اهداف عربستان سعودی از فشار بر دولت مالکی

کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
عربستان سعودی همواره یکی از کشورهایی بوده که تحولات عراق بخصوص پس از سقوط صدام و روی کارآمدن شیعیان را به دقت دنبال نموده است. با بن بستی که این روزها در روند دولت مالکی پیش آمده و گروه العراقیه و همپیمانی کردستان به جد درصدد ساقط کردن نوری مالکی برآمده اند، فرصت مناسبی در اختیار سعودی ها قرار گرفته است تا با حمایت های مالی و معنوی خود از جریان العراقیه و دیگر همپیمانان این فهرست، دولت شیعی نوری مالکی را ساقط کرده و امیدوار به تشکیل دولت سنی ای باشد که پس از سقوط صدام در حاشیه قدرت و سیاست در این کشور قرار گرفت. عربستان با اختصاص اعتبار، گام های بزرگی در طرح سیاسی از طریق هماهنگی با همپیمانانش برای سرنگون کردن دولت نوری المالکی و گسستن ائتلاف ملی عراق برداشته است؛ ائتلافی که تنها تجمع شیعی متشکل از احزاب نیروهای سیاسی همپیمان را نمایندگی می کند. قدرت گیری شیعیان، به حاشیه رفتن اهل سنت، تکامل سیاسی عراق و تبدیل شدن به الگویی که بر محیط داخلی و فضای بازی عربستان تاثیرگذار باشد، همواره بر نگرانی های عربستان افزوده است. حال سوالی که این میان مطرح می گردد اینست که عربستان سعودی از سقوط مالکی چه اهدافی را دنبال می کند؟
واژگان کلیدی: عربستان سعودی، عراق جدید، دولت مالکی، شیعیان عراق
تحلیل رخداد
حمله به عراق در سال 2003 و فروپاشی نظام سیاسی این کشور تاثیر عمیقی بر سیاست خارجی عربستان بر جای گذاشت و منافع ملی سعودی ها را تحت تاثیر قرار داد. عربستان در آستانه تهاجم به عراق اگرچه بنا به محدودیتها و مقتضیات داخلی و منطقهای، موضع صریحی در حمایت از حمله به عراق ابراز نکرد و از در اختیار قرار دادن پایگاه هوایی به نیروهای ائتلاف خودداری نمود، اما با اجازه به آمریکا و نیروهای ائتلاف در استفاده از فضای آسمان خود در مرزهای عراق و عربستان، همگامی خود با این اقدام را نشان داد. مقامات سعودی اگرچه از سقوط صدام خشنود بودند، اما نگرانی و هراس آنها از بابت آینده سیاسی عراق از همان ابتدای اشغال عراق مشهود بود. اگر چه سقوط صدام حسین به بخشی از نگرانی های امنیتی دولت سعودی پایان داد؛ اما تحولات متعاقب آن به نگرانی های جدیدی انجامید که قدرت گیری شیعیان، به حاشیه رفتن اهل سنت، تغییر نظام سیاسی، تکامل سیاسی عراق از جمله این نگرانی هاست. بی شک سیاست های آتی عربستان در قبال عراق، بدون در نظر گرفتن تأثیر هر یک از حوزه های یاد شده بر روابط دو جانبه شکل نخواهد گرفت.
عربستان در فضای جدید، سنیها را که به طور طبیعی همسویی بیشتری با سعودی داشته و دارند، در خارج از قدرت میدید و از سویی دو نیروی غیرسنی یعنی شیعیان و کردها را در ارکان قدرت سیاسی میدید. از اینرو آنچه مسلم است، تلاش عربستان برای بازپسگیری صحنه عراق و بر هم زدن ساختار سیاسی موجود در عراق است. هر چند که حساسیتهای عربستان نسبت به کاهش نقش سنیها، محدود به این کشور نبوده و غالب کشورهای عربی آشکار و یا پنهان از روند سیاسی تازه در عراق و محوریت شیعیان و اکراد و تدوین قانون اساسی جدید براساس فدرالیسم و به تبع آن آنچه افزایش نقش و جایگاه شیعیان و بسط نفوذ ایران در منطقه میدانستند، ابراز نگرانی و ناخرسندی میکردند.
