سید امین بهراد
روزنامه نگار و كارشناس افغانستاني
مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
افغانستان کشوری با ساختار جغرافیایی کوهستانی منحصر به فرد و دارای بافت دیموگرافیکی و کثیرال قومیتی پیچیده، در طول تاریخ معاصر مشکلات داخلی فراوان داشته و دستکم در نیم قرن اخیر از درگیریهای مسلحانه دوامدار داخلی به شدت رنج برده است. کودتای 26 سرطان 1352 سردار داوُد خان در واقع کلید استارت یا سرآغاز تحولات سیاسی و جنگهای داخلی طولانی و بستر ساز لشکر کشیهای خارجی در افغانستان بوده است. از آن تاریخ به بعد اگر هر یک از تحولات سیاسی افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم، دو دهه پسین از 2001 تا 2020 (خزان 1380 تا تابستان 1400) یعنی از سقوط حاکمیت دور اول طالبان تا سقوط جمهوریت و برگشت دوباره گروه طالبان به قدرت، یکی از تاریخیترین دورههای سیاسی افغانستان به حساب میاید.
جلسه بن و سقوط طالبان
در سیزدهم دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی به دنبال ۹ روز بحث و مشاجره، شرکت کنندگان نشست بن در آلمان، یک توافقنامه دو مرحلهیی را امضا کردند که سنگ بنای ایجاد نظام جدید را پس از بیست سال جنگ داخلی در افغانستان گذاشت. توافقنامه بن، توانست به یکی از جنجالیترین معضل سیاسی افغانستان در سه دهه گذشته که تقسیم قدرت سیاسی بود پایان دهد و با انتخاب حامد کرزی، از چهرههای جهادی پشتون تبار به عنوان رئیس اداره موقت، روند جدیدی را در افغانستان آغاز کند.(1)
کابینهای به رهبری حامد کرزی، ۳۰ کرسی داشت که با توجه به ترکیب قومی میان گروههای سیاسی [افغانستان]، تقسیم شد. از این جمع، یازده کرسی به پشتونها رسید، هشت کرسی را تاجیکها اشغال کردند، پنج کرسی دیگر به هزاره ها داده شد، سه کرسی به افراد وابسته به قوم ازبک تعلق گرفت و بقیه کرسیها به سایر اقلیتهای قومی رسید.(2)
همچنین در جلسه بن اداره انتقالی، برگزاری لویه جرگه قانون اساسی، ایجاد کمیسیون مستقل حقوق بشر، به رسمیت شناخته شدن آزادی بیان، آزادی رسانهها و تامین حقوق زنان از جمله موارد مورد توافق همه طرفها قرار گرفت. دو زن يا سیما سمر و سهیلا صدیق نیز به کابینه موقت راه یافتند و وزارتخانههای امور زنان و صحت به آنها داده شد. علاوه بر این، خانم سمر، به عنوان یکی از پنج معاون آقای کرزی نیز تعیین شد.
همزمان که نشست بن جریان داشت، عملیات سقوط در نقاط مختلف کشور از جمله در شمال کشور توسط یک تیم پنج نفرهای امریکایی بنام تیم فک شکن یا Jaw Breaker، نیز کلید خورده بود. حامد کرزی با جمعی از هواداران اندک خود در جنوب کشور ارزگان و قندهار جبههای را علیه رژیم طالبان ایجاد کرده بود و تیم جاوبریکر به رهبری گری شرون مامور ارشد سی آی ای در دره پنجشیر در کنار نیروهای مقاومت احمد شاه مسعود برنامه های براندازی طالبان را آغاز کرده بود.
پنجشیر تنها درهای بود که در تمام دوره گذشته طالبان سقوط نکرد و بخشهای از ولایتهای تخار و پروان نیز بدست نیروهای احمد شاه مسعود تا آخر ماند. گری شرون در کتاب ماموریت سقوط از کندی عملیات و حتا بعضا تعویق عملیات علیه طالبان در شمال افغانستان نارضایتی میکند. او میگوید که واشنگتن و سی آی ای به این خاطر عملیات موفق در شمال را به تعویق میانداختند که عملیات باید از جنوب شروع شود تا اگر ممکن باشد کابل بدست یک پشتون از جنوب کشور سقوط کند.
