دکتر معصومه محمدی
پژوهشگر ارشد روابط بینالملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
سازمان همکاری شانگهای (SCO) در دو دهه گذشته از یک بستر امنیتی–منطقهای با تمرکز بر مقابله با تروریسم و افراطگرایی، به یک نهاد چندوجهی با دستورکارهای متنوع اقتصادی، مالی، ترانزیتی و سلامت عمومی تبدیل شده است. روسیه، بهعنوان یکی از بنیانگذاران و بازیگران محوری این سازمان، نقشی کلیدی در تعیین مسیر گسترش و تعمیق فعالیتهای آن ایفا میکند. این یادداشت با نگاهی نو، دو مفهوم «گسترش کارکردی هدایتشده» و «گسترش بیتناظر» را بهعنوان چارچوب تحلیلی ارائه میدهد تا نشان دهد مسکو فراتر از افزودن اعضا، به دنبال نهادینهسازی سازوکارهای کارکردی خاص و ایجاد لایههای متفاوتی از مشارکت است.
وضعیت اعضا و لایههای پیرامونی: دایرههای هممرکز شانگهای
چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، هند، پاکستان، ایران و بلاروس ده عضو دائم شانگهای می باشند. پیوستن بلاروس در ۲۰۲۴، نقطه عطفی بود که برای نخستین بار یک کشور اروپایی را وارد هسته شانگهای کرد. در کنار این هسته، طیفی از ناظران و شرکای گفتوگو از مغولستان و افغانستان تا عربستان سعودی، مصر، ترکیه، میانمار و سریلانکا حضور دارند. این ساختار بهمثابه «دایرههای هممرکز» عمل میکند. دایره درونی اعضای کامل که تعهدات نهادی بیشتری دارند؛ دایره میانی ناظران؛ و دایره بیرونی شرکای گفتوگو که انعطاف و ظرفیت مانور سازمان را بالا میبرد. این لایهبندی ابزار روسیه برای تنظیم شدت و نوع مشارکت بازیگران مختلف است.
گسترش کارکردی هدایتشده
تحلیل متعارف معمولاً بر شمار اعضای جدید تمرکز دارد، اما رویکرد روسیه نشان میدهد که «گسترش عددی» بهتنهایی هدف اصلی نیست. مسکو سازمان همکاری شانگهای را بهسوی گسترش کارکردی هدایتشده سوق میدهد؛ به این معنا که ابتدا زیرساختها و حوزههای همکاری مشخص (مالی، ترانزیتی، امنیتی، سلامت) تعریف و تقویت میشوند، سپس عضویت یا شراکت جدید حول این کارکردها سازمان مییابد. از نمونههای بارز این رویکرد می توان به جنبه های ذیل توجه و اشاره کرد.
مالی؛ در نشست ۲۰۲۵ تیانجین، ولادیمیر پوتین از اوراق قرضه مشترک SCO و زیرساختهای پرداخت و سپردهگذاری مشترک سخن گفت؛ اقدامی که بهوضوح با هدف کاهش اتکا به دلار و یورو طراحی شده است.
ترانزیت؛ ورود ایران (۲۰۲۳) و بلاروس (۲۰۲۴) زمینهساز شکلگیری «مثلث ترانزیتی تحریممقاوم» از شمال–جنوب (روسیه–ایران–هند) تا شرق–غرب (روسیه/بلاروس–اوراسیا) شده است.
امنیت نرم؛ افزودن دستورکار سلامت عمومی و همکاری در حوزه تابآوری، نشاندهنده توسعه مأموریتهای سازمان به حوزههای غیرسنتی و کمهزینه است.
اهداف راهبردی روسیه
بررسی دقیق سیاستهای مسکو نشان میدهد پنج هدف اصلی در پس این الگو نهفته است.
- کاهش آسیبپذیری تحریمی: با ابزارهای مالی مشترک، روسیه میکوشد تبادلات خود را از مدار غربی خارج کند.
- نهادینهسازی چندقطبیگرایی: روسیه SCO را یکی از ستونهای نظم چندقطبی میداند که با روایتسازی ضدغربی همراه است.
