مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جريان شناسي سلفيان و وهابيت و نقش آنان در جهان اسلام (بخش نخست) – گفتگو با دكتر سید مهدی علیزاده موسوي كارشناس سلفي ها و وهابيت

اشتراک

 مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

هر چند مباني انديشه سلفي به گذشته برميگردد اما در يك قرن گذشته نقش مهمي در تحولات جهان اسلام داشته است. در اين حال در اين راستا براي شناخت بيشتري جريان شناسي سلفيان و نقش آنان در جهان اسلام و همچنين آينده آن گفتگويي با دكتر سید مهدی علیزاده موسوي كارشناس انديشه هاي اسلامي و وهابيت انجام داده ايم كه بخش نخست آن تقديم ميگردد. دكتر موسوي رئيس پژوهشكده حج و زيارت و صاحب كتاب هايي همانند سلفی گری و تبارشناسی وهابیت است.

واژگان كليدي: جريان شناسي سلفيان، جريان شناسي وهابيت، نقش سلفيان در جهان اسلام، رابطه سلفي گري با وهابيت، انديشه سياسي سلفی‌ ها، آينده جايگاه سلفي ها در جهان اسلام، تقسيم بندي هاي سلفيان

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: برخی‌ دایره‌ی مکتب سلفی‌گری را چنان گسترده تصور می‌کنند که همه‌ی اهل سنت را در بر می‌گیرد، و سابقه‌ی آن را به صدر اسلام باز می‌گردانند و برخی دیگر آن را مترادف وهابیت می‌دانند. در اين بين سلفی‌گری دقیقاً چه نسبتي با وهابیت دارد؟

 اعتقاد من اين است كه بين سلفي گري و اهل سنت اختلافات اساسي وجود دارد و سلفي هم به كسي اطلاق ميشود كه در حوزه روش شناسي نقل گرا، در حوزه معفت شناسي حديث گرا، در حوزه هستي شناسي حس گرا و در حوزه معناشناسي هم ظاهر گرا باشد. اين چهار متغير كه در يك فرد شكل گرفته بشد وي را مي توان سلفي ناميد. به عبارت ديگر انديشه سلفي هميشه عقل ستيز  و كاملا ارتجاعي است و در شمول مذاهب چهار گانه اهل سنت نيست. واقعيت اين است كه انديشه سلفي داراي طيف هاي مختلف بوده و جرياني منسجم نيست و انديشه هاي مختلف و گاه متضادي هم دارد. در اين شرايط رابطه بين سلفيبت و وهابيت رابطه عام و خاص مطلق است. به اين معنا كه سلفي گري مفهومي عام است كه مهترين مصداق آن وهابيت است، اما در كنار آن هم مكتب ديوبندي و اخوان المسليمن ( گرايش تند آن) وجود دارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: جریان‌ها و طیف‌های مختلف درون سلفی در دنياي معاصر چيست؟

دو تقسيم بندي را مي تواند در مورد جريانهاي سلفي به كار برد. تقسيمي با توجه به خواستگاه اين انديشه، منشا و جايگاه آن است. از اين منظر مي توان سه خواستگاه مشخص براي آن در نظر گرفت. يك خواستگاه منطقه نجد است كه وهابيت از آن برخواسته است. منطقه دوم شبه قاره هند است كه انديشه شاه ولي اله دهلوي از آن برخواسته و منطقه سوم در مصر است كه شخصيت هايي مانند رشيد رضا و سيد قطب از چهره هاي ان هستند.  در تقسيم بندي ديگر با توجه به گونه هاي مختلف سلفي گري ميتوان آن را تقسيم كرد. يك طيف از سلفي گري را مي توان سلفييان سكولار ناميد كه در دل اين نوع از سلفي هم نوعي تعارض وجود دارد. يعني از سويي سلفي است و از سويي هم سكولار است. نمونه اين سلفيت دولت عربستان است و آل سعود  سلفيون سكولار هستند يعني صرفا از دين براي رسيدن به اهداف سياسي خود بهره برداري مي كنند. دسته دوم سلفي گري تكفيري است كه رسما ساير مذاهب را تكفير مي كند شاخه هاي افراطي جريان وهابي مانند جريان الملكيه و جاميه مثال آن است. دسته سوم سلفي گري جهادي است كه متاسفانه ‌گاهی به سلفی‌گری تکفیری، جهادی گفته می‌شود. باز باید بین اینها تفکیک قائل بشویم. اما اين دو متفاوت است