حمایتهای نظامی و مالی محدود در ابتدای ایجاد جبهات ضد طالبان در شرق کشور با به دام افتادن عبدالحق عملا ناکام شده بود و در جنوب کشور، تلاشهای حامد کرزی نیز هنوز به جایی نرسیده بود. کرزی که در ارزگان هدف یک عملیات تمام عیار طالبان قرار گرفته بود به سختی توانسته بود تا آن طرف مرز پاکستان فرار کند.
با این همه هنوز تصمیمگیران امریکایی قانع نشده بودند که ائتلاف شمال را طوری حمایت کنند تا موفق به تسخیر کابل شوند. شرون که به قول خودش به جنرال فهیم وعده همکاریهای نظامی سخاوتمندانه از جمله حملات شدید در جبهات طالبان در خطوط مقدم کابل و شمال کابل را داده بود، از عدم همکاری مسئولان در واشنگتن خود را در برابر فرماندهان ائتلاف شمال شرمنده احساس میکرد. وی میگوید:« سیاست مداران در واشنگتن همچنان دو دل و مردد بودند که ائتلاف شمال کابل را تسخیر کند یا نه»(3)
گری شرون که در آن زمان در منطقه جبل سراج و حاشیههای شمالی ولایت پروان در خط مقدم نیروهای آمر مسعود قرار داشت، مینویسد:« مورای گفت؛ امروز 65 هواپیما اهدافی را در قندهار، جلالآباد و مزار شریف هدف قرار میدهند. محلهای تعمیر تانک و انبارهای ذخیره در جنوب در اولویت قرار دارند و اهداف درجه 2 شامل سرباز خانهها و انبار های تدارکات در جنوب کابل میشود. ستان سر خود را تکان داد و گفت؛ من این استراتیژی را درک نمیکنم، دشمن صدها و هزاران تن از جنگجویان طالبان و عرب بیرون این پنجرهها قرار دارند، ما محل موقعیت تانکها، محل تجمع نیروها، توپخانهها و مسلسلهای زیو را مشخص کردهایم ولی بمباران روی انبارهای ذخیره متمرکز شده است.»(4)
قانون اساسی جدید
به تاریخ 24 سرطان 1382 فرمان رئیس دولت انتقالی اسلامی افغانستان در باره تدویر لویه جرگه تصویب قانون اساسی صادر گردید و انتخابات اعضای لویه جرگه در ولایات و سایر مراکز برگزار گردیده و ۴۵۰ نماینده انتخابی و ۵۳ نماینده انتصابی، جمعاً ۵۰۳ نفر که ۱۰۰ نفر آنان را زنان تشکیل میدادند، برگزیده شدند.
مطابق به احکام طرزالعمل لویه جرگه باید اعضای لویه جرگه به ده کمیته کاری (هر کمیته مرکب از ۵۰ نفر) تقسیم میشدند و یک کمیته تفاهم مرکب از هیأت رئیسه لویه جرگه و رؤسای کمیتهها، برای توحید نظریات و ایجاد تفاهم و توافق بین کمیتههای دهگانه ایجاد میگردید.
روز ۲۳ قوس 1382 مطابق به ۱۴ دسمبر ۲۰۰۳ لویه جرگه با قرائت آیاتی از قرآن کریم و بیانیه محمدظاهر پادشاه سابق و سپس بیانیه حامد کرزی رئیس دولت انتقالی آغاز به کار کرد.. در جلسه روز یکشنبه ۱۴ جدی ۱۳۸۲ برابر با ۴/۱/۲۰۰۴- در بیست و دومین روز لویه جرگه، قانون اساسی جدید افغانستان به تصویب رسید.(5) اما برخی اختلافات از ابتدا در متن قانون اساسی جدید باقی ماند و تا سقوط جمهوریت نیز این اختلافات حل نا شده باقی ماند.
