هسته ای، زمینه های دستیابی آنها به این فناوری را در این سطح اعلام کند. نقش و قدرت رسانه در این فضا، عامل بسیار مهمی است.

بیان مواضع رسمی و غیررسمی، هم در فضای رسانه رسمی (رادیو و تلویزیون)، و هم در روزنامه ها، خبرگزاری ها، اندیشکده ها و مراکز تحلیلی و پژوهشی، در برشمردن مزایای توافق هسته ای و تاثیر مثبت بر امنیت منطقه ای و صلح منطقه ای برای همسایگان، می تواند بر این عوامل مانور داده و بخشی از فضای ذهنی دولت های عربی و بویژه عربستان را در سطوح نخبگان، دانشگاهیان و بویژه تصمیم گیرندگان سیاسی و امنیتی که اخبار و تحلیل های رسانه های ایران را رصد می کنند، اقناع کنند و به سمت مزایای توافق سوق دهند.

در بعد سیاست های اعمالی نیز امادگی خود را برای انتقال تجربیات اعلام کنند. البته ذکر این نکته ضروری است که دستیابی به تکنولوژی هسته ای در هر کشوری بر اساس نیازهای داخلی، و زیربناها تحقق پیدا می کند. با توجه به ضعف دانش هسته ای در دولت های ساحلی خلیج فارس و همچنین نیازهایی که در این میان وجود دارد، ایران می تواند با برجسته کردن تحرک دیپلماتیک لازم، آمادگی خود را برای تبادل اطلاعات و انتقال تجربیات اعلام کند. بنظر می رسد که در این فضا، اتخاذ چنین راه کارهای ابتکاری، بتواند فضای ادراکی سعودی ها را شکل داده و نگرانی های آنها را تعدیل نماید.

مطالب مرتبط