محمد بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
به دنبال جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی ناسیونالیستهای ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) طی جنگهای استقلال توانستند نیروهای خارجی در این کشور را بیرون رانده و نهایتاً در سال 1923 جمهوری ترکیه را پایه گذاری کنند. بنیانهای جمهوری ترکیه از همان آغاز بر مدرنیسم و سکیولاریسم استوار شد. در این راستا مصطفی کمال پاشا با الگوگیری از شکل لائیتیسه حکومت فرانسه سعی در ایجاد تغییرات بنیادین در کشوری داشت که صدها سال به عنوان رهبر کشورهای مسلمان سنی و میراثداران خلافت اسلامی به شمار میرفتند. فروپاشی امپراتوری عثمانی و از دست رفتن سرزمینهای گسترده موجب سرخوردگی ناسیونالیستهای ترک شد. از این رو نسل جدیدی از سیاستمداران در ترکیه قدرت را در اختیار گرفتند و با رویکردی جدید نسبت به سیاستهای داخلی و بینالمللی فعالیت خود را آغاز کردند. سیاست اصلی آتاتورک در همان آغاز یافتن متحدان و شرکای استراتژیکی بود که بتوانند نسبت به نیازهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشور نوپا پاسخگو باشند، لذا از همان ابتدا ترکیه جدید در بلوک کشورهای غربی قرار گرفت و بیش از پیش از کشورهای اسلامی و منطقه فاصله گرفت. در این میان اتحاد میان ترکیه و ایالات متحده از پایدارترین و مستحکمترین ائتلافهای ترکیه به شمار میرود. در این مقاله با تبیین و بررسی ائتلاف ایالات متحده و ترکیه در صدد تشریح عوامل تأثیرگذار بر ائتلاف دو کشور هستیم و در این راستا به فراز و فرودهای این ائتلاف در زمان شکلگیری جمهوری ترکیه، جنگ اول خلیج فارس، حوادث تروریستی 11 سپتامبر، دوران ریاست جمهوری اوباما و در نهایت هنگام شکلگیری اعتراضات مردمی در جهان اسلام و شمال آفریقا نگاهی اجمالی خواهیم داشت.
تبییین رخداد
در این قسمت ابتدا نگاهی اجمالی روابط میان ایالات متحده و ترکیه از آغاز تا کنون خواهیم داشت و به نقاط عطفی که بر روابط دو کشور تأثیر گذاشتهاند اشاره میکنیم. سپس در بخش دوم به بررسی دغدغهها و نگرانیهای ترکیه برای یافتن متحدی فرا منطقهای میپردازیم.
الف) سیر تکوینی روابط استراتژیک ایالات متحده و ترکیه
1- آغاز روابط آمریکا و جمهوری ترکیه
تنها یک سال پیش از تأسیس جمهوری ترکیه، اتحاد جماهیر شوری سابق در سال 1922 با سیاست توسعهطلبی مرزهای خود را تا سرزمینهای همجوار و هم مرز با ترکیه توسعه داد، سرزمینهایی که امروزه شامل جمهوریهای قفقاز (گرجستان؛ آذربایجان و ارمنستان) و دولت ملتهای ترکی در آسیای مرکزی میشود بطور کامل تحت کنترل شوروی قرار گرفت. این سیاست موجب افزایش نگرانی همسایه شرقی شوروی گردید. لذا پس از به قدرت رسیدن آتاتورک در ترکیه و موفقیت او در بیرون راندن دشمنان ترکیه از خاک این کشور که با تلاش نظامیان این کشور به دشت آمده بود، علاوه بر افزایش نقش نظامیان در سیاست به عنوان ناجیان ترکیه سیاستهای نظامیگری نیز در اولویت قرار گرفت. تعارضات منطقهای از یکسو و سیاست توسعهطلبانه شوروی از سوی دیگر بر اهمیت داشتن یک نیروی نظامی کارآمد میافزود. در نگاه دولتمردان ترکیه جدید نه تنها اتحاد شوروی و تعارضات منطقهای بلکه تهدیدهای ایدئولوژیک نیز در قالب تهدیدهای بلافصل به شمار میرفتند.
