مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهداف کشورهای عربي از برقراری روابط سیاسی با دمشق

اشتراک

روح الله سوری

كارشناس مسائل خاورميانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

طی هفته‌های اخیر شاهد رخ دادن تحولات تازه‌ای در عرصه دیپلماتیک و سیاسی سوریه بوده‌ایم. سفر عمر البشیر رئیس جمهور سودان به سوریه پس از گذشت هفت سال از بحران سوریه، بازگشایی سفارت امارات متحده عربی در دمشق و در ادامه ابراز تمایل برخی دیگر از کشورهای عربی برای ازسرگیری روابط با دولت سوریه از جمله مهمترین تحولات عرصه سیاسی سوریه بوده است که تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های مختلفی را در ارتباط با این بحران بوجود آورده است. یادداشت حاضر نیز نظر به اهمیت موضوع درصدد است تا این مساله را از زاویه؛ انگیزه و هدف کشورهای عربی به برقراری روابط سیاسی با سوريه مورد بررسی قرار دهد.

کشورهای عربی از همان ابتدای شروع اعترضات در سوریه حمایت علنی خود را از معترضان سوری اعلام کردند بطوریکه این حمایت به گونه‌ای فراگیر از جنبش حماس گرفته تا کشورهایی همچون قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و دیگر کشورها را در بر می‌گرفت. اشتراک نظر میان کشورهای عرب در رابطه با بحران سوریه نتیجتا منجر به ممانعت از حضور نمایندگان دولت سوریه در نشست‌های اتحادیه عرب در سال 2012  گردید. اسماعیل هنیه از رهبران حماس در سال 2012 طی سخنرانی خود در مسجد الازهر با توصیف این اعتراضات به” نبرد حماسی مردم سوریه برای دموکراسی”، اعتراضات مردم سوریه را موضوعی درخور ستایش عنوان نمود. عربستان سعودی نیز در بیانیه خود در اوت همین سال، ضمن حمایت از اعتراضات داخلی سوریه، از دولت این کشور خواست تا با بازگشت به عقلانیت به کشتار مردم سوریه پایان دهد. اگرچه رهبران عرب در ابتدا خواستار اجرای طرح کوفی عنان و طرح اعراب مبنی بر تشکیل دولت وحدت ملی و فراهم آمدن زمینه برای مشارکت آزاد مردم در تعیین سرنوشت خود بودند اما در ادامه، مخالفت این کشورها با بشار اسد فقط به حمایت سیاسی از مخالفین محدود نشد و کشورهایی چون قطر و عربستان نقش مهمی در حمایت نظامی و لجستیکی مخالفان اسد برعهده گرفتند.

 بنابراین با توجه به چنین پیش زمینه‌ای در رابطه با رویکرد کشورهای عرب نسبت به بحران سوریه، به نظر می‌رسد سوال راجع به چرایی تغییر موضع کشورهای عربی در قبال سوریه سوالی جدی و قابل تامل باشد. به بیان دقیق‌تر باید پرسید چه چیزی باعث شده است که کشورهایی که در طول بحران سوریه به کمتر از سرنگونی بشار اسد رضایت نمی داده‌اند اکنون و در حالی که هنوز شخص بشار اسد در قدرت قرار دارد و علاوه بر آن در میدان نظامی نیز نسبت به مخالفین و گروه‌های تروریستی کاملا دست بالا را  در اختیار دارد، تصمیم به برقراری روابط سیاسی با دمشق گرفته‌اند؟ 

در پاسخ به این سوال باید گفت که احتمالا فروکش کردن جنگ در سوریه و تسلط نیروهای دولتی بر بیشتر قسمت‌های خاک این کشور، دولت‌های عربی را به این درک رسانده است که حذف بشار اسد از طریق جنگ داخلی امری تقریبا غیرممکن می‌باشد به همین خاطر با توجه به چنین مساله‌ای، این کشورها به منظورتامین منافع خود، روابط دیپلماتیک و سیاسی را در اولویت قرار داده‌اند تا آنچه را درمیدان نظامی می‌خواسته‌اند از این پس درصحنه سیاسی دنبال نمایند. در واقع می‌توان گفت که جهت‌گیری تحولات سوریه به سمت تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد و همراهی که از سوی سازمان ملل و کشورهای اروپایی در این رابطه وجود دارد چاره‌ای جز همراه شدن کشورهای عربی با این روند را در اختیار آنها قرار نداده است. البته این همراهی لزوما به معنای همسویی میان کشورهای عرب با بلوک روسیه ایران و ترکیه نخواهد بود بلکه ترجمان دقیق‌تر آن تعقیب منافع خود در عرصه سوریه می‌باشد که این امر می‌تواند از طریق رقابت یا همکاری با بازیگران گفته شده دنبال شود، بخصوص اینکه کشورهای صادرکننده نفت مثل امارات، قطر و عربستان سعودی با توجه به توان بالای اقتصادی خود احساس می‌کنند کارت بازی تاثیرگذاری نیز در مواجهه با سوریه جنگ زده در اختیار دارند.

علت اساسی دیگر در تصمیم دولت‌های عرب برای برقراری روابط سیاسی با سوریه، رقابت با جایگاه ایران و ترکیه در سوریه می‌باشد که این مساله بویژه از طرف امارات متحده عربی و عربستان سعودی دنبال می‌شود، چنانچه وزیر مشاور دولت امارات متحده عربی همزمان با افتتاح سفارت این کشور در سوریه، نقش آفرینی کشورهای عرب در سوریه را برای ممانعت از “شاخ شدن” ایران و ترکیه در منطقه ضروری خوانده است. اساسا حمایت کشورهای عرب منطقه از مخالفین بشار اسد را می‌بایست از زاویه رقابت آنها با ایران در منطقه تحلیل نمود. در رابطه با ترکیه نیز اختلاف نظر میان عربستان و امارات متحده عربی با ترکیه در موضوع اخوان‌المسلمین و همچنین مساله قتل خاشقچی از جمله زمینه های اختلاف میان این کشورها با ترکیه می‌باشد. بویژه اینکه عربستان سعودی تحت هدایت بن سلمان، با در پیش گرفتن سیاست‌های تهاجمی و همچنین برخی اصلاحات اقتصادی در داخل تلاش دارد تا خود را در جایگاه یک قدرت هژمون در منطقه قرار دهد، بدیهی است عربستان سعودی در این مسیر قدرت نمایی‌ ترکیه و حضور بیشتر ایران در منطقه را به عنوان موانعی در نظر می‌گیرد که می‌بایست تا حد امکان تضعیف شوند. 

واژگان کلیدی:  اهداف، تاثیرات، برقراری روابط سیاسی، کشورهای عربي، سوريه، دمشق

مطالب مرتبط