دکتر محمد عجم
کارشناس ارشد خلیج فارس
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
عربستان بعد از انقلاب تعیین روابط خود را با ایران بر پایهی دو خطای استراتژیک قرار دارد. یکی توهم توطئه از سوی ایران و یا توهم صدور انقلاب و توسعهطلبی ایرانی و اتهام قصد ایران برای اشغال کردن کشورهای عربی و دوم این توهم و خطای استراتژیک که اهل سنت ایران میتوانند عمق استراتژیک عربستان باشند.
ایران و عربستان یا حجاز از گذشتههای دور روابط ناپایدار و ناآرامی داشتند، اختلافات فرهنگی، مذهبی، اقلیمی و تضاد منافع از عوامل مهم واگرایی حتی در سدههای گذشته بوده است. بعد از انقلاب اسلامی حکام موروثی عربی دچار این توهم و پندار شدند که ایران قصد دارد انقلاب خود را صادر کندو کشورهای مسلمان را زیر سیطره خود درآورد. ابتدا صدام را تشویق و تطمیع و تشجیع کردند که به ایران حمله کند و درطول جنگ با کمکهای بیدریغ و سخاوتمندانه ای که کردند و با طولانی شدن جنگ خسارات زیادی به دو کشور وارد شد در همین حال اقدام به تشکیل” شورای همکاری خلیج”(فارس) کردند و با توجه به ناتوانی خود از ناوگان های غربی و ناتو و امریکا دعوت کردند در خلیج فارس حضور یابد تا با ایران مقابله کنند و ایران را مهار کنند. در مقابل دولت ایران تلاشهای بسیار زیادی کرد تا حسن نیت خود را نشان دهد بخصوص در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، ولی پاسخ مقتضی را دریافت نکرد. با سقوط صدام، عربستان موج جدیدی از ایرانهراسی را در رسانههای گروهی خود به راه انداخت. موجی از تبلیغات و حملات و اتهامات را رسانههای گروهی عربستان و محافل دولتی و غیر دولتی متوجه ایران کردند حتی این اتهامات رسماً هم از سوی مقامات تراز اول دولتی بارها مطرح شده است و با این ادعا که ایران، سرزمین عراق را اشغال کرده و ایران پستهای حساس دولتی عراق را در اختیار گرفته است، ایران هراسی عجیبی در منطقه عربی به راه انداختند. در این راستا آنها حتی به آمریکا پیشنهاد داده بودند قبل از حمله به عراق باید به ایران حمله کننداین موج اتهام و ایران هراسی موجب تشویق و ترغیب تکفیرها برای اقدامات ضد ایرانی و ضد شیعی شد.
در واقع بخش خصوصی، دولتی و بخش فرقهای و مذهبی عربستان به خاطر حسادتها و رقابتها و پیشرفتهای نفوذ ایران در منطقه به کمک تکفیریها شتافتند و دموکراسی نوپای عراق را به آشوب و قتل و کشتار کشاندند و عراقی که میرفت به یک کشور سعادتمند و دارای دموکراسی و با ثبات تبدیل شود را به جنگ داخلی کشاندند. بعد دایرهی این بحرانها را به لیبی و بعد به سوریه کشاندند و با ادعای این که ایران سه پایتخت عربی را در اشغال کرده و کنترل می کند، جنگ خونین نیابتی را دامن زدند و بنوعی یمن و بحرین را اشغال کردند. در این وضعیت پس از این ویرانی و کشتار میلیونها نفر، احساس میکنند که بازنده هستند. لذا تیم جدید حکام ناپخته و ماجراجوی عربستان قصد دارند بر موج جنگطلبی دولت ترامپ و تیم جنگطلب دولت جدید آمریکا سوار و موضوع مهار ایران را اصل و رفتار خاورمیانهای دولت آمریکا قرار دهند.
کشورهای عربی خلیج فارس و عربستان انبوهی از پول مازاد نفت در طول سالیان در آمریکا و کشورهای اروپایی انباشت کردهاند و با این پولهای بادآورده میتوانند هر بحرانی را تا حدودی دامن بزنند. ولی اگر عاقل باشند متوجه خواهند شد که اگر بحران دیگری در منطقه (به خصوص در خلیج فارس و در منطقهای که آنها به انبار باروت تبدیلش کرده اند) روی دهد، بازندهی اصلی شیخنشینهای خلیج فارس خواهند بود. ایران کشور قدرتمندی است و موقعیت جغرافیایی و اقلیمی ژئوپلتیک و استراتژیک دارد و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی ایران و مناطق کوهستانی در بروز جنگ معمولاً از کشورهای عربی آسیبپذیری کمتری دارد. کشورهای عربی خلیج فارس تمام ثروت آنها در کنار سواحل خلیج فارس و سواحل دریا استقرار یافته است و برای آب آشامیدنی خود وابسته به شیرین کن ها هستند.
