مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ایالات متحده و آینده ی تحریم های جمهوری اسلامی ایران

اشتراک
طهمورث غلامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
در ارتباط با چگونگی مواجهه با مسئله ی هسته ای ایران، همواره دو نگاه متفاوت وجود داشته است. یک نگاه قائل به این بوده است که تنها راه بازداشتن جمهوری اسلامی ایران از تداوم فعالیت های هسته ای اش، تعریف کردن خط قرمز برای ایران و آمادگی برای استفاده از توان نظامی در صورت عبور از آن خط قرمز می باشد. بر اساس این نگاه، در صورت جدی نبودن بحث حمله ی نظامی، جمهوری اسلامی با قدرت فعالیت های هسته ای خود را پیش می برد و لذا دیگر ابزارها و شیوه ها مانند مذاکره و یا فشارهای اقتصادی قادر نیست جمهوری اسلامی ایران را از مسیری که در پیش گرفته است، باز دارد. این نگاه امروزه معتقد است که زمان حمله به تأسیسات هسته ای ایران فرا رسیده است و می بایست با تخریب تأسیسات هسته ای ایران فعالیت های هسته ای این کشور را برای مدت زیادی به تأخیر انداخت. این رویکرد مورد حمایت اسرائیل و جمهوری خواهان در ایالات متحده ی آمریکا می باشد. رویکرد دیگر که امروزه در ارتباط با فعالیت های هسته ای ایران غالب است، رویکرد اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی به منظور وادار کردن آن برای سر میز مذاکره قرار گرفتن و عقب نشینی از فعالیت های هسته ای اش می باشد.بر اساس این نگاه بایستی از طریق تحریم های اقتصادی نه تنها منابع مادی مورد نیاز برای تداوم فعالیت های هسته ای ایران متوقف شود، بلکه می بایست از دست یابی ایران به تکنولوژی هایی که در فعالیت های هسته ای مورد استفاده قرار می گیرد، جلوگیری کرد. از طرفی باید با بالا بردن هزینه های اقتصادی و سیاسی فعالیت های هسته ای ایران، این نکته را به دولتمردان جمهوری اسلامی گوشزد کرد که مسیر در پیش گرفته برای آنها مخاطره آمیز خواهد بود. این نگاه در چهار سال گذشته توسط دولت ایالات متحده آمریکا دنبال شده است و بر مبنای آن تحریم های متعددی علیه جمهوری اسلامی اعمال گردیده است. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که تحریم های اقتصادی ایالات متحده و کشورهای متحدش به کدامین سو و جهت در حال حرکت است؟
کلیدواژگان: تحریم های اقتصادی علیه ایران، فشارهای سیاسی علیه ایران، ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی، مسئله ی هسته ای.
تبیین رخداد
تحریم اساساً یک فرایند تدریجی در حال افزایش تا رسیدن به هدف نهایی می باشد. به عبارت دیگر تحریم ها در یک فرایند زمانی به تدریج علیه کشور هدف بیشتر می شود تا کشورهای تحریم کننده به هدفی که برای اعمال تحریم های خود تعریف کرده اند، دست پیدا کنند. بر این مبنا، باید گفت که تحریم های موجود علیه جمهوری اسلامی نیز به طور مداوم در حال افزایش بوده است به گونه ای که نمی توان حد خاصی را برای آن تعریف کرد. می توان به چند دلیل گفت که ایالات متحده بر افزایش تدریجی تحریم ها تأکید دارد و بر این مبنا قابل پیش بینی است که در آینده ی کوتاه مدت و میان مدت تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی فزونی گیرد؛ 
اول این که انتظاری که ایالات متحده ی آمریکا از تحریم ها دارد، این است که تحریم های اقتصادی مانع هسته ای شدن جمهوری اسلامی ایران شود که این خود بدین معنی است که دولت مردان کاخ سفید تصور می کنند در صورت شکست تحریم های اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران اتمی خواهد شد. از آن جایی که آمریکا تحریم های اقتصادی را راهی کم هزینه ای برای مواجهه با فعالیت های هسته ای ایران می داند، طبیعی است به منظور شکست نخوردن تحریم ها تلاش کند که دامنه ی کمی و کیفی تحریم های ایران بیشتر شود. زیرا به زعم آنها هر اندازه تحریم های اعمالی شدید و سخت باشد، به همان اندازه امکان تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. پس برای این که تحریم های گذشته به شکست منجر نشود، می بایست با تحریم های جدید به صورت مداوم تقویت گردد. 
