مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ترامپ با تهدید جنگ علیه ایران، ایران با تهدید غنی سازی اورانیوم

اشتراک

سیده مسعوده میرمسعودی

پژوهشگر روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

  این روزها سرتیتر  همه اخبار و رسانه های جهانی یکی از این دو موضوع شده است، این تنش حتی در کنفرانس اخیر ، 20 کشور قدرتمند جهان نیز  بی تاثیر نبود .در کنفرانس سران اوپک نیز موضوع تحریم ایران  در اصل موضوع تاثیر گذاشت.

خبر اخير هم که جرمی هانت بریتانیایی نیز اعلام خروج خود را در صورتی که ایران از برجام خارج شود کرده است.  براستی چرا این تنش این چنین طولانی و پر حاشیه شده است ؟ .در ادامه  مطالب می توان گفت  برجام تبدیل به تفاهمی بی ارزشی شده که همه سعی دارند از دستش خلاص شوند . ترامپ در مورد مذاکره با ایران مسائل حاشیه ای را پیش می کشد و دعوای حزبی داخل آمریکا را به این تفاهم گره می زند که جان کری مذاکره پشت پرده با حکومت ایران داشته است .

 اتحادیه اروپا هم با تغیير در تیم مذاکره کننده که زمانی هم سو با سیاست های ایران بودند، باری دیگر بر دوش برجام گذاشت.آیا سرانجام این تنش های پراکنده به جنگ منتهی می شود یا یه  یک موافقت اصولی و یا هیچ کدام؟

آیا با انتخابات و  تغییر ریاست جمهوری در آمریکا یا ایران ، بازیگرانی دیگر با افکار و اتاق فکر دیگر بازی را به دست خواهند گرفت ؟ و مهمتر از همه اینها، ملت ایران در زیر فشار اقتصادی ناشی از تورم و بالا رفتن قیمت کالا ها چه عکس العمل خواهند داشت؟ فروش نفت ایران به کمترین مقدارخود رسیده است و همین موضوع اقتصاد ایران را وارد اتاق Icuکرده است .

از طرفی دیگر آمریکا در سنگر اقتصادی با چین وارد رقابت تنگاتنگ شده و روسیه نیز مثل همیشه آتش نشان ،آتش های است که خود در آن منافع دارد .

 با این مقدمه سه سناریو قابل پیش بینی است . اولین سناریو ایران و آمریکا خیلی ساده با هم مذاکره اصولی داشته باشند آمریکا دست از تهدید بردارد و قول معتبر برای برداشتن تحریمها داشته باشد در طرف مقابل،  ایران غنی سازی اورانیوم را کنار بگذارد و از حضور در یمن و سوریه و عراق دست بر دارد و به عنوان یک بازیگر هدفمند برای منافع ملی خود  به اقتصاد نابسامان ملي و هم چنین به تصحیح  فساد گسترده ساختاری در اقتصاد  بپردازد و ایدئولوژی و هویت دینی و صدور اتقلاب را  در اولویت دوم قرار دهد.

دومین سناریو در مقابل سناریو اول قرار دارد جنگ علیه ایران توسط آمریکا شروع شود و ایران به عنوان یک دولت مستقل سعی در ایستادگی در جبهه جنگ و اقتصاد مقاومتی در داخل می کند .این سناریو با وجود ترامپ اقتصاد محور کمی بعید است. چون ترامپ می خواهد بدون هزینه با با جیب دیگران، قول انتخاباتی خود مبنی بر” نشاندن ایران سرجایش” راعملی سازد .

سناریو سوم که بنظر نویسنده سناریو ممکن است .سناریو ای با  دو تفاهم جداگانه  است . یکی برای عموم و یکی بین  دوحکومت در پشت پرده. در طرف ایرانی ، برای حفظ حکومت ایران و در طرف آمریکایی کسب درآمد  از کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس و فشار به چین با به دست گرفتن ایران برای تضعیف قدرت اقتصادی و رشد سرسام آور چین. هم چنین توافق ضمنی آمریکا با روسیه  در سیاست همیشگی ” یکی به نعل ،یکی به میخ” در سیاست روسیه  ،گاه آتش نشان و گاه آتش بیار باشد.

در مورد اتحادیه اروپا نیز آمریکا هم چنان  خواهان “سیاست پیروی “از سیاست خود در خاورمیانه است و اروپا هم با لکه سیاه   جدایی انگلستان از  خود و همچنین به دلیل ساختار ذاتی، سیاست نورماتیو و نرم های خود و به سبب ساختاری راهی بجز متابعت ندارد .

نتیجه :

 برجام برای ایران یک فرصت است و این کشور باید بداند که این فرصت، پایدار نبوده ونخواهد بود  . ایران باید شروع به تصحیح ساختارهای اقتصادی غیر نفتی نماید که به سبب تحریم های برجام برایش پیش آمده است. این  اصلاح، انرژی فراوانی را هم  برای جبران می طلبد . لذا باید تا دیر نشده از برجام خارج شود و غنی سازی را هم متوقف کند اولویت اصلی  خود را  را در سیاست داخلی بگذارد و خود را از سر تیتر روزنامه ها به پایین بکشد .ملت نیاز مبرم به نرمش قهرمانانه تصمیم گیران کلیدی جامعه دارد و باید با نیت حفظ منافع و ارتقا رفاه مردم سیاست های اجرایی خود را پایه گذاری کنند .

ایران جزو کشورهای است که ملت سازی در آن از دیر زمان  بوده و مردم اگر سکوت اختیار کرده اند، دال بر ندانستن نیست  به دولت و حکومت اعتماد کرده و صبر کرده تا  تصمیم گیری درست  برای حفظ منافع ملی و ارتقا قدرت ملی را بگیرند و سر بلند از این معضلات بیرون بیایند .

واژگان کلیدی: ترامپ، تهدید ،جنگ ، ایران، تهدید، غنی سازی اورانیوم، سیده مسعوده میرمسعودی

مطالب مرتبط