دکتر رضا صولت
کارشناس ترکیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
اهداف و منافع اقتصادی ترکیه در مدیترانه
همسو با رشد منافع اقتصادی ترکیه و افزایش شدید وابستگی ترکیه به تامین انرژی از خارج از ترکیه و همچنین تلاش برای تامین امنیت انرژی با دسترسی به منابع انرژی جدید و افزایش اعتماد به نقش این کشور در اجرای آنچه که دست اندرکاران حزب عدالت و توسعه در شرایطی که در زمان آقای داوود اوغلو به عنوان سیاست مستقل خارجی چند جانبه گرا طراحی می کردند، ترکیه موضوع حضور در شرق مدیترانه و استفاده از منابع اقتصادی در آن منطقه را به صورت انحصای برای خود ترسیم می کرد.
در این دریا ترکیه توانست با توجه به حادثه 11 سپتامبر و طرحی کوفی عنان ، توانست مواضع خود را در سطح بین المللی محکم تر کند. از طرفی با توجه به احتمال وجود منابع عظیم نفت و گاز در بستر دریای مدیترانه برای ترکیه (که داعیه تبدیل شدن به یکی از ده اقتصاد بزرگ جهان تا سال 2023 را دارد) منابع عظیم نفت و گاز در بستر دریای مدیترانه برای ترکیه جاذبه بسیار زیادی دارد. بنابراین ترکیه دو هدف را در مدیترانه دنبال می کند، یکی کسب سهمیه از منابع نفتی گازی منطقه است که اخیرا از طرف شرکت های آمریکایی ، اسرائیلی و شرکت های روسی و ورود چین به این منطقه، جذب سهمیه از منابع نفتی و گازی برای ترکیه بسیار مهم است. همچنین ترکیه هدفی استراتژیک و اقتصادی را در مدیترانه دنبال می کند و در رقابت با تنگه هرمز ایران در انتقال نفت و گاز را، ترکیه از مدیترانه به بازارهای جهانی دنبال می کند. در واقع ترکیه سعی دارد که با تنگه هرمز در زمینه انتقال نفت و گاز از طریق مدیترانه نیز به رقابت بپردازد. این دو هدف، دو هدف اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیار مهمی برای ترکیه است که ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را در این منطقه پیگیری می کند.
رویکردهای امنیتی و دریایی و نظامی ترکیه در مدیترانه
ترکیه در دریای مدیترانه به غیر از رقابت برای کسب سهم بیشتر اقتصادی، به دنبال کسب برتری قدرت استراتژیک به نسبت یونان، مصر و اسرائیل می باشد. بنابراین از یک استراتژی سنتی به نام استراتژی ایجاد کمربند امنیتی در محیط پیرامونی ترکیه در مدیترانه استفاده می کرد. اما این استراتژی با توجه به ظهور خطرات نامتقارن و تهدیدهای مختلفی، که اخیرا در حول ترکیه در مدیترانه به وجود آمده است، جای خود را به استراتژی ژئوپلیتیک معنایی رقابتی در منطقه داده است. به این خاطر است که قرار است در آینده انتقال نفت و گاز شمال عراق، کویت، امارات، بحرین و قطر نیز به مدیترانه منتقل شود. در واقع بخش اعظم کریدورهای نفتی و گازی در مسیر و سواحل ترکیه خواهد بود. در این بین تامین و حفظ امنیت این کریدورها فوق العاده مهم و حیاتی برای استراتژیست های آنکارا می باشد. به همین دلیل این موارد چالش ها و فرصت های خاصی را برای ترکیه ایجاد می کند و باعث می شود که ترکیه وارد یک شیفت از استراتژی سنتی ایجاد کمربند امنیتی در محیط پیرامونی خود در مدیترانه شود. لذا ترکیه علاوه بر چالش کشورهای سنتی مدیترانه، از طرفی با عراق، ایران، روسیه، چین و کشورهای عربی نفت خیز منطقه نیز در مدیترانه رو به رو است. علاوه بر این ها، حضور داعش، النصره و سایر گروه های کردی درگیر در سوریه، مناسبات امنیتی ترکیه را در مدیترانه وارد مدیریت استراتژیک امنیتی متفاوت به نسبت سالیان گذشته خود کرده است. حتی این کریدورها بخشی از جنوب ترکیه را از طریق مدیترانه وارد تهدیدهای امنیتی بیشتر می نماید. بنابراین شیفت تغییر استراتژیکی در سیاست امینتی- راهبردی در مدیترانه به خاطر عوامل زیادی مانند حادثه کشتی مرمره، بحران سوریه ، موضوع قبرس و همچنین تعدد و نقش بازیگران متعدد بین المللی و جهانی به خارج از منطقه مدیترانه در منطقه، استراتژی های سنتی ترکیه را با چالش اساسی رو به رو کرده است و ترکیه را وارد تدوین و تنظیم استراتژی های جدیدتری نموده است.