سلفی‌گری جهادی به نوعی ریشه در انديشه هاي سيد قطب در مصر دارد. مخالفان آن كشورهاي غربي و دست نشانده هايي مانند سادات و لبه تیز دشمنی‌شان آمریکا، اسرائیل، انگلیس و کشورهایی از این قبیل است. شاخه ديگر سلفي سلفي گري تنويري است اين سلفي را سلفي گري روشنفگري هم مي گويد اين نوع از بقيه سلفي گري ها بهتر است. در حقيقت اين نوع اط سلفي عنصر عقل در آن به چسم ميخورد و شباهت آن با سلفي هاي ديگرآن استكه اينگرايش بازگشت به گذشته را مد نظر دارد اما بازگشت به اصول و ماني و نه تك تك اعمال و رفتارها.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: سلفی‌گری جهادی چه تفاوتي با سلفي گري تكفيري دارد؟

هیچ‌گاه اندیشه سید قطب و امثال او این نبود که علیه جهان اسلام شمشیر بکشند و نمی‌خواستند جهاد را فرقه‌ای مذهبی قرار دهند. اما سلفيگري تكفيري سلفي گري اعتقادي است گه  دشمنانش مذاهب ديگر است و به نوعي فرقه گرايي هم در انديشه  سلفی‌گری تکفیری قابل مشاهده است اما در انديشه سلفي گري جهادي كمتر است. نماد اصلی سلفی‌گری تکفیری در القاعده شکل گرفت.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: توان و مباني انديشه سياسي سلفی‌ هاي تکفیری چيست؟

سلفی‌ هاي تکفیری با توجه به قرائتي كه از دو محور ايمان و كفر يا توحيد و شرك دارند تمامي مسلمانان را كافر مي شناسند و ديدگاه آنان اين است. اينان چون ظاهرگرا هستند و عبادت را صرفا به خضوع و خشوع معنا ميكنند. آنان همانند خوارج فكر مي كنند و كسي كه مرتكب گناه كبيره مي شود را خارج از اسلام ميدانند. اين رويكرد در انديشه هاي سياسي آنان تسري مي يابد. به اين معنا كه قائل به مرجعيت سياسي سلف هستند و مي گويند كه خلافت به شكل اوليه خود ايجاد گردد. اين در حالي است كه انديشه سياسي اهل سنت بيشتر شورا محوري است نه خليفه محوري.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان سلفی‌گری تکفیری را مشابه وهابیت دانست؟

مصداق اصلي و اتم سلفي گري تكفيري وهابيت است، اما بايد توجه داشت كه در دل خود وهابيت هم جريان هاي اصلاح گرا داريم و نبايد همه وهابيت را هم به يك چشم نگاه كنيم. مثلا امروزه نوسلفيان را داريم كه با بقيه تفاوت دارند. اما به هر حال خواستگاه سلفي گري تكفيري از دل وهابيت است و كشف الشهبات محمد ابن عبدالوهاب تكفير مسلمان ها است. اين كتاب هم مانيفست و منشور انديشه سلفي گري تكفيري است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا گروه‌های تندروی مانند گروه‌های وابسته به مکتب سلفی «دیوبندی» در پاکستان «سپاه صحابه»، «لشکر جهنگوی»، «جیش محمد» و «لشکر طیبه» همگی از سلفي هاي تكفيري هستند؟

ديوبندي ها خود به سه شاخه تقسيم مي شوند. شاخه نخست معتدل است و جمعيت العلماي الاسلام جرياني تقريبا معتدل است و  به دنبال كنترل قدرت اراده سياسي است. شاخه ديگر تندرو جمعيت العلمائ الاسلام شاخه سميع الحق است كه بيشتر در پيشاور و … فعال است و طالبان زاييده اين انديشه است. اين جريان هر چند گرايش تكفيري دارد، اما بروز خارجي گسترده اي ندارد.  شاخه ي ديگر ديوبندي ها تكفيري هايي است مانند سپاه صحابه،  لشگر جنگهوي و سپاه طيبه افراطي و سلفي تكفيري هستند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه غربي ها  نیز به انواع تقسيم بندي هاي دروني جریان‌های سلفی چيست؟

غربي ها در حقيقت دو نگاه به سلفي ها دارند. مستشرين نسبتا منصف نگاهي كالا منفي نسبت به سلفي دارند و بر اين نظرند كه سلفي ها جهان اسلام را منشق و متفرق كرده اند و سلفي ها بنيادگرا در مقابل اسلام گراها مي گويند. اما در نگاهي ديگر واقعيت اين است كه جهان غرب (بويژه در حوزه قدرت و دولت) نگاهي ابزاري به سلفي ها دارد. به اين معنا كه از سلفي ها به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف خود در كشورهاي اسلامي بهره مي برد. مثلا نا آرامي هاي سلفي ها در عراق به حضور غرب مشروعيت ميداد. زرقاوي در ورود به عراق اعلام كرد براي مبارزه با صليبيون مي آيد، اما تمام كشتار ها از مسلمانان بود. گذشته از اين نيز در پاكستان هم هنگامي كه ناامني هاي سلفي ها وجود داشته باشد امريكا مي تواند حضور داشته باشد. در يمن و عدن هم اينگونه است. در سوريه هم سلفي ها ابزاري در دست غرب براي به زانو درآوردن دولت اسد شده اند. در اين حال غرب براي بحران زايي ها و  نشان ندادن نقش خود  بيشتر از سلفي ها بهره مي برد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترين گرو هاي فعال در سلفی‌گری جهادی و وابسته به این جریان در کشورهای اسلامی چيست و آيا گروه‌هایی مانند «الجماعة المسلحه» و «الجماعه السلفیه للدعوة و القتال» در الجزایر «جماعة شباب المجاهدین» در سومالی، «جماعه جند انصار الله» و «حزب التحریر» نمونه‌هایی از سلفی‌گری جهادی هستند؟