- پیوند دادن سازمانهای اوراسیایی: عضویت بلاروس به مسکو کمک میکند حلقههای ارتباطی میان SCO، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی را همپوشانی کند.
- مدیریت توازن چین–هند: روسیه با افزودن اعضای کوچکتر و توسعه شرکای گفتوگو، وزن پکن و دهلی را «رقیق» کرده و امکان ائتلافهای سیال موضوعمحور را افزایش میدهد.
- کاربرد داخلی–خارجی: ارائه دستاوردهای نهادی به افکار عمومی داخلی و ارسال سیگنال به خارج مبنی بر توانایی روسیه در سازمانسازی غیرغربی.
گسترش بیتناظر
مفهوم مکمل این یادداشت «گسترش بیتناظر» است. در این الگو، روسیه عضویت کامل را تنها برای کشورهایی پیگیری میکند که موقعیت ژئواقتصادی کلیدی دارند (مانند ایران و بلاروس)؛ اما لایه گفتوگو/ناظر را بهطور گسترده میگشاید. این ناهمتناظری به روسیه اجازه میدهد هزینههای امنیتی و نهادی گسترش را کنترل کند و در عین حال ظرفیت بسیج موضوعی را افزایش دهد. برای مثال، حضور گسترده کشورهای خاورمیانه در لایه گفتوگو بدون نیاز به تعهدات امنیتی سنگین، امکان مانور دیپلماتیک را برای روسیه فراهم میآورد.
فرصتها و محدودیتها
حضور روسیه در سازمان شانگهای دربردارنده فرصت و محدودیت ها نیز است. از جمله فرصت ها می توان به مالیسازی چندجانبه تحریممقاوم، قفلکردن کریدورهای ترانزیتی شمال–جنوب و شرق–غرب، مشروعیتبخشی به روایت نظم غیرغربی اشاره کرد و محدودیت هایی چون ابهام هویتی سازمان و اختلافات میان اعضای بزرگ (چین–هند)، خطر تشریفاتیشدن در صورت توسعه کمّی بیپشتوانه و وابستگی بالقوه به چین در ظرفیتهای مالی و بازاری است که باید مورد ارزیابی و کنترل قرار گرفته و در ذیل آن محدودیت های حاکم را به فرصت تبدیل کرد.
پیامدهای سیاستی
۱. پایش سهگانه مالی SCO: اوراق مشترک، شبکه پرداخت، و بانک پروژه باید بهعنوان شاخصهای اصلی راهبرد روسیه رصد شوند.
۲. نقشهبرداری نهادی SCO–EAEU–CSTO: هر گام بهسوی همگرایی مقرراتی نشانهای از تلاش روسیه برای «دروازه هماهنگی» است.
۳. ردیابی کریدور شمال–جنوب: پیوند پروژههای ایران با تصمیمات SCO، اهمیت ویژه برای آینده اوراسیا دارد.
۴. ارزیابی ائتلافهای موضوعی: پیشرفت همکاریهای تخصصی میتواند موفقیت مدل «گسترش بیتناظر» را نشان دهد.
به طور کلی؛ راهبرد روسیه در سازمان همکاری شانگهای بر دو نوآوری مفهومی استوار است؛ گسترش کارکردی هدایتشده و گسترش بیتناظر. این راهبرد به مسکو امکان میدهد ضمن دور زدن فشارهای غرب، جایگاه خود را در نظم چندقطبی تقویت کرده و از ظرفیت سازمان بهعنوان سکوی نهادی برای اتصال شبکههای مالی و ترانزیتی استفاده نماید. در این چارچوب، آینده سازمان همکاری شانگهای به توانایی روسیه و شرکایش در عملیاتیکردن ابزارهای مالی و ترانزیتی وابسته است. اگر این ابتکارات به اجرا برسند، SCO از یک نهاد گفتوگومحور به یک «ارائهدهنده کالای عمومی منطقهای» ارتقا خواهد یافت؛ دستاوردی که میتواند موقعیت روسیه را بهعنوان معمار همگرایی اوراسیایی تثبیت کند.