مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ایران و ضرورت همگرایی منطقه ای برای ایجاد صلح در افغانستان

اشتراک

جواد بخشی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


بیان رخداد:

روسای جمهور سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان روز جمعه 28 بهمن 1390 در اسلام آباد با یکدیگر ملاقات کردند تا راه های بهبود روابط فی مابین را بررسی کنند. بعد از نشست سه جانبه در اسلام آباد نیز اعلاميه ٢٩ ماده اى مشترکی امضاء نمودند. در اين اعلاميه موافقت گرديد که طبق منشور ملل متحد، به تماميت ارضى و آزادى همديگر احترام نموده و در امورات داخلى يکديگر مداخله نخواهند کرد. همچنان در اين قطعنامه آمده است که هرسه کشور، به کمک هاى مشترک با همديگر ادامه خواهند داد. پاکستان و ايران نیز موافقت کردند که در بازسازى افغانستان کمک نمايند. تحولات جاري منطقه به ويژه بعد ازاعلام راهبرد جديد باراک اوباما رييس جمهوري آمريکا درخصوص افغانستان به سمتي حرکت کرده که ضرورت همگرايي کشورهاي موثر در معادلات سياسي و امنيتي منطقه از جمله ايران و پاکستان به عنوان بازيگران مهم را بيش از گذشته ضروري کرده است. برگزاري نشست سه جانبه روسای جمهور ايران، افغانستان و پاکستان در اسلام آباد را مي توان در راستاي ايفاي بازيگران اصلي منطقه و دورکردن کشورهاي خارجي و فرامنطقه اي از مناسبات و روابط بين همسايگان ارزيابي کرد. روی کار آمدن نظام جدید در افغانستان (از کنفرانس بن اول در آلمان آغاز شد) که با حضور نمایندگان تمامی کشورهای منطقه و قدرت های مهم جهان رقم خورد و تاکنون نیز این نظام کنونی توانسته است با این پشتوانه های قوی منطقه ای، خود را حفظ نماید. این بدین معنا است که اگر این همگرایی منطقه ای در مورد افغانستان وجود نداشته باشد بسیار سخت است که بتوان به موفقیت هر نوع اقدام و طرحی در این کشور امیدوار بود. با توجه به این موضوع اکنون به طرح این پرسش و پاسخ آن می پردازیم که اصولا تلاش های صورت گرفته یا در حال انجام در افغانستان می تواند بدون همکاری و همگرایی جدی منطقه ای  به سرانجام برسد؟

تبیین رخداد:

در روابط بين الملل، نيازها و مسائل اقتصادي، مبادلات فرهنگي، معاهدات بين المللي و جريان هاي سياسي و . . . مي تواند زمينه ساز روابط دو يا چند کشور و يا افزايش نقش و نفوذ يک کشور در کشور ديگر شود. از اين ميان روابط اقتصادي و تجاري با توجه به نياز کشورها در عرصه روابط بین دولتها بيش از ديگر مسائل سياسي و فرهنگي ايفاي نقش کرده و سبب گسترش روابط دو يا چند جانبه شده است. مي توان گفت که بيشتر روابط بين کشورها از سطح مسائل اقتصادي و مبادلات تجاري شروع شده و به ساير جنبه هاي سياسي،  فرهنگي و . . . تسري مي يابد.

 بر این مبنا،افغانستان در طي سه دهه اخير به واسطه تحولاتي که با آنها رو به رو شده به يک کشور بي ثبات، ضعيف و عقب مانده در تمامي زمينه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي تبديل شده است، به گونه ای که امنيت ديگر کشورهاي منطقه و حتي نظام بين الملل را با چالش مواجه ساخته و هنوز هم اين خطرکاملاً رفع نشده و ديگر کشورها به ويژه همسايگان افغانستان از بازگشت بي ثباتي و ناآرامي به اين کشور هراس دارند. فقر اقتصادي و ناتواني در ترميم و بازسازي بخش هاي آسيب ديده، نياز افغانستان را به کمک هاي بين المللي و حضور ديگر کشورها و سازمان هاي بين المللي در بازسازي اين کشور پس از 11 سپتامبر بيش از پيش آشکار ساخت.