سلفي گري جهادي ريشه در سيد قطب و مصر دارد. تعريف سيد قطب از جهاد اين بود كه جهان امروز جهان جاهليت است و مظاهر كفر وجود دارد. بنا به تعريف وي هيچ جامعه اي در جهان جامعه اسلامي نيست و با اين تعريف راهكار سيد قطب يا هجرت و يا جهاد بود. هجرت امكان نداشت. چون جامعه اي اسلامي نبود ( البته بر اين اساس گروه تكفير و الهجره به وجود آمد و در كوه هاي اطراف قاره زندگي مي كردند.) اما روي ديگر حزب الجهاد در مصر فعال شد و سادات را ترور كردند. اما ويژگي سلفي گري جهادي سران دست نشانده و غربي بود و نگاه به مردم مسلمان و رويكردي فرقه گرايانه نبود. به نظر من جو غالب در اخوان المسلمين مصر ( كه به نظر مهمترين مصداق سلفي گري جهادي است) همين نگاه  است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: سلفی‌گری تبلیغی چه نگاهي به جهانی شدن، غرب و شيعيان دارد؟

سلفي گري در واكنش به بحث مدرنيسم به وجود آمد. مدرنيسم به شدت به عقل بها مي دهد و سلفي ها عقل را كنار گذاشتد و انسان را حذف كردند. اين دو جريان نگاهي كلاني به انديشه خود داشتند. نگاه سلفي ها به غرب كاملا منفي بود، اما واقعيت آن است كه سلفي گري تبليغي بيشتر در جماعت تبليغ كه در 104 كشور دنيا شعبه دارند خلاصه مي شوند. ويژگي جريان تبليغي بيشتر تبليغي است و كار عملي چنداني ندارند. يعني كمتر فعاليت تروريستي و ترور … دارند. با اين حال امروزه بخشي از اين جريان هم به عاملي در دست سلفي هاي تكفيري بدل شده و همين انديشه را در جهان اسلام گسترش مي دهند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در شرايط كنوني مهمترين رويكردهاي سياسي سلفي هاي تبليغي چيست؟

سلفي گري تبليغي بر اين نظر است كه كاري به سياست نداشته و صرفا مسائل ديني را تبليغ كند. اما در دل اين تفكر هم كاملا انديشه هاي سلفي هم ديده مي شود. طالبان هم قبلا پيرو سلفي گري تبليغي بود. سلفي گي تبليغي به دنبال اين است كه خود را در قالب جنگ نرم به جهان گسترش دهند و با تبليغ جماعت هاي تبليغ و شعبه هاي گسترده با روش چهره به چهره پيش مي روند. هدف اينان تسلط قرائت سلفي در جهان اسلام است و اكنون هم دو نشست بزرگ در جهان اسلام ( نشست رايوند پاكستان ( كه حدود يك ميليون سلفي تبليغي در آبان ماه جمع ميشوند و ديگري در بنگلادش است) دارند. جنگ نرم تبليغي اين جريان به اين علت است كه آنها ترس از آن دارند كه با حضور در عرصه سياسي دولت ها اين گرايش را محدود كنند. مهمترين نماد اين جريان حركت شبكه هاي مولانا الياس در دهه 1930 تحت عنوان جماعت تبليغ ايجاد شد و اكنون در 104 كشور فعال است و مركز اصلي هم در رايوند پاكستان است و حتي در زاهدان ايران هم مركز جماعت تبليغي دارند.

 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح:  نگاه شما به آنچه سلفی‌گری اصلاح طلب در برخي كشورها خوانده مي شود چيست؟

در دل سلفي گري اصلاح طلب تعارضي و جود دارد، اما واقعيت آن است كه به اين دسته مي توان نوسلفيان نام داد. اين گروه با تكيه بر انديشه هاي سلفي قائل به اصلاح هستند (مانند اينكه دولت مشروطه شود، حقوق زنان به رسيمت شناخته شود، به تفكيك قوا  و حقوق مدني مردم و.. توجه گردد. چهره هايي همانند سلمان العوده و.. در اين شمول هستند.

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

مطالب مرتبط