مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بحران هاي عمده سومالي – گفتگو با مبارك هنيه

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

سومالی کشوری مسلمان و در منطقه شاخ آفریقا قرار دارد. در چند دهه گذشته اين كشور با بحرانهای مختلف سياسي و امنيتي و… دست به گریبان بوده است. در سال هاي اخير هم بحران گرسنگی بر دامنه بحران هاي سياسي و امنيتي در اين كشور افزود. اين امر بهانه اي شد تا در گفتگويي با مبارك هنيه تحلیلگر كنيايي مسائل آفریقا به بررسي تداوم و عدم حل بحران در اين كشور مسلمان بپردازيم:

واژگان كليدي: بحران، عمده، سومالي، پونتلند، سومالي لند،

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترين بحران هاي كنوني سومالي چيست؟

سومالی کشوری بسیار مهم به لحاظ استراتژیک است که در راه مهم دریایی باب المندب قرار دارد و علاوه بر آن کشوری نفت خیز است و حتی از لحاظ منابع انرژی و ذخایری که دارد، بر اساس برآوردها در آینده منبع مهم نفت در شرق آفریقا خواهد بود که کشورهای غربی خصوصا آمریکا و انگلیس چشم طمع به کشور سومالی دوخته اند. در اين ميان از لحاظ مسائل سیاسی داخلي تا حدودی توانسته است موفق شود، زیرا مجلس سومالی تشکیل شد و چند وقت پیش رئیس جمهوری انتخاب شد که قبلا مقیم آمریکا شد.( به دلیل وجود بحران در سومالی نمی توانند به طور مستقیم رئیس جمهور را انتخاب کنند و توسط نمایندگان مجلس انتخاب می شود.) این رئیس جمهور تا حدودی توانسته است ثبات نسبی را به سومالی برگرداند. اما هنوز این کشور با مشکلات نظامی رو به روست. نیروهای موجود حافظ صلح آفريقا هنوز نتوانسته اند به طور کامل بر الشباب پیروز شوند و حتي در پايتخت بمب گذاري ميكند.. این ها تقریبا هر هفته به طور میانگین به سومالی حمله می کنند. با وجود نیروهای حافظ صلح آفریقا به نظر می رسد که کشور سومالی به یک نیروی امنیتی داخلی نیاز دارد که بتوانند جلوی الشباب بایستند. گروه الشباب در حال حاضر جنگ چريكي و با لباس شخصی عملیات خود را انجام می دهند. نیروهای ارتشی تا حدودی می توانند با الشباب مقابله کنند و نياز به تقويت دارند. اما خود مردم با همکاری نیروهای سومالی می توانند با الشباب مقابله کنند. روش فعلی تا حدودی می تواند این گروه را تضعیف کند اما نمی تواند آن ها را نابود کند. بنابراین نیاز به اصلاح روش مقابله الشباب دارد و نیاز است که در این روش مقابله بازنگری شود.

مركز بين المللي مطالعات صلح: پونتلند و سومالي لند تا چه حدي در تداوم بحران در اين كشور نقش داشته اند ؟

این مسائل باید از زاویه تاریخی دیده شود. بعد از انقلاب سومالی در سال 1992 نوعی خودمختاری به دست آورد و مردم آن منطقه به این دلیل که از مرکز سومالی دور بودند تا حدودی از این جنگ که در جنوب سومالی به وقوع پیوست، مصونيت داشتند. به خصوص به این خاطر که بین سومالی، منطقه سومالي لند پونتلند هست. منطقه سومالی لند ریشه ای استعماری دارد. قبلا بخش جنوب سومالی و مرکز تحت استعمار ایتالیا بود و منطقه سومالی لند تحت استعمار انگلیسی ها بود. منطقه سومالی لند بعد از آغاز جنگ سومالی در سال 1992 به دلیل این که تحت استعمار انگلیس خواهان استقلال و مشروعيت بين المللي بودند. پس می توان گفت به طور غیر مستقیم هنوز اثرات و دخالت استعمارگران در آفریقا باعث می شود، کشور سومالی کشوری واحد نماند. در حالی که کل سومالی یک زبان و یک دین دارند. آن ها پیرو دین مبین اسلام هستند. بنابراين وجود این دو منطقه سومالی لند و پونتلند که به عنوان دولت خودمختار است، می توانند منجر به تضعیف کشور سومالی شوند تا به عنوان یک کشور بزرگ و قوی ظهور نکنند. این جدایی را فعلا نمی توان مشاهده کرد، اما به دلیل این جنگ کشورهای استعماری این فرصت را ایجاد کرده اند که سران قبیله اي را تشويق كنند و آنها استقلال سومالی لند و خودمختاری پونتلند را اعلام کنند. این موضوع برنامه ای طولانی مدت است. زیرا پونتلند و سومالی لند دقیقا در شاخ آفریقا هستند، خصوصا سومالی لند در نزدیکی باب المندب است که محل اتصال کشورهای آسیا و آفریقا به سوی اروپاست. سومالی لند دقيقا همسایه جیبوتی است. بنابراین به لحاظ استراتژیک تکه تکه کردن يا بالكانيزه كردن کشور سومالی یک استراتژی طولانی مدت توسط استعمارگران است که بعد از جنگ 25 ساله، یک سومالی ضعیف باقی بماند و این به نفع کشورهای غربی و استعمارگران است که از ابتدا با یک سومالی واحد مخالف بودند. زیرا در منطقه ای بسیار استراتژیک قرار دارد. به علاوه دو منطقه سومالي لند و پونتلند قراردادهای نفتی و گازی را بدون توجه و اجازه دولت مرکزی سومالی امضا کردند که این نشان دهنده آن است که کشورهای غربی به دنبال تکه تکه کردن سومالی هستند که نفت را از این کشور خارج کنند. این موضوع منشا تنش است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به پيوند و همكاري جنبش الشباب در سومالي با القاعده، در واقع توان و پتانسيل القاعده در سومالي تا چه حدي است؟