چالش های افزایش نقش ژئوپلیتیک و اقتصادی ترکیه در مدیترانه
سه چالش برای افزایش نقش ژئوپلیتیک و اقتصادی ترکیه در در مدیترانه وجود دارد. قبل از طرح این سه چالش باید عنوان کرد که مدیترانه منطقه ای نسبتا پر خطر از نظر تحدید آب های سرزمینی و فلات قاره و منطقه انحصاری اقتصادی است. بنابراین حد 200 مایلی که در آب های آزاد برای منطقه انحصاری- اقتصادی کشورها در حقوق بین الملل و حقوق دریاها لحاظ ضده است، در مورد دریای مدیترانه عملا امکان اجرایی ندارد. به عبارت دیگر هر کشوری که درصدد لحاظ این محدوده 200 مایلی برای منطقه انحصاری خود باشد، با سواحل و حیاط خلوت کشور همسایه خود تداخل پیدا می کند و این امر مشکل را بسیار پیچیده تر و لاینحل می کند. بنابراین با این وجود تداوم اختلاف ترکیه و یونان بر سر تحدید قلمرو دریای سرزمینی و فلات قاره ادامه دارد، بروز و تشدید مشکل دیگری به نام تحدید منطقه انحصاری- اقتصادی در شرق مدیترانه با قبرس جنوبی (که یونان را به عنوان برادر بزرگتر خود قلمداد می کند) چالش اساسی برای آنکارا به شمار می رود. بنابراین استدلال ترکیه در مخالفت با فعالیت های اکتشاف نفت و گاز در شرق دریای مدیترانه بیشتر از جنبه حقوقی، بعد سیاسی دارد و ترکیه اصرار دارد که اعلام کند قبرس جنوبی تنها نماینده رسمی و قانونی جزیره نیست و نمی تواند رسما در این زمینه تصمیم گیری کند. در واقع ترک ها معتقدند که جزیره متعلق به دو قوم ترک و روم است و به قانون اساسی قبرس واحد، قبل از سال 1974 استناد می کنند. از طرف دیگر در آن سوی مدیترانه و در مرز سوریه به دلیل دسترسی داعش و جبهه النصره و سایر گروه های تروریستی، موقعیت معنایی و ژئوپلیتیکی جدیدی را به وجود آورده و ترکیه وارد یک چالش ژئوپلیتیکی بسیار بسیار حیاتی در دو سوی مدیترانه چه در سوی یونانی و از چه سوی سوریه شده است. این امر باعث شده است یک چالش اساسی در ثبات منافع اقتصادی این کشور شده است و آن را به دغدغه ای بزرگ تبدیل کرده است. در واقع ترکیه در هر دو سوی مدیترانه در حال مبارزه با یک چالش بزرگ است. گذشته از این چین حوزه فعالیت خود را به سمت مدیترانه کشانده است و روسیه نیز که امتیاز اکتشاف و استخراج نفت و گاز سوریه در مدیترانه را به عهده گرفته است، (در حالی که این موضوع هنوز جنبه عملیاتی به خود نگرفته است) به مدیترانه دسترسی پیدا کرده است. بنابراین، ترکیه با سه چالش اساسی در مدیترانه رو به روست.
واژگان کلیدی: اهداف ترکیه، مدیترانه، چالش، نقش، اقتصاد، نفت و گاز