دولت دکتر روحانی از ابتدا مرتباً به خصوص از طرف وزارت خارجه رسماً به سمت کشورهای عربی خلیج فارس دست دوستی دراز کرد و بارها تأکید کرد که خاورمیانه از فاجعه جنگ و بحران به شدت رنج میبرد و جایی برای بحران و ادامهی بحرانها نیست و بدون حضور بیگانگان می توان با همکاری و رفع توهمات و تکیه بر نقاط مشترک و با همبستگی و همگرایی، این بحرانها را حل کرد. در مقابل متأسفانه عربستان و کشورهای عربی به جای تکیه بر مشترکات فرهنگی و مذهبی همچنان بر طبل اختلافافکنی افزودند و توطئه خود را ادامه دادند.
مخالفت آنها با برجام، مخالفت با بهبود رابطهی ایران با جهان غرب و سایر توطئههای دیگری که میتوانستند انجام دهند را ادامه می دهند. امروز با توجه به بحرانهای خونین و ویرانگر خاورمیانه و جنگ مذهب علیه مذهب در منطقه خلیج فارس، در آزمون بسیار بزرگی قرار داریم که هرگونه اشتباه محاسباتی می تواند برای منطقه ویرانگر باشد.
همان گونه که دولت ایران در چهارسال گذشته تأکید کرده است باید بر اساس حقوق بینالملل، احترام به تمامیت ارضی کشورها و عدم مداخله و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات باید خود این کشورها بحرانها را مهار کنند و خلیج فارس نباید به محلی برای تسویه حساب قدرتهای بزرگ و جنگهای نیابتی تبدیل شود.
خرابکاری در داخل ایران و خطای استراتژیک
عربستان همواره تصور می کند ایرانی ها در همه جای دنیا علیه عربستان فعالند و مراکز دولتی ایران در خارج در امر شیعه سازی فعالیت دارد در حالیکه این اتهام گریز به جلو است امارهایی که سازمان های غربی منتشر کرده اند نشان می دهد که چندین هزار نفر در مدارس و دانشگاه حوزوی داخل عربستان و خارج از آن تحصیل می کنندو بعد از تحصیل برای تبلیغ به کشورهای مختلف اعزام می شوند و وزارت اوقاف عربستان و مساجد و شاهزاده ها تامین کننده مالی این مراکز هستند. تولیدات این مراکز چیزی جز تروریزم و افراط گرایی و خشونت ورزی نبوده است. لذا این یاوه گویی که جنگ را به داخل ایران خواهند یک توهم و خطای استراتژیک دیگر است و دخالت علنی در امور داخلی و نقض فاحش حقوق بین الملل. اما حتما می دانند ایران با افغانستان ، سومالی لیبی و سوریه بسیار متفاوت است. عربستان با هزینه های میلیاردی نفوذ زیادی را در بخش مهمی از جهان اسلام بدست آورده اما در ایران موضوع بر عکس است. صدام نیز باور مشابه غلطی داشت و به ایران حمله کرد. آزموده را آزمودن خطا است، عربستان و شیخ نشین ها هزینه های زیادی کرده اند صدهها نفرایرانی هم در جامعات دینی و حوزوی آنها تحصیل کرده اند، اما آنها هرگز ستون پنجم نمی شوند. در واقع عربستان در ایران نفوذ و جایگاهی ندارد. آنهایی که راجع به ایران مطالعه دارند میدانند که در هم تنیدگی و انسجام مذهبی و قومی در ایران بسیار بالا است و برادران اهل سنت در ایران مردمان بسیار میهن دوست، عاشق ایران و وابسته و شیفته فرهنگ ایرانی هستند و هرگز حاضر نیستند در زمین عربستان ، وهابیت و افراطگرایی و خشونتگرایی بازی کنند. اما اینکه عربستان عده را در مرزهای ایران در سیستان و بلوچستان بتوانند با پول تطمیع کنند در طول سی سال گذشته نشان داده شده است که این عده هیچ جایگاهی در بین مردم آن منطقه ندارند و بسیاری از اینها هم توسط خود مردم شناسایی و دستگیر شدهاند. بنابراین تهدیدهای پوچ و توخالی بر ضد ایران بیشتر شعارهایی برای خوراک داخلی خود عربستان است. زیرا عربستان از بحرانهای داخلی رنج میبرند و نیاز دارد به فرافکنی و نیاز دارد به تراشیدن دشمن خارجی و اکنون ترامپ را به عربستان دعوت کرده و قرار است رهبران ۲۲ کشور عربی دیگر به دستبوس بیایند. این واقعاً مایهی ذلت برای جهان اسلام و جهان عرب است که در منطقه نمیتوانند بحرانها را حل کنند و خلیج فارسی که میتواند با همکاری کشورهای منطقه به دریای صلح تبدیل شودرا به دریایی متلاطم تبدیل کنند در تمام سالهای گذشته سعی کردند قدرتهای بزرگ را به منطقه بکشانند و معتقدند که بدون حضور قدرتهای بزرگ امنیت در منطقه برقرار نمیشود. در هر حال در ایران هم طرفهای افراطی خطاهایی داشته اند، اما این اشتباهات و خطاها در دو طرف وجود داشته و دولتها باید با بصیرت مانع از اشتباهات بیشتر در دو طرف افراطیون شوند.
واژگان کلیدی: ایرانهراسی، خطای استراتژیک، عربستان ، تروریسم، ایران