June 3, 2023 – 2:57 pm | Comments Off on حاکمیت هوش مصنوعی و چالش های ژئوپلیتیکی

مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
«ولادیمیر پوتین» در سپتامبر 2017  طی یک جلسه ای با گروهی از دانشجویان و روزنامه نگاران روسی اعلام کرد «هر کسی(کشور) که در حوزه هوش مصنوعی …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » آمریکا, گزیده ها

حوزه های تاثیر راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا گفتگو با دکتر سید جلال ساداتیان

نگارش در December 25, 2017 – 9:04 pm
حوزه های تاثیر  راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا  گفتگو با دکتر سید جلال ساداتیان
Share

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا اخیرا از سوی «ترامپ» اعلام شد. این راهبرد با تاکید بر شعار «آمریکا نخست» در ۵ بخش مختلف و سند ۶۸ صفحه ای نشان می دهد به مسائل مختلفی از جمله تأمین امنیت مرزها، مقابله با سلاح‌های کشتار جمعی، سیاست‌های مهاجرتی، مقابله با افراط‌گرایی و جرایم سازمان‌یافته ‎، تأمین منافع و امنیت آمریکا در فضای سایبری ، موضوع افراط گرایی و رشد آن در آمریکا ، ارتقای آبادانی در آمریکا و… می‌پردازد. گفتگوی زیر به بررسی این راهبرد پرداخته است.

 واژگان کلیدی: راهبرد، جدید، امنیت ملی آمریکا، امنیت

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی از منتقدان معتقدند که سند جدید امنیت ملی آمریکا بیشتر به ابعاد سخت قدرت توجه داشته است تا ابعاد نرم قدرت، تا چه حدی این امر می تواند مد نظر باشد؟

زمانی که بین آقای اوباما و ایشان را مقایسه می کنیم، متوجه می شویم که آقای اوباما به ابعاد نرم قدرت و به همکاری های بین المللی توجه داشت، مثلا در موضوع برجام ایران شاهد این بودیم که با همه قدرت ها بر سر یک میز با ایران نشست و گفتگو کردند. در حالی که از ابتدا آقای ترامپ بر سر کار آمده است، این موضوع را کنار گذاشته است و به دنبال این است که یا برجام را پاره و یا آن را مورد تجدید نظر قرار دهد. وی تاکید بر این دارد که من به دنبال منافع آمریکا هستم. در خصوص پذیرش مهاجرین چالشی را مطرح کرده است، در خصوص کره، تهدید می کند که کره را از بین خواهد برد و با قدرت نظامی برخورد می کند. یعنی همه این ها به این سمت می رود که درگیری های فیزیکی را به دنبال داشته باشد و همان تعبیری است به عنوان ابعاد سخت از قدرت یاد می شود. یعنی می خواهد با سخت افزاری با مسائلی که در دنیای امروز وجود دارد برخورد کند که تا اینجای کار همه مواردی هم که مورد نظرش بوده است، با عدم موفقیت رو به رو شده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی معتقدند که ارتقای آبادانی در آمریکا و مسائل داخلی و اقتصادی مد نظر این سند است، آیا شکاف هایی در این مسئله می تواند در حوزه داخلی به نگاه های رفع تروریسم و … دسترسی پیدا کند؟

سیاست آقای اوباما اوباما کر بود. یعنی از طریق توسعه بیمه ها و تامین اجتماعی رضایت بیشتری را برای مردم خود کسب کند. در حالی که ترامپ قشری از مردم یعنی سفیدپوست های خاص را مخاطب قرار می دهد و دیگران یعنی رنگین پوستان، مهاجرین، … را نفی می کند. مشخص است که این دو سیاست در تضاد با هم و در چالش با هم قرار دارند. در بعد سیاست خارجی هم با مقایسه ، چیزی که آقای اوباما تلاش داشت که به صورت چند جانبه با ژاپن، کره جنوبی، کره شمالی، چین و … مذاکراتی انجام داد؛ در حالی که آقای ترامپ مسئله برخورد فیزیکی با کره شمالی را مطرح می کند یا در برابر پیمان شانگهای موضع گیری می کند، حتی در برابر همسایگان خود مثل کانادا (که نیروهای آن ها به داخل آمریکا تردد دارند) موضع گیری می کند. در برابر شهروندان و رنگین پوستان و کشورهای دیگری مانند ایران ترکیه و سوریه موضع گیری می کند و می خواهد صرفا منافع آمریکا را از این طریق تامین کند. در حالی که همه این ها چالش برانگیز است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: بخش از سند راهبردی ترامپ، با نگاه به بیرون ایالات متحده تدوین شده است. علل توجه ترامپ به دامنه خارجی تاثیرگذاری این راهبرد بر سیاست خارجی آمریکا چیست؟