اجلاس سه جانبه برگزار شده با توجه به وضعیت خاص جغرافیایی و مشترکات فرهنگی و تاریخی سه کشور و نقش همکاریهای سه جانیه در ایجاد صلح و ثبات در منطقه مفید و بااهمیت بود. استقرار صلح در افغانستان و منطقه،  ارتباط مستقیم با تقویت ارتباطات افغانستان و پاکستان دارد و اختلافات سنتی بین دو کشور می تواند از طریق اینگونه ارتباط ها برطرف گردد. ایران همیشه خواهان کاهش اختلافات بین افغانستان و پاکستان بوده و تلاش دارد تا از طریق اینگونه نشست ها به این مهم دست یابد. ايران يکي از بازيگران مهم و تأثير گذار در تحولات افغانستان بوده است. به این علت که امنيت ملي ايران، با ثبات و امنيت افغانستان داراي پيوند انکارناپذيري است. از اين رو، ايران تنها به عنوان يک کشور اسلامي به سرنوشت افغانستان علاقه مند نيست بلکه ملاحظات امنيتي، اين علاقه مندي را با توجيه ملي و دستيابي به منافع خاص رو به رو مي سازد. حضور بيش از دو ميليون آواره افغاني در نتيجه جنگ هاي داخلي و تضادهاي قومي- مذهبي در راه رسيدن به قدرت، از دلايل مهم درگير شدن ايران در مسائل افغانستان بوده است. سرايت ناامني در افغانستان از طريق کشت خشخاش و ترانزيت مواد مخدر از مسير ايران به اروپا، دليل مهم ديگري بوده که ايران را به آرامش در افغانستان و تقويت صلح و ثبات راغب مي کرده است. مشکلات موجود در افغانستان سبب شده تا ايران امنيت و منافع خود را از ناحيه اين کشور در ارتباط با بعضي از گروهها و نيروهاي داخلي افغانستان دنبال کرده و روابط خود را با آنها گسترش دهد.

حضور نیروهای ناتو در افغانستان و حضور نیروهای امریکایی در نزدیکی مرزهای ایران همواره  تهدیدی اساسی برای امنیت منطقه و ایران بوده است. از سوی دیگر مشخص نیست با خروج نیروهای بین المللی از افغانستان چه آینده ای پیش روی این کشور وجود خواهد داشت. وضعیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان برای آینده این کشور و همچنین ایران و پاکستان سرنوشت ساز است.

پاکستان، در حالی میزبان این اجلاس بود که این کشور از حمایت کنندگان اصلی گروه های تروریستی فعال در خاک افغانستان خوانده می شود. مقام های امنیتی در کابل همواره سخن از اسناد و مدارکی به میان آورده اند که به گفته آنان، بیانگر ارتباط تنگاتنگ شبکه اطلاعاتی پاکستان با شبکه های تروریستی از جمله طالبان افغانی است. مقام های پاکستانی همواره در برابر این اتهام ها ایستاده و حمایت از شبکه های تروریستی را رد کرده اند. پاکستان همواره گفته است که دولت این کشور، افغانستان را در امر تامین صلح و ثبات کمک میکند. حکومت های افغانستان و پاکستان از راههای گوناگون سعی نمودند تا نقش و اهمیت شان را در راستای صلح به اثبات برسانند.

 این نکته را هم باید اضافه کنیم که گفتگوهای صلح و مذاکره با طالبان به مرحله حساسی رسیده است. گفتگوهای صلح با طالبان در حالی صورت می گیرد که طالبان هنوز هیچ نوع آمادگی ای از خود برای برقرای امنیت، نشان نداده اند. این گروه هیچ گونه سازشی با حضور نیروهای بیگانه در خاک افغانستان نخواهد داشت. آنچه تا کنون در روند مصالحه با طالبان وجود داشته و اتفاق افتاده، امتیازدهی های بزرگ و کلان بوده است. در حال حاضر نیز اقداماتی برای راضی ساختن طالبان به مذاکره اعم از رهایی زندانی های آنان و … مطرح است. همچنین حضور طولانی و شاید دایمی نیروهای امریکایی در افغانستان خود مانعی بر سر راه ایجاد صلح در افغانستان می باشد، زیرا که نیروهای طالبان به رغم مذاکراتی که با امریکایی ها در قطر داشته اند بر این نکته تاکید دارند که در صورت ادامه حضور ناتو و امضای پیمان استراتژیک کابل و واشنگتن به روند صلح نخواهند پیوست و این موضوع به معنای شکست کامل هرگونه اقدامی در جهت برقراری صلح و امنیت در افغانستان است.

ایران از بدو شکل گیری طالبان همیشه غرب را مورد سرزنش قرار داده است و بعد از سقوط طالبان نیز سهم مهمی در برگزاری کنفرنس “بان” و تشکیل حکومت انتقالی بر عهده داشته است. ایران همچنین متعهد به پرداخت 500 میلیون دلار جهت بازسازی افغانستان شده است. با توجه به موقعیت افغانستان در منطقه آسیای میانه و اشتراکات فرهنگی دیرینه بین ایران و افغانستان، سقوط طالبان بهترین فرصت را جهت ایفای نقشی فعالتر در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داد. ایران به عنوان پل صلح، اعتماد سازی، دوستی برای منطقه و رفاه و ثبات برای منطقه آسیای جنوب غربی، انرژی خود را به گسترش همگرایی منطقه ای معطوف كرده است. جنوب غرب آسیا به عنوان یك منطقه مهم و حساس در سیاست خارجی ایران به لحاظ اقتصادی آینده درخشانی دارد، به لحاظ امنیتی از حساسیت بالایی برخوردار است و به لحاظ فرهنگی از فرهنگ و تمدن ایرانی متاثر است. ضمن آنكه واقعیت های راهبردی در منطقه وجود دارند كه به صورت یك عامل جبری، كشورهای منطقه را به سوی همكاری با یكدیگر سوق می دهد. روابط دوستانه و منطقی با تمام كشورها از اولویت های سیاسی خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود كه در این بین روابط با كشورهای اسلامی از اولویت ویژه ای برخوردار است.

