مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تاثیرات جدایی النهضه تونس از اخوان

اشتراک

 حجت اله جودكي

کارشناس شمال آفریقا

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اولین تشکیلات النهضه تحت عنوان حرکه الاتجاه الاسلامی شکل گرفت. بنیان گذار آن راشد الغنوشی بود این تشکیلات همزمان با وقوع انقلاب اسلامی صورت گرفت. در این بین در سالهیا گذشته و با و جود مشارکت النهضه در دولت تونس عملا اخیرا عملا الغنوشی رهبر النهضه اعلام کرد از اخوان جدا شده است. نوشتار زیر به بررسی علل و پیامدهای این امر پرداخته است.

واژگان کلیدی: النهضه تونس، جدایی النهضه از اخوان، اخوان المسلیمن، تونس، الغنوشی

 

نگاهی به دو سال گذشته النهضه

دلایلی که آقای الغنوشی یا به عبارتی النهضه عملا از اخوان بگذرد به چند مسئله برمی گردد: نخست این که به طور کلی اخوان المسلمین و نوع فکر آن ها و بهتر از آن اسلام سیاسی در منطقه به خصوص در تونس با بن بست رو به رو شده است، اسلام سیاسی نتوانست پاسخگوی نیازهای جامعه عرب و تونس باشد و هر روز که می گذرد آن ها با مشکلات بیشتری مواجه می شوند، به ویژه این که زمانی که بحث از اسلام سیاسی می شود، اخوان المسلمین و جوانب مختلف را در بر می گیرد و در واقع اخوان المسلمین جزئی از اسلام سیاسی محسوب می شود. این موضوع علت نخست مشکلاتی بود که آن ها با آن رو به رو بودند. در نتیجه النهضه تنها راه را این دیدند که برای جلوگیری از این که مانند سایر کشورها نابود شوند، شیوه و روش خود را عوض کنند.

همچنین دلایل سیاسی و غیر سیاسی در این زمینه نقش داشته است. چنانچه حفظ موجودیت مهم است، زیرا متوجه شدند که آنچه که فکر می کردند با واقعیت هماهنگ نیست. آن ها قبلا به فکر حکومت دینی بودند، بعد به مرور به این نتیجه رسیدند که بهتر است یک جریان سیاسی اسلامی را به وجود بیاورند. اما دیدند که نمی توانند به آرمان ها برسند. در واقع وقتی مردم تونس توانستند آقای بن علی را بیرون کنند و النهضه بر سر کار آمد، جامعه تونس تکثرگرا بود و در جامعه همه اسلام گرا نبود. در این بین آقای الغنوشی قبل از ورود به تونس فکر می کرد که با استقبال گسترده رو به رو می شود. اما ملاحظه کرد آن ها هم بخشی از جامعه تونس هستند و جوامع مختلفی در تونس وجود دارند. لذا عاقلانه فکر کرد و توانست حزب النهضه را از خطر مواجهه با جریان های مختلف نجات دهد. یعنی مانند آقای المرسی و بقیه اخوانی ها در مصر عمل نکرد و زمانی که تکثرگرای را فهمید قدرت را نصف کرد و حاضر شد که این موضوع را بپذیرند. این اولین قدم بود. به مرور با آنها متوجه شدند که جریانات دیگر پیروان بیشتری دارند. یعنی اکثریت مردم مسلمان هستند، ولی این مسلمان بودن به معنی اسلام گرایی سیاسی در تونس نبود. لذا در حال حاضر مجبور شدند برای حفظ موجودیت اخوان و آینده گروه خود این گونه تصمیم گیری کند.

نگاه الغنوشی و حزب او به اسلام، ملیت و جامعه مدنی و دموکراسی و لیبرالیسم

النهضه به این نکته توجه کرد که اسلام یا باید به همراه خود دموکراسی، تکثرگرایی و پذیرش نیروهای دیگر را بیاورد و دیگران را هم در قدرت سهیم کند، یا این که نمی تواند کاری انجام دهد. یعنی در حال حاضر آقای الغنوشی می تواند بگوید که من در تونس حکومت اسلامی اعلام می کنم، اما بلافاصله با جنگ مواجه می شود و مجبور می شود برای حفظ قدرت دیگران را سرکوب کند ، یا نادیده بگیرد ، آزادی های مردم را محدود کند، وارد جریانی شود که ناخواسته بر او تحمیل می شود، به همین دلیل او این راه را انتخاب نکرد و به این نکته رسید که اسلامی مد نظر ، یعنی اسلام سیاسی، برای پیشرفت کار نیاز به ابزارهای دیگری مانند تن دادن به دموکراسی، تن دادن به پذیرش دیگران دارد. او به عبارتی افکار خود را پالایش کرد تا بتواند کار خود را پیش ببرد.