سعودیها در دیدارهای متعدد با مقامات آمریکایی، فشار زیادی بر دولت آمریکا وارد کردهاند و بر این امر تاکید داشتهاند که این امر را نخواهند پذیرفت که پستهای امنیتی و نظامی در دست رهبران سیاسی و نظامی شیعی در عراق باقی بماند و در همین راستا نیز تمام تلاش خود را برای بیثبات کردن عراق در شرایط کنونی انجام خواهند داد. مقامات سعودی معتقدند که عراق کنونی تهدیدی برای امنیت عربستان به شمار میرود، لذا باید تلاش کرد تا همپیمانان سعودی در عرصه سیاسی عراق قدرت بیشتری یابند. درست به همین دلیل بود که سعودیها با میانجیگری آمریکا تلاش کردند تا روابط خود با ایاد علاوی را تحکیم و تقویت کنند و مقامات بلندپایه سعودی چون شخص پادشاه و شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز به علاوی وعده دادند که از او حمایت کنند و به همین دلیل تمام نیروها و احزاب سیاسی سنی عراقی را که روابط حسنهای با عربستان داشتند، بسیج کردند تا با علاوی در یک فهرست واحد در انتخابات عراق شرکت و در مقابل اکثریت شیعی عراق قد علم کنند. به همین دلیل نیز دولت سعودی هزینه زیادی برای تبلیغات فهرست علاوی صرف کرد و در طول انتخابات، از شبکههای ماهوارهای متعددی برای حمایت از فهرست علاوی استفاده کرد.
از اینروست که چنین تحولاتی از جمله تحولات عراق که در آن افزایش حقوق شهروندی و تاثیرگذاری شیعیان عاملی عمده محسوب میشود، ساختار سیاسی و حاکمیت سعودی را تحت تاثیر قرار دهد. از سویی دیگر تکامل روند سیاسی عراق و به حاشیه رفتن اهل سنت نیز تاثیرات خود را بر عربستان بر جای گذاشته است. برگزاری انتخابات پارلمانی، جایگاه قانون گذاری و تا حدودی گردش نخبگان در عراق می تواند نوعی از الگوی حکومت داری در همسایگی عربستانی باشد که مدل حکومت مداریش مطلوب افکار عمومی و ساختارهای مشروعیت بخش نیست. با این حال به لحاظ درک تصمیم گیرندگان سعودی، عراق شیعی مالکی نه تنها مطلوب نیست، بلکه مشکلاتی را نیز موجب شده است که می بایست با فراهم کردن فضای بازی برای اهل سنت عراق، این گروه را به جایگاه سابق بازگرداند. بنابراین هرازگاهی شاهد هستیم که چنین طرح ها و سناریوهایی به شکل آشکار و پنهان از سوی مقامات سعودی و در راستای نگرانی هایی که از روند تحولات جاری در عراق وجود دارد، مشاهده می شود.
دورنمای رخداد
به نظر میرسد عربستان پس از اشغال عراق بهترین فرصت برای خروج شیعیان از قدرت را اکنون می داند و تلاش دارد تا با حمایت های مالی و معنوی از همپیمانانش و تلاش برای به توافق رساندن فهرست العراقیه، کردها و جریان صدر، فشار بر دولت مالکی را افزایش داده و امیدوار باشد که دولت شیعی عراق را که بیشتر قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی را در اختیار دارد، از قدرت کنار رود و بخش قابل توجهی از قدرت شیعیان به حاشیه برود. این به حاشیه رفتن شیعیان مسأله مهمی برای عربستان در این سالها بود که در بحث قدرت گیری هلال شیعی، نفوذ ایران و روند تکامل سیاسی عراق که می توانست تاثیراتی را بر محیط بازیگری عربستان برجای بگذارد، قابل تحلیل بود. بنابراین می توان گفت که عربستان بیشترین تلاش خود را برای دگرگون ساختن ساختار موجود قدرت در عراق را به کار خواهد بست و همراهی خود با شرایط سیاسی عراق پس از صدام را منوط به افزایش نقش و بهبود جایگاه سنیهای عراق خواهد نمود. به همان میزانی که در داخل عراق بین نیروهای سیاسی در مورد نحوه تقسیم قدرت تفاهم ایجاد گردد و سنیها به جایگاه سابق خود در هرم قدرت نزدیک شوند؛ عربستان از ساختار جدید سیاسی در عراق حمایت خواهد کرد.