در مورد پیوند القاعده و الشباب باید گفت که این پیوند خیلی طولانی است و به زمان بن لادن برمی گردد. این پیوند از آن زمان بوده است و در واقع القاعده الهام بخش برای تروریست های الشباب بوده است و آن ها به خاطر این پیمان ها توانسته اند از طریق تزریق منابع مالی القاعده، جایگاه سومالی را در منطقه تقویت کنند. گروه هایی در منطقه به این گروه تروریستی کمک کرده اند، البته در حال حاضر در آفریقا یک شکاف وجود دارد که شاخه ای از الشباب، با گروه تروریستی و تکفیری داعش بیعت کرده است و بعضی از عناصر الشباب بیعت با گروه القاعده دارند. به نظر می رسد که بیشتر این شکاف بیشتر شکاف نسلی است که افراد مسن تمایل به روابط با القاعده دارد. اما افراد جوان به الشباب تمایل دارند که با گروه داعش همکاری کنند. حتی در کشورهای دیگر چون كنيا نیز نیروهای امنیتی جوان ها را دستگیر کرده و آن ها را متهم به همکاری با داعش و الشباب کرده اند. برخی از آن ها نیز در راه سومالی دستگیر شده اند. این شکاف نسلی باعث شده است که برخی از عناصر این گروه به داعش بپیوندند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: دولت كنوني سومالي تا چه حدي در حل بحران هاي غذايي، سياسي و امنيتي اين كشور نقش مهمی داشته است؟

در حال حاضر کشور سومالی با یک بحران جدی مواجه است. البته این مشکل قحطی فقط مخصوص سومالی نیست، کلا از نیجریه تا یمن، میلیون ها نفر با بحران غذا مواجه هستند. کشورها به خاطر جنگ و … ایجاد شده است. حتی یک سری از کشورهای منطقه مانند کنیا و تانزانیا هم با بحران غذا مواجه هستند، اما به دلیل این که دولت مرکزی قوی دارند، توانسته اند که با مشکل رو به رو شوند. اما در سومالي حدود 6 میلیون نفر یعنی حدود 54 درصد از سومالیایی ها با کمبود غذا مواجه هستند. در حالي كه دولت مرکزی هیچ توانی ندارد که این بحران غذایی را حل و تنها کاری که می توانند کند درخواست کمک بین المللی است. حتی به لحاظ آمار و رسیدن به مناطق بحران زده هیچ قدرتی ندارند که به دلیل عدم وجود دولت مرکزی قوی و از طرف دیگر وجود گروه الشباب در برخي مناطق بحران زده است، به این لحاظ این کشور لزوما نیاز به کمک بین المللی دارد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: به نگاه شما وضعيت آينده سومالي به چه سويي حركت خواهد كرد؟

با اين حال در مورد آینده سومالی باید گفت که سومالی آینده مبهمی دارد و آینده روشنی برای این کشور متصور نیست. به این دلیل که سومالی به عنوان یک کشور در آینده به چند کشور سومالي لند پونتلند و سومالي مركزي تقسیم خواهد شد. متاسفانه آینده سومالی به اين صورت است. این وضعیت می تواند تغییر کند، اگر رهبران سومالی به آرمان های استقلال این کشور پایبند باشند و هشیارانه عمل کنند و متوجه باشند که استعمارگران هدف شومی علیه این کشور دارند. این هدف شوم تقسیم کردن این کشور و غارت کردن منابع این کشور و نابودی دین مردم در سومالی است. مردمان سومالی باید به دین اصلی خود که اسلام ناب محمدی شافعی است، برگردند. نه اسلام وهابیت با منشا استعمارگران برگردند. بنابراین به نظر می رسد که سومالی آینده خیلی مبهمی دارد و اين امر بستگی دارد که رهبران این کشور چه خط مشی ای را اتخاذ خواهند کرد.

مطالب مرتبط