آینده جایگاه حزب آقای الغنوشی در تونس

در واقع آقای الغنوشی باقی می ماند و مانند مصر و جریان اخوان در مصر نابود نمی شود، و درگیر جنگ قدرت نمی شود. آن ها به یک حزب سیاسی اسلام گرا تبدیل می شوند و اگر بتوانند درستی و راستی خود را در این جامعه حفظ کنند، قدرت طلب نشوند و در عمل خود را ثابت کنند، در آن زمان اسلام بار دیگر از تونس برمی خیزد. یعنی اسلامی که از آن جا برمی خیزد اسلامی است که می تواند جامعه مدنی را به وجود بیاورد و دیگر با بحران هایی (که اسلام گرایان دیگر کشورها با آن مواجه شده اند) مواجه نخواهد شد. این ها باید در عمل خود را اثبات کنند.

در این بین این رویکرد حزب النهضه موجب شکاف میان اسلام گرایان تونسی میشود اما النهضه دچار انشقاق نمی شود، چرا که ریزش هایی که باید در آن جا انجام می شد، انجام شده است. در حال حاضر آن ها عملا ذوب شده اند و مشکلات این مرحله را پشت سر گذاشته اند و اعضا فهمیده اند که سهم آن ها از قدرت فعلی به این اندازه است و نباید بیش از اندازه کاری را انجام دهند، زیرا در این صورت به طور کلی از صحنه حذف می شوند، چرا که جریانات جهانی، منطقه ای و ملی در تونس به گونه ای است که همین اندازه و بیشتر را برای آن ها بر نمی تابد. من فکر نمی کنم که همراهان آقای الغنوشی دست به کار دیگری بزنند. گرچه این موضوع را پذیرفته اند و با انتقادات زیادی مواجه هستند، البته اشکالی ندارد و اگر آن ها این مرحله را تحمل کنند، مجددا نضج می گیرند.

پیامدهای اقدامات آقای الغنوشی بر جریان اسلام و اخوان و جریان های اسلامی در منطقه

اقدامات آقای الغنوشی بر جریان اسلام و اخوان و جریان های اسلامی در منطقه در ابعادی می تواند تاثیر داشته باشد. در واقع اخوان المسلمین در سایر کشورها با این واقعیت رو به رو می شوند که یا باید انعطاف پذیر باشند و جریان های دیگر را سهیم کنند ،به لحاظ فکری و اجتماعی، قدرت تحمل خود را بالا ببرند، دیگران را هم بپذیرند و وارد جنگ های مبارزه بر سر قدرت نشوند. (کاری که اخوان در مصر انجام می داد و من معتقدم که اگر اخوان در مصر به ایده اولیه خود بسنده می کرد و فقط پیروزی در انتخابات مجلس را قبول می کرد و اصلا وارد فاز انتخابات ریاست جمهوری نمی شد، در حال حاضر شرایط به گونه ای دیگر بود.) در این بین حرکت آقای الغنوشی بر سایر شعبات اخوان در کشورهای دیگر می تواند تاثیر داشته باشد. در واقع این حرکت فقط می تواند به آن ها عقل گرایی را یادآوری کند. اخوان در ترکیه به این دلیل که در قدرت است، به همان اندازه عقلش کار می کند و بیشتر از آن نمی اندیشد و نمی خواهد به عواقب دیگر آن بیندیشد. ضمن این که نوع نگاه او به جامعه به نسبت سایر کشورها فرق می کرده است. آن ها مانند سوریه یا مصر و … به سلفیه نچسبیده و اساسا وارد فازهای دیگر نشده اند. اما در سوریه قضیه فرق می کند. گذشته از این اقدامات آقای الغنوشی اسلام میانه رو را تقویت می کند و اسلام افراطی را با یک انشعاب رو به رو می کند. همچنین این رویکرد اسلام گرایی را در سطح اروپا تقویت می کند، زیرا آن ها هم با بحران هویت به خصوص بعد از جریانات داعش رو به رو شده اند. آنها از این به بعد می دانند که یک مدل به نام مدل اسلام الغنوشی هست و می تواند در اروپا به زیست خود ادامه دهد. زیرا داعش نمی تواند در اروپا همانند منطقه دوام بیاورد. حتی سلفی ها هم نمی توانند نه در منطقه و نه در اروپا دوام بیاورند. ولی اسلام النهضه می تواند دوام آورد.

مطالب مرتبط