دوم این که ایالات متحده برای تحریم اقتصادی ایران موفق شده است یک اجماع نسبی میان کشورهای نسبتاً توسعه یافته مبنی بر ضرورت تحریم ایران فراهم کند. به گونه ای که این اجماع در موفقیت تحریم ها علیه جمهوری اسلامی تأثیرگذار بوده است. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که وجود اجماع به معنی تضمین تداوم آن نیست. زیرا برای مثال ممکن است در کشورهای تحریم کننده تغییر و تحولاتی صورت گیرد و کسانی به قدرت برسند که با تحریم کردن ایران، مخالف باشند و لذا از اجماع یادشده خارج شوند. به منظور جلوگیری از فروپاشی اجماع موجود، برای ایالات متحده این ضرورت ایجاد و احساس می شود که هر چه سریع تر می بایست تحریم های اقتصادی ایران به نتیجه منجر شود. به این خاطر ممکن است آنها از اجماع موجود حداکثر بهره برداری را ببرند و لذا بر دامنه ی تحریم های موجود علیه جمهوری اسلامی بیفزایند. 
سوم این که امروزه در اثر تحریم های اعمالی علیه جمهوری اسلامی برخی از کشورها دچار زیان گشته اند. زیرا از یک طرف ایران بازار مهمی برای محصولات صادراتی آنها به شمار می رفته است و از سوی دیگر ایران یکی از منابع عمده ی تامین نفت آنها به شمار می رفته است. این کشورها هر چند تحت فشار و نه از روی رضایت به تحریم های ایالات متحده علیه ایران توجه کرده اند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده نیز بخواهد همانند سابق خود را ملزم به اجرای تحریم های آمریکا علیه ایران بداند و لذا ممکن است آنها به شکستن و حتی دور زدن تحریم ها به ایران کمک کنند. لذا باز این ضرورت برای ایالات متحده احساس می شود که تا قبل از این که دولت هایی مانند چین اعلام کنند که خود را ملزم به اجرای تحریم های یک جانبه ی آمریکا نمی دانند، می بایست تحریم های اقتصادی ایران به نتیجه ی تعریف شده منجر شود. 
پس به طور خلاصه باید گفت دلایل و ضرورت هایی وجود دارد که می توان بر مبنای آن گفت آمریکا کماکان به افزایش تحریم های خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داد. 
دورنمای رخداد
با توجه به آنچه که گفته شد، حال این سؤال مطرح می شود که ایالات متحده ممکن است به چه اقدامات دیگری برای تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران متوسل شود؟ در این ارتباط باید گفت که آمریکا کماکان تلاش خواهد کرد منابع اصلی تأمین نیازهای ارزی و غیر ارزی ایران را هدف قرار دهد. در این ارتباط قطع دستیابی کامل ایران به طلا، جلوگیری از دریافت نقدی پول حاصل از فروش نفت با ارزهای دیگری مانند روپیه، ایجاد اخلال در تعاملات اقتصادی ایران با شرق آسیا، کاهش صادرات نفت ایران به زیر پانصد هزار بشکه در روز، تحریم کامل نفتی ایران و حتی محاصره ی اقتصادی ایران ممکن است در دستور کار آنها قرار گیرد. پس باید گفت که تحریم های اقتصادی ایران دارای آستانه ی مشخصی نمی باشد که بر مبنای آن بتوان گفت که تحریم های اقتصادی آمریکا به حد نهایی خود رسیده است. همچنان که در دهه ی نود در ارتباط با عراق صورت گرفت، حتی این احتمال وجود دارد که ایالات متحده به جز غذا و دارو مانع واردات دیگر کالاها به ایران شود. پس باید گفت اگر ایالات متحده موفق شود اجماع موجود علیه ایران را حفظ بکند، گذر زمان سبب افزایش تحریم های جدیدتری علیه جمهوری اسلامی خواهد شد.
 

 

مطالب مرتبط