در چنین شرایطی و به خصوص پس از جنگ جهانی دوم و حاکم شدن نظام دو قطبی و گفتمان جنگ سردی ترکیه و ایالات متحده با یافتن زمینههای مشترک فکری و ایدئولوژیک و همچنین دشمن مشترکی به نام اتحاد جماهیر شوروی بر اساس منافع استراتژیک و ایدئولوژیک اتحادی را بنا نهادند که از آن زمان تا کنون گرچه همواره فراز و نشیب بسیاری را به خود دیده اما هرگز از میان نرفته و همواره مقامات سیاسی دو کشور از آن به عنوان اتحادی استراتژیک یاد میکنند. نقشی که ترکیه در همکاری با ایالات متحده در مقابله با شوروی سابق ایفا می کرد را میتوان به عنوان یک مانع و سد غیر رسمی توصیف کرد. فروپاشی اتحاد شوروی درسال 1989 تا حدودی از اهمیت استراتژیک ترکیه در سیاست خارجی ایالات متحده که بر اساس مقابله با کمونیست طراحی می شد کاست و روابط دو کشور عمدتاً در قالب همکاریهای مشترک نظامی دو کشور در سازمان پیمان آتلانیک شمالی (ناتو) ادامه پیدا کرد.
2- جنگ اول خلیج فارس و اتحاد مجدد امریکا و ترکیه
پس از تجاوز نظامی صدام حسین به کویت در اوایل دهه 1990 کشورهای غربی و به خصوص ایالات متحده که دارای منافع اقتصادی و استراتژیکی در خلیج فارس بودند نسبت به این اقدام خودسرانه دولت عراق واکنش نشان دادند. ایالات متحده پس از اولتیماتوم به دولت عراق از دولتهای منطقه خواست در جنگ علیه عراق با آمریکا همکاری کنند. در این میان دولت ترکیه که همواره وفاداری خود در اتحاد با کشورهای غربی را به اثبات رسانده بود درخواست مقامات آمریکایی را اجابت کرد. دولت ترکیه همکاری های لازم با آمریکا را به عمل آورد و پایگاه هوایی اینجرلیک آمریکا که در ترکیه قرار دارد نقش مهمی در پشتیبانی از این جنگ ایفا کرد. از این رو بار دیگر تغییر محیط منطقهای بر روابط دو کشور تأثیر گذاشت و این بار بر خلاف گذشته شرایط به گونهای رقم خورد که نتیجهای جز تقویت روابط دو کشور در پی نداشت.
3- حملات تروریستی 11 سپتامبر و روابط آمریکا و ترکیه
روابط دو کشور بار دیگر در سال 2001 و به دنبال حملات تروریستی 11 سپتامبر افزایش توسعه پیدا کرد. پس از این حملات به خاک امریکا نخست وزیر وقت ترکیه بولنت اجویت نخستین رهبر یک کشور مسلمان بود که حمایت معنوی و ابراز همدردی خود با آمریکا را اعلام کرد. این در حالی بود که شرایط سیاسی در ترکیه مدت کوتاهی پیش از این حملات دگرگونی چشمگیری را به خود دیده بود و شاهد پیدایش گروههای سیاسی جدیدی با ایدئولوژیهای متفاوت بود. شکلگیری حزب عدالت و توسعه (AKP) یکی از مصادیق بارز تحولات مذکور در ترکیه بود. حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در سال 2002 موفق شد قدرت را در ترکیه به دست گیرد. پس از حملات ایالات متحده به افغانستان در واکنش به حملا 11 سپتامبر و شکلگیری افکار عمومی منطقه که عمدتاً در مخالف با ایالات متحده بود، دولت اسلامگرای ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان در تعامل و همکاری با ایالات متحده احتیاط پیشه کرد. در این چارچوب هنگام طرح موضوع حمله ایالات متحده عراق به عنوان یک کشور مسلمان و همسایه ترکیه، پارلمان ترکیه نسبت به این اقدام واکنش نشان داد و در 1 مارس 2003 به مشارکت فعال ترکیه در تهاجم ایالات متحده به عراق رأی منفی داد. یک سال پس از این حادثه در ژوئیه 2004 نیروهای ویژه ترکیه که در حال تحقیق و بررسی در مورد فعالیت پ. ک. ک. در شمال عراق بودند توسط نیروهای نظامی ایالات متحده بازداشت شدند و به دنبال این رویداد روابط دو کشور به پایین ترین حد خود رسید.
