مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امکان سنجی مداخله ی نظامی ایالات متحده در سوریه

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح

طهمورث غلامی

بیان رخداد:

پس از فروپاشی شوروی و دستیابی ایالات متحده به جایگاه برتر در عرصه ی بین المللی، انتظاراتی از ایالات متحده در میان سایر دولت های دنیا شکل گرفت. در واقع، دیگر بازیگران عرصه ی بین المللی انتظار داشتند که با توجه به جایگاهی که ایالات متحده به لحاظ منابع قدرت در عرصه ی بین المللی دارد، نقش بیشتری را در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی در سطح کلان نظام بین الملل ایفا بکند. وجود این گونه انتظارات و توقعات از ایالات متحده سبب شد که این کشور نیز چنین نقشی را برای خود در نظر بگیرد. از این رو است که مشاهده می شود در بحران یوگسلاوی بازیگران اروپایی انتظار دارند که ایالات متحده با مداخله ی خود به بحران پایان دهند و یا در حمله ی عراق به کویت این انتظار از طرف جوامع عربی و غربی شکل گرفت که ایالات متحده باید با مداخله ی نظامی به اشغال کویت پایان دهد. در بحران های مشابه در سومالی، سودان و آمریکای لاتین نیز انتظارات مشابه شکل گرفت. البته ذکر این موارد بدین معنی نیست که ایالات متحده خود انگیزه ای برای مداخله در کشورهای یادشده نداشته است، بلکه باید گفت انتظارات موجود مقوم خواست و اهداف ایالات متحده به شمار می رفت. واقعیت آن است که از آغاز سده ی  بیست و یکم تاکنون نیز، انتظاراتی از این دست هنوز وجود دارد. دولت های زیادی انتظار دارند که می بایست ایالات متحده ی آمریکا به بحران های موجود در نقاط مختلف دنیا پایان دهد. با آغاز بهار عربی بار دیگر این انتظار از ایالات متحده شکل گرفت که برای پایان دادن به حکومت مبارک، قذافی و علی عبدالله صالح اقدام کند. یکی از مهمترین انتظاراتی که امروزه از طرف جوامع عربی و دولت های اروپایی و ترکیه از ایالات متحده وجود دارد، مداخله ی نظامی در سوریه و پایان دادن به عمر حکومت بشار اسد است. انتظاری که تاکنون به دلایل مختلفی برآورده نشده است. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که ایالات متحده چه زمانی آمادگی این را پیدا می کند که با مداخله ی نظامی در سوریه، انتظارات موجود از آمریکا را تحقق ببخشد؟ در پاسخ به این سؤال به خط قرمز ایالات متحده برای دولت سوریه مبنی بر استفاده از سلاح های شیمیایی و نیز مفهوم دولت ورشکسته اشاره می شود.

کلیدواژگان: بحران سوریه، مداخله ی نظامی ایالات متحده در سوریه، پیامدهای ورشکستگی دولت در سوریه.

تبیین رخداد

مفهوم دولت های ورشکسته در دهه ی1990 میلادی و نیز در دوره ی نئومحافظه کاران به عنوان یک مفهوم تحلیلی مطرح شد. این مفهوم اشاره به آن دسته از کشورهایی دارد که فاقد یک دولت مرکزی مقتدر می باشند که قادر به اعمال حاکمیت در عرصه ی داخلی و خارجی خود باشند. به عبارت دیگر دولت های ورشکسته اشاره به آن دسته از جوامعی داشت که دولت در آن چنان ضعیف بود که قادر نبود کارویژه های اصلی یک دولت را مانند تأمین امنیت، تأمین نیازهای اقتصادی، اجرای قانون و غیره را انجام دهد. در این گونه جوامع در کنار دولت ضعیف موجود، گروه های مسلح دیگری نیز وجود دارد که هر کدام بر بخشی از سرزمین آن کشور حکومت می کردند. آنچه که سبب شد مفهوم دولت ورشکسته در اسناد امنیت ملی ایالات متحده مورد توجه قرار گیرد، این بود که استدلال می شد دولت های ورشکسته به ویژه در منطقه ی خاورمیانه محیطی مناسب برای پرورش گروه های تروریستی می باشند. زیرا در جایی که نظارت دولت مرکزی وجود نداشته باشد، گروه های مخالف ایالات متحده نه تنها به آسانی فعالیت خواهند کرد، بلکه به راحتی قادر به یارگیری و عضوگیری از میان مردم جوامعی هستندکه از مشکلات اقتصادی و امنیتی جدی رنج می برند. بدین خاطر در دوره ی نئومحافظه کاران مقابله با دولت های ورشکسته در دستور کار سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت و تا به امروز نیز ادامه دارد.