سرور دانش معاون دوم رئیس جمهور سابق افغانستان که خود در مسوده این قانون اساسی نقش برجستهای داشت، در یادداشتی در مورد قانون اساسی افغانستان مینویسد:«به هر حال ریشه اصلی اختلافات چندچیز بود: یکی مسائل زبانی و قومی که همواره در افغانستان یکی از چالشهای تاریخی بوده است. دوم حساسیت علیه دولت انتقالی و اعضای حکومت و صفبندیهای جهادی و غیر جهادی و مسأله تابعیت دوگانه وزرا و اختلاف بین خود اعضای کابینه. سوم موضوع نظام ریاستی و پارلمانی و به طور خاص صلاحیتهای رئیس جمهور و پارلمان.» (6)
انتخاباتهای ریاست جمهوری
افغانستان از سال 1383 تا سال 1398 چهار بار انتخابات ریاست جمهوری برگزار کرد. تنها اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که در 18 میزان 1383 با حضور گسترده مردم برگزار شد، تا حدودی خوشبینی مردم افغانستان را در پی داشت. مردم افغانستان که تجربهای برای برگزاری انتخابات نداشت و با این قضیه با خوشبینی مفرط برخورد میشد، در آن انتخابات خبری از کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی نبود. ولی بعد از ثبت دهها مورد شکایات انتخاباتی از سوی سایر نامزدان، یک گروه کارشناسان به شمول کارشناسان انتخاباتی خارجی که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را مدیریت و نظارت میکردند، ایجاد شد و از این طریق به شکایات، حتی المقدور رسیدگی شد.
ولی در نهایت حامد کرزی با بیش از 55 درصد آرا به عنوان اولین رئیس جمهور مردم افغانستان پس از طالبان برگزیده شد.(7) انتخابات دوم ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی در ۲۹ اسد سال ۱۳۸۸ برگزار شد. این انتخابات به دور دوم کشانده شد، اما دور دوم آن با کنار رفتن دکتر عبدالله عبدالله، یکی از دو نامزد پیشتاز، انتخابات برگزار نشد و حامد کرزی مجدداً به عنوان رئیس دولت افغانستان انتخاب گردید.(8)
این انتخابات ریاست جمهوری افغانستان غیر شفاف، ضعیف و مملو از تقلب خوانده شد. اظهاراتی غیر رسمیای وجود داشت که کاخ سفید بعد از فشار لازم بر داکتر عبدالله عبدالله، او را با مبلغ هنگفت تطمیع کرد و عبدالله از رفتن به دور دوم انتخابات خودداری کرد. اما این اظهارات هرگز از سوی منابع رسمی یا رسانهای مورد تائید و نشر قرار نگرفت. سومین انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی به تاریخ ۱۶ حمل (فروردین) ۱۳۹۳ برگزار گردید. در این انتخابات، از آنجایی که هیچکدام از نامزدان ریاست جمهوری اکثریت آرا را در دور اول کسب نکرده بودند، دو کاندید پیشتاز، دکتر محمد اشرفغنی و دکتر عبدالله عبدالله، آمادۀ رقابت برای دور دوم انتخابات شدند. اتهامات تقلب نتایج نهایی انتخابات را تحت شعاع گرفت و منجر به بازشماری و تفتیش تمام آرا گردید. در نهایت، در ماه میزان ۱۳۹۳، حکومت وحدت ملی شکل گرفت و محمد اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور انتخاب و عبدالله عبدالله به عنوان رئیس اجرائیه آغاز به کار کرد.(9)
سطح تنش در آن انتخابات به حدی بلند بود که جان کری وزیر خارجه وقت امریکا شخصا به کابل آمد و بحران را مدیریت کرد. حکومت امریکا به طور مستقیم در امور کلان افغانستان مثل انتخابات ریاست جمهوری مداخله میکرد و شرایط را همسو یا نزدیک به سناریوی خود میخواست در کشور هم آهنگ میساخت.
عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی، نامزدان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بعد از ظهر روز[17 اسد 1393] در کنفرانس خبری مشترک با جان کری، وزیر امور خارجه امریکا که در کابل به سر میبرد، اشتراک کردند. آقای کری برای دومین بار در یک ماه [1393] به کابل آمد تا برای حل اختلافات به وجود آمده میان دو تیم انتخاباتی میانجیگری کند.
وزیر امور خارجه امریکا در این نشست خبری گفت که هر دو نامزد موافقت کردهاند تا با تغییر رویکرد، بر روی مشخص کردن مسیر سیاسی آینده افغانستان و مقابله با مشکلات موجود در این کشور کار کنند.. آقای کری با تاکید بر اینکه امریکا از قانون اساسی افغانستان حمایت میکند، بار دیگر تاکید کرد که توافق به دست آمده و ایجاد پست جدید ریاست اجرایی، در تضاد با این قانون نیست و تغییر نظام سیاسی این کشور به پارلمانی و تغییر در اختیارات رئیس جمهور نیز در آن مطرح نشده است.(10)
آقای رحمت الله نبیل رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در “برنامه میدان” تلویزیون افغانستان انترنشنال که به تاریخ 12 سپتامبر بخش شد، اظهار داشت که داکتر عبدالله عبدالله برنده انتخابات سال ۲۰۱۴ بود. وی علاوه کرد که اشرف غنی حتی در رده دوم نیز نبود بلکه در یک فیصدی کم در رده سوم قرار داشت. رحمت الله نبیل در این برنامه اظهار داشته است که اشرف غنی حمایت حامد کرزی را داشته و تیم انتخاباتی اش ماشین چاپ کارت رای دهی در اختیار داشت.(11)
انتخابات 6 میزان 1398 ریاست جمهوری افغانستان که در واقع چهارمین انتخابات و یکی از پرچالشترین انتخابات بود، نتایج آن چندین بار تغییر کرد و کش و قوس میان دو نامزد پیشتاز تا سرحد اعلام حکومتهای موازی نیز پیش رفت.بعد از ظهر دوشنبه، نهم مارچ، در فاصله کوتاهی در ارگ ریاست جمهوری و قصر سپیدار دو مراسم جداگانه تحلیف برگزار شد.
مراسم تحلیف آقای غنی توسط سید یوسف حلیم، قاضی القضات افغانستان انجام شد. مراسم آقای عبدالله را هم یک روحانی مذهبی انجام داد. در مراسم تحلیف اشرف غنی به علاوه تعداد زیادی از مقامات و هواداراناش، شمار زیادی از دیپلماتهای خارجی به شمول زلمی خلیلزاد فرستاده خاص امریکا برای روند صلح افغانستان، شارژدافیر سفارت ایالات متحده امریکا، اسکات میلر فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان و تدامیچی یاماموتو نماینده خاص دبیرکل ملل متحد در افغانستان حضور داشتند.
در مراسم تحلیف عبدالله شمار زیادی از هواداراناش و چهرههای جهادی حضور داشتند. جنجال انتخاباتی زمانی شروع شد که کمیسیون انتخابات افغانستان اشرف غنی را برنده انتخابات اعلام کرد، اما عبدالله عبدالله نتایج اعلام شده از سوی کمیسیون را نپذیرفت و اعلام کرد که «حکومت همه شمول» تشکیل میدهد.
تلاشهای میانجیگرانه میان غنی و عبدالله تا آخرین ساعات پیش از تحلیف جریان داشت و براساس گزارشها، زلمی خلیلزاد چند بار با هردوی آنها دیدار کرد.(12) این درحالیست که طرفداری زلمی خلیلزاد از تیم دولتساز یا محمد اشرف غنی هویدا و آشکار بود. خلیلزاد در آن زمان نه تنها بر روند انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نظارت جدی داشت که روند صلح را نیز به تنهایی با طالبان بهپیش میبرد و به گمان اغلب در همان زمان در بخشهای زیادی با طالبان به توافق رسیده بود.