4- روابط ترکیه و ایالات متحده در دوران اوباما
اهمیت ترکیه در سیاست خارجی ایالات متحده و پیشبرد سیاستهای منطقهای ایالات متحده امری است که سیاستمداران آمریکایی از اهمیت آن غافل نیستند. باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده پس از تحلیف ترکیه را به عنوان نخستین کشور برای سفر خارجی خود انتخاب کرد. اوباما که با هدف بهبود وجهه ایالات متحده در خاورمیانه به قدرت رسید با بهرهگیری از قدرت هوشمند که در آن بطور همزمان از قدرت سخت و قدرت نرم برای رسیدن به اهداف و منافع مورد نظر استفاده میشد، بر آن شد با برقراری روابط با کشورهای مسلمان و ارائه چهرهای صلح جو و طرفدار دموکراسی از قدرتهای منطقهای و هم پیمان همچون ترکیه در پی گیری سیاستهای منطقهای بهره گیرد. از این رو با به قدرت رسیدن اوباما در ایالات متحده اصل سیاست خارجی این کشور بر گسترش روابط با ترکیه قرار گرفت. اوباما ضمن به رسمیت شناختن اهمیت و نقش فزاینده منطقهای ترکیه بر مشارکت استراتژیک دو کشور تأکید کرد. گر چه در این مدت برخی موضعگیریها و مسائل منطقهای و بینالمللی شک و تردیدهایی در مورد گسترش روابط دو کشور ایجاد کرده است که در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تیرگی روابط میان ترکیه و اسرائیل:
دشمنی میان ترکیه و اسرائیل تعجب بسیاری از بازیگران منطقهای و بینالمللی را به دنبال داشت. روابط ترکیه و اسرائیل تاریخی طولانی دارد و ترکیه را می توان تنها متحد اسرائیل در منطقه دانست. روابط بین دو کشور از سال 2009 زمانی که رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه با صراحت مخالفت قاطع خود را در مجمع جهانی اقتصادی داووس با عملیات نظامی اسرائیل در طول جنگ غزه بیان کرد، به تیرگی گرایید. متعاقباً تحریمهای اجلاس سالیانه داوس نشان داد که ترکیه در مخالفت خود با اسرائیل جدی است. اواسط سال 2010 اقدامات تلافی جویانه سربازان اسرائیل در حمله به کش حامل کمک های انساندوستانه ترکی مرمره در آبهای بین المللی نقطه عطفی در روابط بین ترکیه و اسرائیل بود. در این حادثه 9 داوطلب ترک از جمله یک آمریکایی ترک تبار کشته شدند و متعاقب آن روابط دو کشور به تیرگی گرایید.
روابط بین دو کشور ترکیه و اسرائیل همچنان در فراز و نشیب است، روابط دیپلماتیک میان دو کشور کاهش پیدا کرده و مانور مشترک نظامی دو کشور لغو شده است، اما علیرغم این رویدادها، میزان حجم تجارت میان دو کشور در حال مجادله به بالاترین سطح خود تا کنون رسیده است. میزان مبادلات تجاری میان ترکیه و اسرائیل از 2 میلیارد و پانصد میلیون دلار در سال 2009 به 3 میلیارد و پانصد میلیون دلار در سال 2010 رسیده است. موضوعی که تفاوت میان سیاستهای اعلانی و اعمالی ترکیه در سیاست خارجی این کشور را نشان میدهد.
موضوع پرونده هستهای ایران:
اقدامات ترکیه در مورد پرونده هستهای ایران گاه چنان متفاوت از نگاه کشورهای غربی بوده که موجب بروز اختلاف نظر میان ترکیه و کشورهای غربی شده است. سیاستهای مستقل ترکیه در قبال پرونده هستهای ایران که مبتنی بر دیپلماسی فعال و سازنده و دستیابی به راه حلی مسالمت آمیز بوده را می توان ناشی از نوع نگاه این کشور به فعالیتهای هسته ای ایران از یک سو و نگرانیهای اقتصادی به خصوص در زمینه مبادلات انرژی از سوی دیگر دانست. از این رو ترکیه همواره با تحریمهای یکجانبه علیه ایران مخالف بوده چرا که در برخورد با این موضوع به منافع ملی خود نظر دارد. به این دلایل به رغم عضویت حدوداً شصت ساله ترکبه در ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) بسیاری در هنوز مورد اتحاد ترکیه با ناتو و کشورهای غربی شک دارند.