 برمبنای این مفهوم نظری باید گفت که امکان یا عدم امکان مداخله ی نظامی آمریکا در سوریه تابع این است که دولت موجود در سوریه از آستانه ی ورشکستگی عبور کند. طبق دلایلی که قصد پرداختن به آنها در این نوشتار را نداریم، ایالات متحده مایل نیست در خاک سوریه مداخله ی نظامی بکند. اما اگر ایالات متحده به این نتیجه برسد که ورشکستگی دولت در سوریه اتفاق افتاده است، تمایل آن به مداخله ی نظامی بیشتر می شود. زیرا در این شرایط است که تهدیدات جدی علیه ایالات متحده و متحد اصلی خاورمیانه ی آن یعنی اسرائیل شکل می گیرد. زمانی که دولت سوریه قادر به اعمال کردن حاکمیت خود در سراسر سوریه نباشد، طبیعی است که زمینه برای رشد گروه های شبه نظامی متعددی شکل بگیرد. از طرفی بیم آن می رود که این گروه ها به آسانی به قابلیت ها و ظرفیت های نظامی که انحصاراً باید در اختیار دولت قرار گیرد، دست پیدا کنند. در این میان، به ویژه دستیابی گروه های ضد غربی و ضد اسرائیلی به سلاح های شیمیایی دولت سوریه می تواند کابوسی وحشتناک برای ایالات متحده و اسرائیل به شمار برود. لازم به ذکر است که ایالات متحده نگرانی مشابهی در ارتباط با سلاح های اتمی پاکستان دارد. هر چند ایالات متحده تهدید کرده است که استفاده ی دولت سوریه از سلاح های شیمیایی خط قرمز آمریکا است اما باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده ی مخالفین از سلاح شیمیایی نیز می تواند برای دولت سوریه بسیار خطرناک باشد و موجب واکنش شدید آمریکا شود. زیرا توانایی مخالفین در استفاده از سلاح های شیمیایی این را به ذهن می رساندکه دولت سوریه قادر به انجام کارویژه های خود نیست و توانمندی های نظامی موجود در این کشور از انحصار دولت سوریه خارج شده است. بر این مبنا باید گفت به هر اندازه قدرت دولت سوریه در اعمال حاکمیت خود در سراسر سوریه و به ویژه در مناطق و مراکز مهم کم شود، و در طرف مقابل بر نفوذ و قدرت گروه های ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی افزوده شود، تمایل ایالات متحده به مداخله ی نظامی در سوریه بیشتر می شود. این به خاطر آن نیست که ایالات متحده تصور کند که در این شرایط چون دولت سوریه در موقعیت ضعیفی قرار دارد زمینه برای مداخله ی نظامی مناسب تر است. بلکه به خاطر آن است که ضعف دولت و ورشکستگی دولت در این کشور قادر است تهدیدات قوی تر و جدی تری را علیه منافع ایالات متحده خلق بکند تا این که دولت سوریه در موقعیت قدرت باشد. بر این مبنا باید گفت پس از طرح خبر استفاده ی احتمالی از سلاح های شیمیایی در سوریه، دولت دمشق می بایست بیش از پیش در مسیر قدرتمند شدن حرکت بکند و به بازیگرانی مانند ایالات متحده نشان دهد که توانایی اعمال حاکمیت داخلی خود را دارد. البته این بدان معنی نیست که اگر دولت سوریه در مسیر قدرتمندتر شدن حرکت بکند تمایل آمریکا به حمایت از مخالفین کم می شود، زیرا آمریکا خواهان این است که صرفاً گروه های خاصی مانند ارتش آزاد سوریه را مورد حمایت قرار دهد. پس به طور کلی باید گفت ورشکستگی دولت در سوریه می تواند شاخص خوبی برای بررسی امکان یا عدم امکان مداخله ی نظامی آمریکا در سوریه باشد. زیرا در کشوری که ورشکستگی دولت اتفاق افتاده باشد، نه تنها دولت ضعیف موجود مانند صدام حسین تمایل به استفاده از سلاح های شیمیایی علیه مخالفین خود را دارد، بلکه مخالفین نیز قادر به انجام اقدامات مشابه علیه دولت می باشند. پس باید گفت که دولت سوریه می بایست نه تنها خود از سلاح شیمیایی استفاده نکند، بلکه اجازه ی استفاده از سلاح های شیمیایی را به مخالفان خود نیز ندهد. به عبارت دیگر استفاده ی دولت سوریه و مخالفین از سلاح های شیمیایی دارای پیامدهای منفی و خطرناک برای خود دولت سوریه است. در این راستا دولت سوریه می بایست به طور ویژه ای از ذرات خانه های شیمیایی خود مراقبت کند و از طرف دیگر مواظب دستیابی مخالفان خود به سلاح های شیمیایی و یا تکنولوژی های ساخت این سلاح ها از طریق دولت های مخالف خود باشد. در این بین به ویژه حفظ مکان های نظامی و جلوگیری از غلبه ی مخالفین بر آن بسیار مهم است. موفقیت اخیر دولت سوریه در بازپس گیری شهر القصیر اقدام مهمی در جهت تحقق ورشکستگی کامل دولت در سوریه بود.

مطالب مرتبط