این در حالی است که افغانستان از لحاظ سیاسی در موقعیت خاصی قرار داشت. ایالات متحده امریکا یک توافقنامه با طالبان امضا کرده است که براساس آن نیروهای خارجی در ظرف ۱۴ ماه افغانستان را ترک میکنند. براساس این توافقنامه قرار بود که به تاریخ دهم مارس، یعنی فردا، مذاکرات بینالافغانی شروع شود، اما تا حالا مقدمات این مذاکرات چیده نشده است.(13)
آن روزها خلیلزاد تلاش داشت در خلال گفتگوهای صلح در دوحه، چالش انتخاباتی افغانستان را نیز به خوبی و طبق خواست امریکا و در عین زمان نیت قلبی خودش طوری مدیریت کند که تکمیل کننده بحثها در گفتگوهای صلح با طالبان نیز باشد. بدون تردید اگر دکتر عبدالله در دو انتخابات ریاست جمهوری 2014 و 2019 برنده می شد، قطعا وضعیت سیاسی امروز افغانستان چیزی نبود که اکنون جریان دارد.
اتهامهای زیادی وجود دارد که غنی از سناریوی گفتگوهای دوحه به خوبی آگاه بود ولی تا آخرین لحظه با مردم و ملت افغانستان رو راست نبود و به همه دروغ گفت و در نهایت به امریکاییها نیز دروغ گفت و کشور عمدا به حالت نظامی قرار داد و خود فرار کرد.
روزنامه افغانستان ما که یکی از رونامههای حامی تیم اشرف غنی در آن زمان بود، در آن زمان در سرمقالهای با ابراز خرسندی نوشت:«زلمی خلیلزاد دیروز سه توییت پشتسرهم داشت که در یکی از آنها بهگونه روشن پیروزی رییس جمهور غنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1398 را پذیرفت و بدین ترتیب آب سردی روی دست مخالفان ارگ ریخت. اما به نظر میرسد او مجبور شد این توییتها را پس از آن بنویسد که رییس جمهور غنی از اعلامیه دیشب وزارت خارجه آمریکا و شخص آقای خلیلزاد ابراز نارضایتی شدید کرده بود. سبب ناراحتی شدید رییس جمهور غنی، سرخوردگی افکار عمومی از چگونگی روابط دو کشور و رهبری معیوب روند صلح توسط آقای خلیلزاد و بر اساس نورمهای سیاسی و حقوقی، منطقی است. فرستاده تا کنون روند صلح را به گونهای هدایت کرده است که منافع مردم و دولت افغانستان نادیده گرفته شده است و بیش از آن که مردم افغانستان از این روند نفع ببرد طالبان و گروههای اپوزیسیون حکومت سود برده اند و به نظر میرسد این پالیسی کجدارومریز همچنان ادامه دارد.»(14)
نتیجه
اکنون پس از دو دهه که افغانستان بار دیگر به دست طالبان افتاده است و بیش از یک سال میشود این گروه برافغانستان حکم میراند، ممکن مردم افغانستان مقصر شناخته شوند که از طلاییترین فرصت تاریخی آنهم حدود 20 سال استفاده نکردند و حتی از تشکیل یک دولت ملی نیز عاجز ماندند. در ظاهر امر درست همین گونه است و هر کشور دیگری اگر 20 سال حمایت همه جانبه امریکا و تمام متحدان آن کشور و جهان را مثل افغانستان میداشت، به پیشرفتهای زیادی نائل میشد. اما واقعیت آزار دهنده این است که امریکا در افغانستان نه برای ترویج دموکراسی و حقوق بشر آمده بود و نه وظیفه خود میدانست که برای مردم افغانستان که قرن ها از تنشهای داخلی و مشکلات قبیلهی رنج برده اند، یک دولت ملی تشکیل دهند، بلکه از آغاز عملیات علیه طالبان در شمال افغانستان و برگزار چهار انتخابات ریاست جمهوری و چندین انتخابات پارلمانی و شوراهای ولاتی سازمان یافته تلاش کردند که از فراهم شدن یک بستر ملی در جهت تشکیل دولت ملی جلوگیری کند.