5- بهار عربی و گرم شدن روابط آمریکا و ترکیه
با شکلگیری بهار عربی اتحادهای منطقهای بطور چشمگیری تغییر کرد و شاهد بازتعریف نظم منطقهای هستیم. افزایش نقش مردم در تحولات سیاسی، کاسته شدن از نقش و قدرت فائقه دولتهای دیکتاتوری، اهمیت رسانه های اجتماعی و قدرت نرم در تحولات جاری در کشورهای منطقه از مهمترین موضوعاتی بود که پس از بهار عربی در صحنه سیاست منطقهای و بینالمللی ظاهر شد. در این راستا ایالات متحده برای دست یابی به دو هدف که عبارتند از : نخست مهار نقش و نفوذ کشورهای متخاصم آمریکا از جمله ایران در منطقه و مدیریت تحولات جاری در جهان اسلام به گونهای که اختلاف منافعی میان آمریکا و دولتهای جدید منطقه که جایگزین دیکتاتوهای سابق که بعضاً از متحدین اصلی امریکا بودند، ایجاد نشود و دوم اینکه ارائه یک الگوی مناسب برای جایگزینی دیکتاتورهای سابق که در آن منافع و علایق ایالات متحده لحاظ شده باشد، آمریکا را بر آن داشته تا با گسترش همکاری با ترکیه به اهداف خود دست یابد. ایالات متحده همواره از ترکیه به عنوان مدل مناسبی برای کشورهای منطقه یاد کرده که توانسته با برقراری آشتی میان اسلام و دموکراسی در راستای پیشرفت اقتصادی کشور حرکت کند.
ایالات متحده نسبت به مداخله در تحولات شمال آفریقا و کشورهای اسلامی و درگیر شدن در یک درگیری نظامی پرهزینه تردید دارد. چرا که تجارب گذشته ایالات متحده و مداخله نظامی در این کشورها نتایج وخیمی بر سیاست خارجی و وجه ایالات متحده بر جای گذاشته است. از این رو ایالات متحده بر آن است سیاستها و نقطهنظرات خود را از طریق بازیگران و اشخاص ثالث عملی کند. در حال حاضر این نقش را به ترتیب دیپلماتهای ترکیه و ناتو برای ایالات متحده ایفا میکنند. ترکیه به عنوان یک کشور میانه رو اسلامی که به پیشرفتهای اقتصادی مهمی در سالهای اخیر دست یافته به گونهای که امروزه این کشور به عنوان پانزدهمین قدرت اقتصادی جهان و پنجمین قدرت اقتصادی اروپا موجب افزایش قدرت نرم ترکیه در جهان اسلام و شمال آفریقا شده است و بر نقش این کشور در تحولات منطقه افزوده است. در این راستا ترکیه نقش مهمی در مذاکرات با انقلابیون و نجات اتباع خارجی (به خصوص اتباع ایالات متحده) در بحران لیبی و همچنین حمایت این کشور از گذار دموکراتیک دولتهای منطقه ایفا میکند موضوعی که بر روابط ترکیه و ایالات متحده تأثیر مثبتی بر جای گذاشته است.
استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه
تصمیم ترکیه مبنی بر موافقت با متحدین ناتویی خود برای استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه این موضوع را آشکار ساخت که روابط ترکیه و ناتو و کشورهای غربی و در رأس آنها ایالات متحده رابطهای استراتژیک و راهبردی بوده و موضعگیریهای ترکیه در قبال دولتهای منطقه که با نام سیاست تنش صفر با همسایگان مطرح میشود تنها ناشی از اقتضائات استراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه می باشد.
