انتشار کتاب «نقش و جایگاه اتحادیه اروپایی در نظام بین الملل پس از سال 1990 با نگاهی به ایفای نقش در خاورمیانه»

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
کتاب «نقش و جایگاه اتحادیه اروپایی در نظام بین الملل پس از سال 1990 با نگاهی به ایفای نقش در خاورمیانه» تالیف خانم معصومه طالبی از سوی انتشارات مرکز بین المللی مطالعات صلح (IPSC)منتشر شد.
کتاب مذکور دارای مقدمه، 5 فصل، منابع، نمایه، چکیده فارسی و انگلیسی و 181 صفحه است.
فصل اول به موضوع نظام بینالملل و همگرایی منطقهای اروپا میپردازد. در واقع تحولات بعد خاتمه جنگ سرد در نظام بینالملل و موقعیت همگرایی اروپا در آن در این فصل بررسی میشود. در فصل دوم تعاریف موجود از اتحادیه اروپایی بر طبق معاهدات آن بررسی میشود. در واقع روند شکلگیری و ساختار اتحادیه، به همراه اهداف و چشماندازهای موجود در آن براساس تعاریف رهبران این اتحادیه و همچنین اهداف طراحی شده در معاهدات مختلف این اتحادیه، مطرح میشود. فصل سوم این پژوهش تدابیر اتخاذ شده در بخش امنیتی اتحادیه اروپایی، از همان ابتدای تاسیس اتحادیه تا به امروز را در بر میگیرد. در فصل چهارم ارزیابی کلی از عملکردهای اتحادیه اروپایی صورت گرفته است و دستاوردهای آن و مسائل موجود در اتحادیه برای ایفای نقش کارآمد بینالمللی عنوان شده است. در نهایت فصل پنجم نیز عملکرد سیاسی، اقتصادی و امنیتی اتحادیه اروپایی در خاورمیانه را مورد بررسی قرار می دهد.
مولف در باب اهمیت و ضرورت تالیف این کتاب نوشته است: نظام بینالملل در آغاز دهه 1990 تحولات عمدهای را به خود دید. از جمله فروپاشی دیوار برلین در نوامبر 1989و اتحاد دو آلمان، از تحولات بزرگ این دوره به شمار میرود. در سال 1990 اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و به پانزده جمهوری تبدیل گردید. در سال 1991 نیز با حمله عراق به کویت، ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا بر علیه عراق شکل گرفت. این واقعه سرآغاز تحولات جدید بعد از جهان دوقطبی بود؛ که توانست ایالات متحده آمریکا را در جریان مقابله با عراق به عنوان تنها قطب موجود در نظام بینالملل مطرح نماید.
در این میان جامعه اقتصادی اروپایی که پس از جنگ جهانی دوم پا گرفته بود، برای تطبیق خود با شرایط جدید تغییرات زیادی را به خود دید. این جامعه اقتصادی که به “اتحادیه اروپایی” تبدیل شد و در ابعاد مختلفی از جمله در بعد سیاست خارجی و امنیتی مشترک گسترش یافت؛ در پی نقشآفرینی در نظام بینالملل نوین برآمد. تا جایگاه مهم و تاثیرگذاری را در نظام بینالملل بعد از سیستم دو قطبی به خود اختصاص دهد. باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی یکی از پدیدههای شگفت قرن بیستم در حوزه روابط بینالملل است. این اتحادیه علاوه بر بداعت در زمینه بازیگری در روابط بینالملل و خارج نمودن این نقش از حوزه دولت- ملت، با تعریف وستفالیایی آن، توانست به مفاهیمی چون وابستگی متقابل، امنیت جمعی و همگرایی منطقهای، تحقق عینی بخشد. به عبارت دیگر افزایش سرعت جهانی شدن، کشورهای اروپایی را به درهم تنیدگی بیشتر در قالب اتحادیه اروپایی واداشت. محور اصلی همکاریهای بیشتر این کشورها، براساس معاهده ماستریخت، سیاست خارجی و امنیتی مشترک بود. این محور اصلی میتوانست کشورهای اروپایی را در چارچوب همگرایی منطقهای به بازیگری فعال در بخشهای مختلف سیاسی و امنیتی در عرصه نظام بینالملل تبدیل کند. برای شناخت موقعیت و جایگاه اتحادیه اروپایی در نظام بینالملل پس از خاتمه جنگ سرد، آشنایی با تعاریف موجود در این اتحادیه در مورد اهداف و ماهیت آن در نظام بینالملل عملکردهای این اتحادیه برای دستیابی به آن اهداف، ضروری به نظر میرسد.
