مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

برچسپ دیوانگی و راهبرد دیوانگان در تحلیل روانشناختی ترامپ !

اشتراک

اسلام ذوالقدرپور

کارشناس روابط بین‌الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC  

 

سیاستگذاری عمومی را می‌توان مهندسی امور عمومی و سیاسی تعریف نمود که در پوشش ارائه خدمت به شهروندان و برکشیدن خیر عمومی از قدرت فائقه دولت، الگوی رفتار سیاسی و اداری یک بازیگر نظام جهانی را در چارچوب جامعه شناسی سیاسی برمی‌سازد.

تعریف و فهم نمایش قدرت انحصاری و فائقه دولت در اداره امور عمومی به‌ویژه در سیاستگذاری خارجی و روابط بین الملل، نیازمند دانش بین‌رشته‌ای است که بتوان جامعه شناسی سیاسی یک حکمران و سیاست خارجی آن‌را تفسیر نمود. جامعه شناسی سیاسی یا روانشناختی یک حکمران و بازیگر که راهگشای سیاستگذاری خارجی دیگر بازیگران در مناسبات قدرت منطقه‌ای و جهانی است.

تحلیل روانشناختی ( ارائه راه‌هایی برای روانشناسی ) حکمران یا سیاستگذار ارشد به‌ویژه رهبران قدرت‌های بزرگ نظام جهانی، فرآیندی سخت و پیچیده است که گاه در محافل سیاسی با یک جمله یا واژه ساده سعی در ساده‌سازی آن دارند. آنچه برخی محافل سیاسی برای تعریف دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا به کار می‌برند نیز همین ویژگی را دارد.

” ترامپ دیوانه Crazy Trump ” واژه‌ای که بسیاری تحلیلگران و محافل داخلی ایران و جهان برای تفسیر سیاست‌های دولت ترامپ از آن بهره می‌برند. برچسب دیوانگی برای دونالد ترامپ که بیشتر در فضای تحلیلی رسانه‌ای منتقدین و مخالفین وی مورد استفاده قرار می‌گیرد را می‌توان پیامد نادانی یا بدفهمی سازندگان ایده ” دیوانگی ترامپ ” دانست که با چنین برچسب دیوانگی به قدرتمندترین رئیس جمهور جهان، کارهای خلاف نظم جهانی و  ستیزه جویانه ترامپ را با یک واژه ” دیوانه “، عادی سازی می‌کنند!

اصرار برخی تحلیلگران و سیاستمداران ایرانی بر دیوانگی ترامپ را می‌توان یک رویکرد اشتباه دانست که در مقابل بازی قدرت دونالد ترامپ و شکنندگی ایران در بازی قدرت ایالات متحده امریکا، تنها می‌توانند انگاره ترامپ دیوانه را در افکار عمومی ترویج نمایند. این رویکرد اشتباه سیاستگذاران ایران و برخی کارشناسان امور سیاسی خارجی دارای مؤلفه‌های زیر است:

 

یکم – بیماری روانی یا مولفه قدرت‌طلبی: دیوانگی را می‌بایست یک بیماری روانی دانست که اثبات آن نیازمند طیفی از آزمایش‌ها و آزمون‌های علمی است. در حالی که انگ دیوانگی بر سیاستمداران و حکمرانان را می‌توان یک صفت تفسیری دانست که بیشتر بر مؤلفه‌های قدرت و بازی قدرت در چارچوب معمای امنیت یعنی: کسب قدرت، افزایش، تقویت قدرت و در نهایت نمایش قدرت بنیان شده و شخصیت جویای قدرت مطلق را با انگ دیوانگی تفسیر می‌نمایند.1

در نزدیک به یک دهه اخیر که ترامپ در سپهر سیاسی ایالات متحده امریکا ظهور نموده است، همواره از برچسپ دیوانه برای وی استفاده شده است. اما واقعیت این است که دونالد ترامپ یک بیمار روانی نیست، بلکه یک شخصیت قدرت طلب است که تلاش دارد تمام منابع و منافع قدرت را برای خود و دولتش انحصاری سازد. دیوانه نامیدن ترامپ در حالی که کم‌تر مؤلفه‌هایی از دیوانگی دارد، تنها یک واکنش سیاسی به اقتدارگرایی ترامپ است که تلاش دارند سیاست‌ها و شخصیت وی را سیاه‌نمایی کنند. 

 

دوم – مجوزی برای سرکشی ترامپ در نظام جهانی: برخی صفت‌های فردی و جمعی در بستر ویژه تحولات اجتماعی و سیاسی می‌تواند مجوزی برای شکلگیری رفتار خاص مطابق همان صفت تفسیری باشد.

