مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهداف رسانه اي و سایبری عربستان در مقابله با ایران

اشتراک

دکتر یحیی جهانگیری

استاد مدعو کرسی اسلام شناسی دانشگاه حراره و مشاور مرکز بین المللی گفتمان صلح سوئد

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

نگاه عربستان به ایران به عنوان کشوری اسلامی و همسایه نیست و از ابتدای تاسیس انقلاب، این کشور ایران را به عنوان کشوری رقیب و اخیرا به طور جدی تر به عنوان کشوری رقیب شیعه می بیند. عربستان به دنبال این است که خود را به عنوان ام القرای کشورهای اسلام سنی و ایران را به عنوان لیدر جریان تشیع معرفی نماید تا با بهره گیری از این جنگ طایفه ای جدید، حداکثر جهان اهل سنت را با خود همسو کند. عربستان از این جریان را به تازگی آغاز نکرده است. این موضوع به صور غیر نرم در گذشته انجام می شد. به عنوان مثال نقش عربستان در جنگ تحمیلی ، برخوردی با حجاج ، برخوردهای سخت و خشن فیزیکی و حتی توزیع کتب علیه شیعه انجام می شد.

در این بین مرحله ای که به طور جدی در چند سال گذشته شروع شده است و در حال حاضر رنگ و بوی جدی است، بحث حوزه رسانه است.عربستانی ها با به راه انداختن العربیه و الجزیره از کلمه «ازمه» در رسانه های خود به طور مکرر در مورد ایران استفاده می کردند، به این معنا که در ایران، بحران، وجود دارد. همچنین مکررا در رسانه های خود ایران را متهم به شیعی گری می کردند. بعد از بهار عربی و بیداری اسلامی ایران را متهم به دخالت در کشورهای عربی کرده و گروه هایی مانند جندالله را به لحاظ رسانه ای مورد حمایت قرار دادند. اما آنچه اکنون اتفاق افتاده است، تمرکز کار و نوع کار آن ها در حوزه سایبر به طور جدی است. در واقع عربستان در حال حاضر به طور جدی وارد حوزه سایبر شده است و به راحتی شبکه رادیویی فارسی را ایجاد و به طور رسمی هم این موضوع را اعلام می کند و طبق اعلان، به طور 24 ساعته با 80 نیرو این شبکه را راه انداخته است. در یک سال اخیر هم در زمان بمب گذاری اخیر فرانسه با هشتک بلافاصله این موضوع را به ایران مرتبط کردند و در فضای مجازی اعلام کردند که ایرانی ها در بمب گذاری فرانسه حضور داشتند، یعنی می خواستند بلافاصله فضا را علیه ایران بشورانند. در واقع عربستانی ها در فضای مجازی به صورت تیمی و تهاجمی وارد شده اند. اخیرا نیز هشتک ایران عامل حادثه منا، را استفاده کرده و به دنبال استفاده از این فضا هستند، حتی سایت های ایرانی را حک کرده و اخیرا قصد راه اندازی تلویزیون فارسی را دارند.

تمرکز گسترده عربستان در شبکه های مجازی معطوف به توییتر است، آمار اعلان شده حاکی از این است که آن ها نه برابر کاربران ایرانی در توییتر عضو دارند. مشخص است که آن ها برای انتخاب توییتر، دلایل خاصی داشته اند و با توجه به حجم بالای کاربران، توانسته اند تاثیر خود را در موضوع فرانسه و بحث حج داشته باشند. آن ها با وجود این که می دانند در ایران توییتر در مقایسه با تلگرام و واتس اپو حتی فیس بوک شبکه چندان محبوبی نیست، به توییتر روی آورده اند. آن ها احساس کرده اند، عدم حضور ایرانی ها در آن جا خلای است که می توانند با مدیریت آن به مخاطبان فرا مرزی علیه ایران، جوی رسانه ای ایجاد کنند. از طرف دیگر اخیرا نیز چون می دانند که تلگرام شبکه محبوب اجتماعی در بین ایرانیان است، به تلگرام نیز روی آورده و حتی کانال های تلگرام فارسی برای علمای خود راه انداخته اند، یعنی آن ها دقیقا مخاطب ایرانی که در فضای تلگرام حضور پر رنگی دارند هدف قرار داده اند.