دغدغههای ترکیه و نیاز به متحدی فرامنطقهای
ترکیه به دلیل در اختیار داشتن یک موقعیت ژئوپلیتیک منحصر به فرد دارای مقدورات و محذورات گستردهای در داخل و خارج است. در واقع میتوان گفت شرایط داخلی و منطقهای به گونهای است که ترکیه را نسبت به برقراری اتحاد با قدرت هژمون ایالات متحده ترغیب میکند. در زیر به برخی از عوامل تأثیرگذار بر سیاست ترکیه اشاره میشود:
1- تهدید امنیتی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)
فعالیت گروه تروریستی و تجزیه طلب «پ. ک. ک» در ترکیه که از دهه 1970 در عرصه سیاست ترکیه ظاهر شده و در 1984 رسماً مبارزه مسلحانه را برای دستیابی به اهداف خود را برگزید، همواره از دغدغههای امنیتی مقامات سیاسی ترکیه بوده است. در این چارچوب ایالات متحده همواره فعالیت این گروه را محکوم و به دولت ترکیه در مبارزه با پ. ک. ک. کمک نموده است. با همکاری ایالات متحده اوجالان رهبر پ.ک.ک در سال 1999 در کنیا دستگیر شد. موضوعی که موجب تقویت بیش از پیش اتحاد و همکاری دو کشور شد. در این راستا ترکیه همواره از مقامات آمریکایی در راستای مبارزه با حزب کارگران کردستان درخواست کمک نموده است. اخیراً دولت ترکیه از ایالات متحده درخواست کرده تا فناوری هواپیماهای بدون سرنشین را به منظور سرکوب نیروهای پ.ک.ک در اختیار ارتش ترکیه قرار دهد.
2- عضویت در اتحادیه اروپا
گر چه مذاکرات عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا که زمانی اولویت اصلی ترکیه بود، امروزه در سایه بحران اقتصادی اتحادیه اروپا و همچنین رشد نگرانیهای امنیتی در منطقه رنگ باخته اما ترکیه در صدد دستیابی به آرزوی دیرین خود در پیوستن به این اتحادیه است. از این رو ترکیه برای پیوستن به این اتحادیه خود را نیازمند به مساعدت و پشتیبانی ایالات متحده می بیند. به خصوص پس از بالا گرفتن تنش میان ترکیه و فرانسه بر سر قانون مجازات در مورد انکار نسلکشی و ژنوساید ارامنه توسط دولت ترکیه که به تصویب مجلس فرانسه رسید.
3- بیدار شدن اختلافات و رقابتهای منطقهای
اختلافات آذربایجان و ارمنستان
اختلافات ارضی میان ارمنستان و آذربایجان شرایط پیچیده و مبهمی در منطقه ایجاد کرده است. اختلاف دو کشور بر سر منطقه قرهباغ که به جنگ میان دو کشور بین سال های 1988 تا 1994 منجر شد هنوز کانونی اختلاف و بحران در منطقه به شمار میرود. تلاش ترکیه برای میانجیگری دراین بحران مورد شک و تردید است، چرا که ترکیه اتحاد تاریخی و اقتصادی با آذربایجان دارد و نمیتوان به عنوان یک میانجی بیطرف عمل کند. از سوی دیگر ارمنستان مورد حمایت روسیه و برخی کشورهای منطقه است و این به رقابت آشکار و پنهان میان ترکیه و دولتهای ارمنستان دامن زده است.
قبرس
مسئله قبرس نیز از موضوعاتی است که به عنوان یک مانع بر سر راه مذاکره ترکیه با اروپا قرار گرفته است. ترکیه اعلام کرد در صورتی که قبرس عملیات حفاری دریایی را آغاز کند دولت ترکیه به پشتیبانی نیروی دریای خود عملیات اکتشاف منابع نفت و گاز در شرق مدیترانه را آغاز میکند. موضعی که با مخالفت سیاستمداران آمریکایی مواجه شد و 27 سناتور ایالات متحده در مورد مسئله قبرس موضعگیری کرده و بر اهمیت استراتژیک قبرس تاکید کردند. از این رو ترکیه برای پیگیری اهداف خود در این منطقه نیاز به همراهی مقامات آمریکایی دارد.