” ترامپ دیوانه ” اگر چه یک واژه توهین‌آمیز برای توصیف رفتار قدرت طلب رئیس جمهور امریکا محسوب می‌شود، اما همین واژه توصیفی ” دیوانه ” یک مجوز ضمنی برای ترامپ قلمداد می‌گردد که با استناد به دیوانگی خود، رفتاری چنین ساختارشکن در حکومت داری ایالات متحده و نظام جهانی داشته باشد. سرکشی ترامپ در مقابل چارچوبهای حقوقی ایالات متحده امریکا، سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصاد این کشور را بسیار شکننده نموده و آنارشی را بر این کشور حاکم نموده است. سرکشی ترامپ در نظام جهانی نیز سبب نابسامانی روابط بین الملل و مناسبات قدرت در نظام جهانی شده و دوستان، رقیبان و دشمنان این کشور را نگران یا وحشت‌زده کرده است. 

 

سوم – راهبرد سیاستگذاری ترامپ: سیاست‌ها و اقدامات دونالد ترامپ در حضور یک دهه‌ای در سپهر سیاسی و اجتماعی ایالات متحده امریکا و نظام جهانی که بیشتر خارج از چارچوب‌های حقوقی و الگوهای حکمرانی دموکراسی‌های غربی تفسیر می‌شوند، بیماری روانی یک رئیس جمهور را اثبات نمی‌کند، بلکه آنها را می‌توان در چارچوب الگوی ” راهبرد دیوانگان ” تحلیل نمود.

در تعریف راهبرد دیوانگان که بر سیاستگذاری و حکمرانی ترامپ به‌ویژه در روابط بین المللی و تجارت جهانی اثرگذاری داشته است، می‌گویند:<< راهبرد دیوانگان، برنامه‌ای است که بر اساس آن باید در مقابل دشمن بالقوه حتی المقدور با قدرت غیرقابل محاسبه ظاهر شد تا وی هر چه بیشتر دچار هراس گردد.>>2  سیاست راهبردی ترامپ نه‌تنها مقابل دشمنان، بلکه در روابط با رقیبان و دوستان نیز از الگوی راهبرد دیوانگان پیروی می‌کند. فرآیندی که در رفتار ترامپ با زلنسکی، صلح روسیه و اکراین، تهدید ایران، تهدید حماس، برقراری تعرفه‌های سنگین برای بیشتر کشورهای جهان حتی دوستان نزدیک ایالات متحده امریکا، فروپاشی اقتصاد و بازارهای جهانی و … نمود یافته و قدرت غیر قابل محاسبه امریکا را نمایش داده است.

 

*

بهره‌گیری از قدرت فائقه در نظام جهانی کنونی که ادعای دموکراسی دارد، از سوی برخی کارشناسان به عنوان یک بیماری روانی و با برچسپ ” دیوانه ” مورد بررسی قرار می‌گیرد، در حالی که این رویکرد حکمرانی قدرت طلب و سلطه جویانه است و نه یک بیماری روانی فردی برای حکمران یا سیاستگذار ارشد.

بسیاری از کارشناسان و بلکه دولتمردان سراسر جهان برای تحلیل سیاستگذاری عمومی و حکمرانی دونالد ترامپ از عنوان ” ترامپ دیوانه ” بهره می‌گیرند که چندان با واقعیت سیاستگذاری وی همخوانی ندارد. برچسب دیوانه برای تحلیل عملکرد دونالد ترامپ بر اساس دانش روانشناختی نیست، بلکه بیشتر بر تضاد رویکرد تحلیلگران با انگاره، سیاست و اهداف ترامپ شکل گرفته و در نهایت ساختار شکنی رئیس جمهور ایالات متحده امریکا به عنوان هژمون را نشان می‌دهد.

اگر تحلیلی روانشناختی از دونالد ترامپ تهیه گردد، مشخص می‌شود که ترامپ دیوانه نیست، بلکه یک قدرت‌طلب است که به خوبی از عنوان ” ترامپ دیوانه ” برای رسیدن به اهدافش بهره گرفته است. برچسب ترامپ دیوانه را می‌توان مجوزی قانونی برای توجیه سیاست‌ها و اقدامات ساختارشکن و قدرت‌طلب ترامپ در نظام جهانی دانست که از سوی تحلیلگران و سیاستمداران به وی داده شده، به سود ترامپ و اهدافش بوده است.  

 

     

 

منابع

1-                 https://english.elpais.com/elpais/2017/11/06/the_global_observer/1509973664_268252.html 

2- تود، ایمانول. پس از امپراتوری – روایت زوال سیستم آمریکایی. ترجمه بهاءالدین بارزگانی گیلانی. اطلاعات. 1395. چاپ دوم، ص 14. 

مطالب مرتبط