راهکارها:

ما باید چه کاری انجام دهیم؟ در واقع ما در حوزه رسانه ای سیاست واحد و راهبری همسو و همپوشانی در نداریم. به عنوان مثال در ارتباط با موضوع سفارت عربستان در تهران، علی رغم این که رهبر انقلاب، مسئولین ایرانی و تمام طیف ها به طور عموم حمله به سفارت را محکوم کردند، اما برون داد رفتار ایران در شبکه های اجتماعی خلاف این بود. یعنی نبود یک راهبری خوب (که بلافاصله در ساعات اولیه چنین جهت گیری ای را از سوی مسئولین ایرانی بازتاب دهد،) باعث شد نگاه اولیه در شبکه های اجتماعی متفاوت با جهت گیری اتخاذ شده از سوی مسئولین ایرانی باشد. در واقع اگر سیاست واحد نداشته باشیم چهره ای از ایران به بیرون ممکن است چهره دیگری باشد و این مشکل ما در حوزه شبکه های اجتماعی است

هر چند این موضوع در نهایت در فضای مجازی تغییر کرد و جهت گیری صحیح مسئولین ایرانی بازتاب داده شد، اما بازتاب اولیه بسیار مهم است. در این بین اگر راهبری همسویی در حوزه رسانه ای داشته و این فضا را راهبری کنیم، ما را در مدیریت بحران رسانه ای کمک می کند.

نکته دیگر محرومیت ما مخصوصا از شبکه توییتر است. یعنی هر چند اخیرا بعضی از مسئولین ایرانی بر این دغدغه تاکید داشته اند اما. باید دید که محرومیت از این شبکه های اجتماعی تا چه حدی می تواند دشمن را گستاخ تر کند و هجمه آن ها را بیشتر کند. در واقع شبکه های اجتماعی تاثیر گذار هستند. به عنوان نمونه هر چند ایران یکی از کشورهایی بود که در حادثه منا صبر کرد تا ببیند چه اتفاقی می افتد، ولی وقتی مدیریت رسانه ای و حضور در شبکه ها نداشته باشیم، عملا فضای رسانه ای را علیه ما منقلب می کند. چنانچه شخصی از من در دانشگاه جاکارتا، سوال کرد که چرا ایران در حادثه منا شلوغ کاری کرد؟

انچه مشخص است ما باید برای شبکه توییتر تصمیم دقیق تری بگیریم تا بتوانیم حضور بیشتری داشته باشیم. حضور ما در شبکه های اجتماعی افزون سیاست واحد همپوشانی بین کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی و منویات مجموعه نظام باشد و حضور ما در شبکه های دیگری مانند توییتر نیز نباید خالی باشد. در این بین تعداد کاربران فرهیخته ما در شبکه های اجتماعی پایین است. لذا لازم است که حضور قشر فرهیخته افرادی اعم از نویسندگان و شخصیت های فاخر علمی در شبکه ها افزایش داشته باشد.  حضور آن ها باعث خواهد شد که قشر متوسط جامعه در صورتی که پیامی را انتقال می دهند از قشر فرهیخته تاثیر بگیرند. در واقع بیشتر قشر جوان ما در فضای مجازی تحت تاثیر هیجانات و احساسات تصمیم می گیرند و همین امر می تواند عملا ما را آسیب پذیر کند. به جاست که قشر فرهیخته در این فضا حضور یابند. عدم حضور این قشر باعث عملا قشر فرهیخته ای که با زبان آشنایند و می توانند نگاه دقیق تری را منتقل کنند، خالی باشد. گذشته  از  این عموم تولیدات ما مانند حضور در فیس بوک و تلگرام عملا به زبان فارسی است و یعنی اگر پیمایش و پایشی از حضور ایرانی ها در شبکه های اجتماعی و میزان توزیع و تولید آن ها به زبان انگلیسی و عربی انجام شود، به نظر میزان حضور آن ها بسیار پایین خواهد بود. اما در حوزه رسانه ای به دنبال این هستیم که مخاطب فرامرزی را تحت تاثیر قرار دهیم. در این میان باید گفت وقتی قشر نخبه به شبکه های اجتماعی سایبری وارد نشوند، تولیدات ما به زبان انگلیسی و عربی کم خواهد بود. در نتیجه باید سیاست تشویق حضور نخبگان در فضای مجازی مد نظر باشد. نکته بعدی این است که در حوزه زبان عربی ما ضعف بسیار جدی در شبکه های اجتماعی داریم و تا زمانی که در این حوزه نتوانیم سیاست های شایسته و بایسته ای را اتخاذ کنیم، در مقابله با با عربستان با چالش های جدی مواجه خواهیم بود.

واژگان کلیدی: اهداف رسانه اي و سایبری عربستان، مقابله با ایران، رسانه، سایبری، عربستان

 

مطالب مرتبط