امریکا قاعدتا خود را بعد از اتحادیه جماهیر شوروی قدرت برتر دنیای امروز می داند، آمریکا به این گمان بود که دنیا یک قطبی شده است و تمامی قدرت در آن متبلور هستند. تئوری هایی که در این زمینه مطرح شد، از جمله این که آقای فوکویاما پایان تاریخ و لیبرال دموکراسی امریکایی را پیروز این نبرد دانست . آقای هانتینگتن هم گفت که اشتباه نکنید، ما در آستانه جنگ تمدن ها هستیم و هشت تمدن با هم درگیر می شوند. بعد آقای خاتمی در آن مقطع مطرح کردند که با گفتگوی تمدن ها می توان مردم را به هم نزدیک کرد. پس به این گمان بودند که لیبرال دموکراسی حاکم است، اما کم کم شاهد این بودیم که دیگر قدرت ها سر بلند کردند. یعنی چین از همان موقع برنامه 2025 خود را طراحی و مطرح کرد تا به ابرقدرت اقتصادی دنیا تبدیل شود و در مقطع فعلی قدرت دوم است. روسیه بعد از فروپاشی و آقای یلتسین، منفعلانه نسبت به سیاست نگاه به شرق ناتو عمل می کرد. اما آقای پوتین به یمن جوانی و همکاران جوان به علاوه درآمدهای کلان نفتی توانست روسیه را به این جایی کنونی برساند که به عنوان یک قدرت جهانی هم منطقه ای عمل می کند و هم تعرضاتی را نسبت به حوزه آمریکا و اروپا از خود نشان داده و تا به امروز که در سوریه در حال نقش آفرینی است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حوزه های تاثیر  سند جدید بر سیاست خارجی آمریکا چیست؟

امروز ما شاهد چند قطب قدرت در جهان هستیم. ایالات متحده آمریکا اکنون فکر می کند که هم در شرق یعنی در حوزه اقیانوس آرام با چین و مسئله کره درگیر است و در آن حوزه، حوزه درگیری های آن در سطح بین المللی است. همچنین بحث خاورمیانه مطرح است. در بحث خاورمیانه من حس می کنم که آنها منفعل از سیاست های لابی صهیونیستی هستند. در داخل خود هم مواردی وجود دارد و به هر صورت با تروریسمی که گاهی آن را تهدید کرده است، رو به رو خواهد بود. لذا هم در بعد داخلی و هم در بعد جهانی طراحی های جدیدی را به صحنه آورده است که با زمان آقای اوباما ، متفاوت است. آقای اوباما تعامل با دنیا و همکاری های بیشتر با اروپا را ملاک تامین امنیت خودش قرار داده بود. اما آقای ترامپ توجه به منافع آمریکا و افزودن بر تضادها و چالش هایی  با دیگران به عنوان رقیب آمریکا را محور تامین امنیت ملی امریکا قرار داده است. آنچه که امروز شاهد آن هستیم این است که حتی با اروپا، روسیه و چین و هر کدام از این قطب های قدرت در حوزه هایی دچار چالش و تضاد هست. در نتیجه به سمتی حرکت می کند که منافع آمریکا را مورد توجه خود قرار دهد. این منافع چالش ها و درگیری هایی را ایجاد کرده و ایجاد می کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تاثیرات که این سند امنیت ملی در خاورمیانه به چه صورتی است؟

قاعدتا منجر به افزایش تنش خواهد شد. عده ای معتقدند که چون آقای ترامپ یک تاجر است، با افزایش تنش به دنبال این است که تجارت امریکا را رونق دهد. یعنی با افزایش تنش مثل کره جنوبی که دارای ذخیره های ارضی فراوان به دامن امریکا بروند و از آمریکا خرید اسلحه کنند. این مسئله در خاورمیانه هم صدق می کند، مثل قرارداد پانصد میلیاردی که عربستان هم برای خرید اسلحه و هم برای سایر فعالیت ها با آمریکا منعقد کرد. همچنین دیگران مثل امارات به دامن آمریکا هجوم بیاورند و جذب درآمدها و قراردادهای فراوان برای آمریکا را در پی داشته باشد تا بتواند رونق اقتصادی آمریکا را توسعه ببخشد. در حالی که این تنش می تواند هزینه زا باشد و ممکن است پای آمریکا را در برخی از درگیری ها به گونه ای وارد کند که هزینه های کلانی برای آمریکا به دنبال داشته باشد.

Share