مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ترامپ و ایران ؛ شکل گیری توافق جدید یا حمله نظامی ؟

اشتراک
روح الله سوری
پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
خاطره جمعی ایرانیان از ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ ، سیاست فشار حداکثری، خروج از توافق برجام و ترور سپهبد قاسم سلیمانی می باشد. با این حال ترامپ در انتخابات 2024 از عدم تمایل خود برای تغییر رژیم در ایران سخن گفته و اذعان داشته است که دولت آینده آمریکا تصمیمی برای Regime change در ایران ندارد و آنچه از نظر وی مهم است تنها عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای است. ترامپ بر این موضوع تاکید کرده است که ایران می تواند کشوری موفق باشد و فقط نباید سلاح هسته ای داشته باشد. ایده محوری این یادداشت این است که این گزاره را می توان به این صورت تفسیر کرد که در حقیقت شرط متمایل نشدن ترامپ به تغییر رژیم در ایران عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای است. اما سوالی که مطرح است این است که ترامپ برای اطمینان از عدم دستیابی به سلاح هسته ای چه روش و مسیری را انتخاب خواهد کرد : جنگ یا توافقی جدید ؟
رویکرد انزواگرایانه ترامپ و تاکید وی بر پایان جنگ ها قاعدتا باید ترامپ را از ورود آمریکا به یک جنگ جدید در خاورمیانه باز بدارد. از طرفی مخالفت ترامپ با برجام و خروج دولت آمریکا از این توافق در دوره قبلی به این معناست که با ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید اندک امیدهای باقیمانده برای احیای برجام را نیز بایست از دست رفته در نظر گرفت. ترکیب این دو مولفه یعنی سیاست انزواگرایانه ترامپ و مخالفت با توافق برجام می تواند به این معنا تفسیر شود که ترامپ به سمت ارائه توافقی جدید با ایران در موضوع هسته ای پیش خواهد رفت. چنین توافق جدیدی قاعدتا باید از ویژگی هایی برخوردار باشد که بتواند نقاط ضعف توافق قبلی از نگاه ترامپ را جبران نماید. از نگاه ترامپ توافق برجام واجد ایراداتی بود که چکیده این نواقص را می توان در شرط های چهار گانه ترامپ برای تجدیدنظر و ماندن آمریکا در برجام مشاهده کرد. این شروط از نظر ترامپ عبارت بودند از : 
  ۱. عدم وجود محدودیت های زمانی و تاریخ انقضاهای مربوط به فعالیت های هسته ای ایران
 ۲‌. اجازه دادن به بازرسی های بین المللی از هر سایتی از جمله سایت های نظامی ایران
 ۳. عدم تفکیک برنامه موشکی ایران از سلاح های هسته ای
 ۴. ارائه تضمین مبنی بر اینکه ایران هرگز به سلاح هسته ای دست پیدا نخواهد کرد.
 از میان این چهار شرط ، شروط دوم و سوم به نحوی مرتبط با برنامه های نظامی ایران و به تبع سیاست های منطقه ای ایران می باشد . شروط دوازده گانه ای هم که وزارت خارجه دولت قبلی ترامپ به عنوان پیش شرط های مذاکره با ایران عنوان کرده بود بطور حداکثری مربوط به تغییر سیاست های منطقه ای و برنامه های موشکی ایران بود که این مساله نشان دهنده اهمیت فعالیت های موشکی و سیاست های منطقه ای نزد دولت قبلی ترامپ می باشد.
چیزی که به نظر می رسد این است که حتی اگر ایران در هر توافق احتمالی با موارد یک و چهار نیز موافقت داشته باشد پذیرفتن دو مورد دیگر از سوی ایران آن هم در شرایطی که تنش بین ایران و اسراییل به مراحل حساس تری رسیده است امری بسیار بعید خواهد بود. از طرف دیگر هم باید این نکته را مورد توجه قرار داد که آنچه اسراییل را در جبهه مخالفین توافق برجام قرار داده بود موضوع سیاست های منطقه ای ایران و تاثیری بود که این توافق بر جایگاه ایران در منطقه و مشروعیت دادن به ایران به معنای پذیرفته شدن ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای داشت. از نظر اسراییل هر توافقی با ایران حتی اگر قادر باشد تا حدودی مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود همزمان می تواند به افزایش قدرت و مشروعیت ایران در منطقه منجر شود و این دقیقا همان چیزی است که اسراییل را مخالف شکل گیری هرگونه توافقی بین ایران و آمریکا می کند‌
بدین ترتیب در صورتی که ترامپ متمایل به دستیابی توافقی با ایران باشد آنچه باید گفت این است که اولا لحاظ کردن جنبه های ذکر شده بالا، ترامپ را به سمت توافقی خواهد برد که ضمن تضمین عدم دستیابی همیشگی ایران به سلاح هسته ای ، سایر موضوعات از جمله برنامه موشکی ایران را نیز در بر بگیرد. دوما پیوستگی منافع آمریکا با اسراییل و نگاهی که ترامپ به مساله فلسطین دارد آمریکای ترامپ را در جنگ اخیر اسراییل با نیروهای نیابتی ایران، به سمت تامین حداکثری منافع اسراییل متمایل خواهد کرد. به همین خاطر به نظر می رسد که هر گونه بسته توافقی آمریکا با ایران اینبار نه تنها مساله هسته ای که برنامه های موشکی، سیاستهای منطقه ای و نیروهای نیابتی ایران را روی میز مذاکره قرار خواهد داد.
در واقع ترامپ سعی خواهد کرد با تاکید بر موضوع تغییر رژیم در ایران به عنوان یک سیاست تهدید و تشویق همزمان، ایران را به سمت بسته توافقی-ترکیبی با مشخصات گفته شده متمایل نماید. چنین سیاستی شاید توافق کشورهای اروپایی و عربی و حتی روسیه را نیز (بسته به نحوه مواجهه ترامپ با جنگ اوکراین) به همراه داشته باشد. هر چند که برای ترامپ چنین همراهی به احتمال فراوان از هیچ اهمیتی برخوردار نخواهد بود، اما علیرغم این اهمیت نداشتن، قادر خواهد بود مسیر را برای اعمال سیاست فشار حداکثری و حتی حمله به تاسیسات نظامی ایران باز نماید.

مطالب مرتبط