گسترش همگرایی اروپایی در ابعاد مختلف آن در دهه 1990 برای ایفای نقشهای بینالمللی، مسائل جدیدی را برای این اتحادیه بوجود میآورد؛ این مسائل از جمله ترس اروپائیان در مورد خروج نیروهای نظامی آمریکایی از اروپا بعد از خاتمه جنگ سرد، آنان را به اتخاذ تدابیر امنیتی برای حفظ امنیت خود واداشت. هرچند نباید ماهیت تحول یافته مفهوم امنیت در عصر جهانی شدن بعد از جنگ سرد را در اتخاذ تدابیر امنیتی در قالبهای مختلف راهبرد امنیتی، ارتش مستقل و «سیاست همسایگی اروپایی»[1] نادیده گرفت؛ ولی باید توجه داشت که قدرتهای اصلی اتحادیه اروپایی نگرش یکسانی در مورد گسترش ارتش مستقل اروپایی یا به صورت کلی تامین امنیت اروپایی ندارند. این عدم توافق در زمینه نحوه تامین امنیت بین فرانسه و انگلستان دو نوع نگرش را در این اتحادیه بوجود آورده است. نگرشی که در پی اروپای جهانی بوده و میخواهد امنیت مستقل اروپایی را شکل دهد که فرانسه بر آن پافشاری نموده است؛ و نگرش دیگری که برقراری روابط فراآتلانتیکی را در اولویت قرار میدهد؛ که انگلیس در این بخش قرار میگیرد.
در زمینه دستیابی به اهداف اتحادیه اروپایی، از قبیل صلح جهانی، دموکراسی، آزادی و تساهل میتوان اذعان نمود که حصول این اهداف بازیگری فعال را در نظام بینالملل میطلبد که اتحادیه اروپایی از ابتدای تاسیس به دنبال آن بوده است. اتحادیه اروپایی در طی دهه 1990 با تصویب معاهدات مهم و متفاوت، خواسته است تا به بازیگری فعال در عرصه نظامبینالملل تبدیل شود. بازیگری که نه فقط در بعد اقتصادی بلکه در ابعاد سیاسی و امنیتی نیز در پی نقشآفرینی در نظام بینالملل بودهاست.
این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال اصلی میباشد که “اتحادیه اروپایی پس از 1990 چه نقشی در ساختار سیاسی و امنیتی نظام بینالملل و منطقه خاورمیانه ایفا نموده است؟” در فصول مختلف این تحقیق تلاش شده است تا به سوالات دیگری نیز که عنوان سوالات فرعی این تحقیق را دارند، پاسخ داده شود. از جمله اینکه، نظام بینالملل پس از سیستم دو قطبی دارای چه ویژگیهایی است؟ یا اینکه اتحادیه اروپایی چه تعریفی از ماهیت و اهداف خود دارد؟ و عملکرد اتحادیه اروپایی پس از طرح سیاست خارجی و امنیتی مشترک چگونه بوده است؟ اتحادیه اروپایی در مسیر تبدیل شدن به یک بازیگر جهانی چه دستاوردهایی داشته و با چه موانع و مشکلاتی مواجه بوده است؟ و بالاخره اینکه پس از سال 1990 عملکرد اتحادیه اروپایی در منطقه خاورمیانه در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی چگونه بوده است؟
پاسخ فرضی به سوال اصلی این است که اتحادیه اروپایی به عنوان نمونهای از همگرایی منطقهای موفق، قابلیتها و ظرفیت های لازم را برای تبدیل شدن به یک قطب اقتصادی، سیاسی و امنیتی را داراست؛ ولی در این مسیر موانع ساختاری در درون تشکیلات اتحادیه و همچنین در شرایط نظام بینالملل و منطقه خاورمیانه، در رابطه با این اتحادیه وجود دارد که موفقیت این اتحادیه در گرو توجه به آنهاست.