سوریه
سیاستهای ترکیه در قبال سوریه را باید تابعی از اهداف و منافع استراتژیک این کشور در سطح منطقهای دانست از این روست که شاهد اتخاذ موضعی دوگانه از سوی دولت رجب طیب اردوغان در قبال اعتراضات مردمی در منطقه هستیم. ترکیه به عنوان قدرت منطقهای که سودای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای را در ذهن دارد با توجه به شرایط جدید منطقه ای در صدد بهرهبرداری از شرایط موجود در راستای منافع خود است. از این رو از نگاه مقامات ترک کنار رفتن اسد از قدرت موجب کاهش نقش و نفوذ ایران به عنوان رقیب اصلی منطقهای ترکیه در خاورمیانه خواهد شد. با چنین پیش زمینه ای است که شاهد ائتلاف میان ترکیه و ایالات متحده هستیم که با هدف تضعیف نقش و موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه صورت میگیرد. در واقع هدف اصلی ترکیه صرفاً کنار رفتن اسد از قدرت نیست بلکه تضعیف جایگاه ایران در منطقه و بر هم زدن موازنه استراتژیک و موازنه قوا در منطقه خاورمیانه است. در این راستا ترکیه نیازمند حمایت و همکاری قدرت های فرا منطقهای از جمله ایالات متحده آمریکاست.
در این رابطه باید اشاره کرد علیرغم اینکه روابط میان ترکیه و سوریه رو به وخامت گذاشته است اما ترکیه همچنان از موافقت نامه تجارت آزاد با سوریه بهره می برد. هر چند که اخیراً ترکیه پذیرفته است از تحریمهای پیشنهادی علیه سوریه حمایت کند. با این روابط که به تدریج در حال از میان رفتن است، تعارض و درگیریهای قدیمی و به خواب رفته بار دیگر در حال بیدار شدن است. تجارت بین ترکیه و سوریه که در سال 2009، 1 میلیارد و هشتصد میلیون دلار بود در پایان سال 2010 به 2 میلیارد و دویست میلیون دلار رسید. تجارت با اسرائیل و سوریه، علیرغم مشکلات و آشفتگی های سیاسی به آرامی در قالب موافقت نامه آزاد تجاری بین این کشورها در حال افزایش است. در شمال آفریقا، میزان تجارت ترکیه با لیبی متحد سابق خود به 2 میلیارد و سیصد و شصت میلیون دلار در سال 2010 رسید که تخمین زده می شود این حجم از تجارت به حدود 10 میلیارد دلار در 5 سال آینده برسد.
یکی از دلایلی که موجب شده حزب عدالت و توسعه به روابط اقتصادی خود با کشورهایی که از نطر سیاسی با آنها مشکل دارد بپرداز از این امر ناشی می شود که این حزب اقبال عمومی و قدرت روزافزون خود را از موفقیتهای اقتصادی و نجات ترکیه از بحران اقتصادی و مالی (که از اوایل دهه 2000 اروپا و بسیاری از مناطق جهان را در بر گرفت) به ارث برده است.
دورنمای رخداد
روابط میان ترکیه و ایالات متحده از گذشته تا کنون فراز و نشیب بسیاری را به خود دیده که ناشی از تفاوت دیدگاهها، شرایط منطقهای، افکار عمومی در داخل و … بوده است. با روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه و پی گیری سیاست تنش صفر با همسایگان و تاکید بیشتر ترکیه در گسترش روابط با بازیگران منطقهای که از آن با عنوان سیاست «نگاه به شرق» یاد می شود، بسیاری از کشورهای غربی نسبت به تداوم همکاری میان ترکیه و غرب با دیده تردید مینگریستند. موافقت دولت ترکیه با درخواست آمریکا مبنی بر استفاده از خاک این کشور برای حمله به عراق به کاهش روابط دو طرف انجامید. اما موافقت ترکیه با استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک این کشور و همراهی ترکیه در بهار عربی با ایالات متحده نشان داد که روابط میان ترکیه و ایالات متحده روابطی استراتژیک بوده که تابعی از منافع و نگرانیهای مشترک منطقهای دو کشور است. آمریکا به ترکیه به عنوان تنها کشوری که قادر است در روند صلح اسرائیل و فلسطین با توجه به روابط دوستانه با حماس ایفای نقش کرده و به عنوان یک الگو به خصوص پس از بهار عربی در منطقه مطرح شود و از رشد اسلام رادیکال که میتواند منافع ایالات متحده را با چالش مواجه کند نگاه میکند. بنابراین ترکیه متحد استراتژیک قابل اعتمادی برای غرب باقی میماند و اتحاد ترکیه و ایالات متحده همچنان در سطح استراتژیک و با تاکید بر تضمین امنیت منطقهای حفظ خواهد شد.