مداخله صریح امریکا در سه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به خوبی آشکار میکند که آن کشور اجازه نداد در افغانستان در دو دهه فرصت مناسب در سایه حضور امریکا و متحدانش در افغانستان، این کشور متفرق و پراکنده، به تشکیل حکومت ملی و وحدت ملی بر اساس قواعد دموکراسی دست یابد.
علاوتا بسترهای تاریخی تنشهای قومی در افغانستان به دو رئیس جمهور اسبق افغانستان که هردو از قوم پشتون بودند اجازه نداد که به مسائل و مصائب افغانستان از عینک ملی نگاه کنند و از این فرصت پیش آمده استفاده اعظمی نمایند. بلکه آنان نیز با تمام توان، ظرفیت حکومتهای خود را به خرج دادند تا قدرت قومی خود را نگهدارند و زعامت سیاسی پشتونها را به هر شکلی ممکن دوام دهند. آگاهان به این باورند که اشرف غنی می توانست سه ماه قبل از سقوط استعفا دهد و بحران سیاسی و نظامی کشور را به شکل سیاسی مدیریت و کنترل کند. اما در تا آخرین لحظات مردم را فریب داد و خود با 169 میلیون دلار از داراییهای افغانستان فرار کرد.
مدیریت گفتگوهای صلح و آوردن دراماتیک طالبان به قدرت به تاریخ 24 اسد 1400 نیز برای همه آشکار و عریان است که امریکا جمهوریت دست نشانده خود را به دست خود ساقط کرد و طالبان دشمن خود و منافع خود را بار دیگر پس از 20 سال به قدرت رساند.
منابع:
1_ انوری، رامین، بی بی سی(7 آذر 1390)، مروری بر توافقنامه بن اول، ، تاریخ مشاهده 25 سنبله 1401، www.bbc.com/persian/afghanistan
2_ همان، تاریخ مشاهده 25 سنبله 1401،
3_ گری، شرون، ماموریت سقوط، ترجمه اسدالله شفایی، چاپ سوم پاییز 1393 کابل ص 278
4_ همان، ص 332
5_ دانش، سرور(5 جنوری 2021 )، یادداشت تاریخی معاون دوم ریاست جمهوری دربارۀ قانون اساسی افغانستان، کشور نیوز، مشاهده در تاریخ 25 سنبله 1401، keshwarnews.com
6_ همان، مشاهده در تاریخ 25 سنبله 1401،
7_ نهاد حرکت 1400، (۲۶ ثور ۱۳۹۷)، انتخابات در افغانستان: مروری به گذشته و راهکارها برای انتخابات پیشرو ، روزنامه اطلاعات روز، مشاهده در تاریخ 25 سنبله 1401، www.etilaatroz.com
8_ بهراد، سید امین، (بی تا)، بیست سال دستاورد حضور آمریکا در افغانستان، فصلنامه شهریور، مشاهده در تاریخ 25 سنبله 1401، www.shahrivar.org
9_ همان
10_ روزنامه افغانستان،(18 اسد 1393)، دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری اعلامیه مشترک امضا کردند، خبر، تاریخ مشاهده 27 سنبله 1401، www.dailyafghanistan.com
11_ تلویزیون افغانستان انترنشنال،(12 سپتامبر 2022)، برنامه میدان، گفتگو با رحمت الله نبیل رئیس قبلی امنیت ملی افغانستان، نشر شده به تاریخ 12 سپتامبر 2022.
12_ دویچه وله،( 19 حوت 1398)، غنی و عبدالله مراسم همزمان تحلیف برگزار کردند، تاریخ مشاهده 27 سنبله 1401، www.dw.com/fa-af
13_ همان، تاریخ مشاهده 28 سنبله 1401.
14_ هدایت، محمد، (8 حوت 1398)، روزنامه افغانستان ما، گردانندگی معیوب روند صلح، سرمقاله، تاریخ مشاهده 28 سنبله 1401 www.dailyafghanistan.com/editorial
واژگان كليدي: دهه ,2001 تا 2020, ملتسازی ,افغانستان؛, امریکا, طالبان,,اشرف غني,,سید امین بهراد