شکی نیست که شناخت نقش و جایگاه بازیگران مختلف در عرصه بینالمللی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای هر بازیگری میتواند تاثیرگذار باشد. سیستم دوقطبی در دوران جنگ سرد قدرت مانور را به سایر بازیگران در عرصه نظام بینالملل میبخشید و این بازیگران با اتکا به هر یک از این دو قطب میتوانستند فرصتها و موقعیتهایی را به دست آورده و یا در مقابل تهدیدات موجود خود را ایمن کنند. اما بعد از فروپاشی سیستم دوقطبی نظم حاکم بر نظام بینالملل در هالهای از ابهام قرار گرفت. عدهای آن را تکقطبی، عدهای چند قطبی و عدهی دیگری نیز آن را یکچند قطبی دانستهاند. با این وجود شناخت نوع نظام بینالملل و شناخت بازیگران موثر در آن میتواند به تصمیمات و اقدامات صحیح از طرف بازیگران مختلف بیانجامد. تصمیمات و اقداماتی که در جهت تامین منافع و امنیت هر بازیگر حکومتی و یا غیر حکومتی میتواند باشد. در این بخش با بررسی نقش و جایگاه اتحادیه اروپایی در عرصه بینالملل بعد از سیستم دوقطبی، سعی در شناخت یک بازیگر نوظهور در قالب همگرایی منطقهای در جهان پس از جنگ سرد و در عصر جهانی شدن را داریم. طبیعی است که اتحادیه اروپایی به عنوان اولین نمونه از همگرایی موفق که در غرب ظهور کرده است؛ در سیاست بینالملل و در مناطق ژئواستراتژیکی بخواهد نقشهای مهم بینالمللی را برعهده گیرد. در اینجا شناخت صحیح نقش سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپایی در نظام بینالملل میتواند در سیاستگذاریهای هر حکومتی (بالاخص جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط حساس آن در موقعیت کنونی در نظام بینالملل) برای اقدام در عرصه سیاست خارجی موثر باشد.
منابع موجود به زبان فارسی در مورد اتحادیه اروپایی کم نیست با این وجود اثری که به صورت مشخصی در مورد نقش این اتحادیه در نظام بینالملل کنونی و به صورت مشخص تر در منطقه خاورمیانه باشد، موجود نیست. در زمینه توسعه ابعاد مختلف اتحادیه اروپایی می توان به کتاب “سیاست و حکومت در اتحادیه اروپا”[2] نوشته نیل نیوجنت با ترجمه محسن میردامادی و همچنین کتاب “اتحادیه اروپایی در دو دهه اخیر”[3] نوشته دکتر مجید بزرگمهری اشاره نمود. این دو کتاب هرچند ابعاد مختلف اتحادیه اروپایی را به صورت مشخصی بررسی نمودهاند، ولی به نقش آن در نظام بینالملل به عنوان یک بازیگر نپرداختهاند. کتاب بعدی “اتحادیه اروپا از آغاز تا امروز”[4] می باشد که نوشته دکتر احمد نقیب زاده است و در سال 1382 چاپ شده است. و دیگری کتابی است با عنوان “تحولات نوین سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا”[5] نوشته شهرام فرسایی که آن هم در سال 1382 به چاپ رسیده و هرچند که تحولات سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپایی را در دهه 1990 بررسی نمودهاست ولی با توجه به تاریخ چاپ آن به تحولات اخیر این اتحادیه بعد از یازده سپتامبر و تحولات حاصل از بحران عراق نپرداخته است، ضمن اینکه نگرش بازیگری این اتحادیه در نظام بینالملل بحثی گستردهتر از بررسی تحولات صورت گرفته در بخش سیاسی و امنیتی است. بنابراین نوشتهای که به صورت مشخص در زمینه “نقش و جایگاه اتحادیه اروپایی در نظام بینالملل و پس از 1990؛ با تاکید بر عملکرد آن در خاورمیانه” باشد، موجود نیست.
کلیدواژگان: اتحادیه اروپا، خاورمیانه، آمریکا، نظام بین الملل،همگرایی.
[1] . European Neighorhood Policy
[2] نیوجنت نیل، سیاست و حکومت در اتحادیه اروپا، ترجمه محسن میردامادی، تهران مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، پاییز 1384
[3] . بزرگمهری مجید، اتحادیه اروپایی در دو دهه اخیر تاثیر همگرایی اروپایی بر ساختار نظامهای ملی( انگلستان و فرانسه)، قزوین انتشارات دانشگاه بینالمللی امام خمینی، بهار 1385.
[4] . نقیبزاده احمد، اتحادیه اروپا از آغاز تا امروز، تهران، نشر قومس، 1382
[5] فرسائی شهرام، تحولات نوین سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا، تهران دفتر مطالعات سیاسی بین المللی،1382