دورنمای رخداد:

توجه ویژه به همگرایی منطقه ای و دوری از تنش ها و اختلاف های جزیی، به طور قطع منافع همه جانبه ای را برای ملت ها و دولت های این سه كشور به دنبال دارد. ضرورت‌های همگرایی از یك سو و ظرفیت‌های ژئوپلیتكی منطقه‌ای در غرب آسیا از سوی دیگر ایجاب می كرد تا در اجلاس اسلام آباد سازوكارهایی مبتنی بر همكاری های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی با رویكرد توسعه‌ و امنیت منطقه‌ای مورد هدف قرار گیرد. وضعیت نگران‌كننده منطقه و تداوم بحران‌های سیاسی‌ـ امنیتی از یك سو و چشم‌انداز مبهم از ثبات منطقه‌ای و نیز دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای از سوی دیگر ایجاب می‌كند تا كشورهای منطقه به سوی یك همگرایی ژئوپلیتیكی و ایجاد سازوكارهای امنیتی حركت كنند. وابستگی‌های سیاسی ـ امنیتی درون‌ منطقه‌ای موجب می‌شود تا كشورهای منطقه امنیت ملی خود را در گرو امنیت منطقه‌ای قابل تامین بدانند، ضمن آنكه گسترش همكاری‌های درون‌منطقه‌ای، زمینه‌های مناسبی را برای توسعه، عمران، آسایش و رنج‌زدایی از ملت‌های منطقه فراهم می آورد. جمهوری اسلامی ایران همواره نقش فعالی در حل مسایل و مشكلات منطقه ای داشته و به عنوان بازیگر قدرتمند و اسلامی موفق شده جایگاه مهمی دربین بازیگران منطقه ای و جهانی كسب كند‏.‏ ‏گفت و گوهای مستمر سه كشور با توجه به اینكه طی چند سال اخیر، بیگانگان و قدرت های فرامنطقه ای حضوری پررنگ و فعال در تحولات و مناسبات منطقه ای داشته اند، از اهمیت دو چندانی برخوردار است‏.‏ ‏مسایل و موضوعات مهمی مانند چگونگی برقراری امنیت و ثبات پایدار در منطقه، تلاش جمعی برای مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر و ایجاد زمینه های مناسب برای گسترش و تعمیق روابط و مناسبات سه جانبه و دوجانبه مهمترین محورهایی است كه تنها با همدلی و اتحاد این سه كشور محقق خواهد شد‏.‏ ‏همكاری ها و مناسبات تهران، اسلام آباد و كابل بطور قطع نقطه عطفی برای رشد و بالندگی بیشتر همكاری های منطقه ای و نویددهنده امنیت و صلح پایدار در منطقه است‏.‏ بطور قطع همكاری های ایران ،پاكستان و افغانستان در بهبود اوضاع در منطقه، بازگرداندن صلح به كشورها و استفاده از تجربیات یكدیگر موثر و مهم است چرا كه برنامه های مشترك كاری، كشورها را به موفقیت نزدیك تر و از مشكلات موجود در منطقه جلوگیری می كند‏.‏ ایران و پاكستان در موضوع ثبات و امنیت در افغانستان و فعالیت گروه های افراطی در مرزهای شرقی ایران دارای نقاط اشتراك هستند و این موارد همكاری تنگاتنگ دو كشور را می طلبد.

در مجموع باید تاكید كرد كه جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر كلیدی منطقه در كنار پاكستان و افغانستان مثلثی را تشكیل می دهد كه می تواند در توازن قدرت و همگرایی منطقه ای نقشی تعیین كننده بر عهده داشته باشند. افغانستان مثل همیشه ناگذیر از تاثیر پذیری های پیرامونی است. تحولات افغانستان ارتباط مستقیم با تحولات پیرامونی این کشور دارد. بگونه ای که بدون همکاری و همگرایی جدی کشورهای منطقه ای هیچ گونه موفقیتی در برنامه ها و طرح های مصالحه با مخالفان مسلح بدست نخواهد آمد. تجربه چند دهه جنگ و خشونت در این کشور نشان می دهد که بدون یک توافق و اجماع نظر منطقه ای در مورد افغانستان ، هیچ گاه این کشور نتوانسته است از گرداب جنگ و خشونت خود را برهاند و ثبات و امنیت پایدار در این کشور تامین گردد. 

مطالب مرتبط