سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
اکنون نظریه پردازان معتقدند که تحولات اخیر در خاورمیانه در وزن سیاسی با موضوع فروپاشی بلوک شرق و کمونیسم برابری میکند و همانطور که فروپاشی شوروی فصل مهمی را در تحولات بینالمللی به وجود آورد، تحولات خاورمیانه هم فصل جدیدی را در مناسبات بین المللی ایجاد خواهد کرد، که اگر به درستی تحلیل شود، نتایج خوبی را به خصوص برای ایران به وجود خواهد آورد. بدین منظور به سراغ دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رایزن فرهنگی ایران در روسیه رفتیم تا نظر ایشان را به عنوان کسی که اکنون 4 سال است در روسیه مشغول به خدمت و با فضای این کشور از نزدیک آشنا هستند، در ارتباط با عملکرد روسیه در تحولات اخیر خاورمیانه جویا شویم.
دکتر ابراهیمی ترکمان در پاسخ به سوالات مرکز بینالمللی مطالعات صلح بحث را اینگونه آغاز نمودند:
« من قبل از اینکه به سوالات شما پاسخ دهم، مایل هستم نظر کسانی را که این مصاحبه را میخوانند به دو نکته جلب نمایم. در کشور ما هنوز بسیاری از افراد میان اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه تفاوتی قائل نمیشوند، در صورتی که روسیه فعلی به لحاظ ماهوی چندین تفاوت عمده نسبت به زمان شوروی سابق پیدا کرده است. اول اینکه ساختار اتحاد جماهیر شوروی از سال 1917 میلادی بر اساس حکومت مبتنی بر ایدئولوژی کمونیستی پیریزی شد و پیش از آن نیز نزدیک به دوقرن رهبریت واحد بر دولت و کلیسا، حکمرانی میکرد. مخصوصا در دوره اخیر، ایدئولوژی کمونیستی اقتضائات خود را تا حد امکان بر قلمرو نفوذ اتحاد جماهیر شوروی تحمیل کرد و با زدودن دین از عرصه اجتماع و در تنگنا قراردادن متدینین مسیحی و مسلمان در پایبندی بر باورهای خویش، تلاش کرد تا از تاثیر باورهای دینی در میان شهروندان کاسته و ایدئولوژی کمونیستی را جایگزین هر باور آسمانی نماید. اما از سال 1991 میلادی در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساختار حکومت تغییر کرده و به سمت مبتنی شدن بر عملگرایی پیش رفت وهرچه از آن تاریخ فاصله گرفته شد اقتضائات گرایش به عملگرایی، بر ساختار حکومت بیشتر سایه افکند. از همین رو روسیه کنونی از تاثیر ایدئولوژی کمونیستی در دولت کاست وبه عرفی شدن دولت روی آورد. این مهم ترین تفاوت روسیه کنونی با اتحاد جماهیر شوروی به حساب میآید.
نکته بعدی تغییراتی است که در ساختار جمعیتی روسیه ایجاد شده است. زمانی که روسیه دچار فروپاشی شد، جمعیت روسیه 156 میلیون نفر بود، و حدود 8 میلیون نفر هم مهاجر پذیرفت، که در کل جمعیت این کشور 164 میلیون نفر شد، اما اکنون بعد از 20 سال که از زمان فروپاشی میگذرد روسیه با کاهش جمعیتی 20 میلیون نفری روبه رو شده است و این کاهش جمعیت هم بیشتر در میان مسیحیان ارتدوکس بوده است و اگر این آمار را در کنار آمار دیگری که مربوط به زمان فروپاشی است قرار دهیم، مشاهده میکنیم مسلمانانی که در قلمرو روسیه کنونی قرار داشتند 13 میلیون نفر بودند و امروز 30 میلیون نفر هستند، یعنی مسلمانان بیش از دو برابر افزایش جمعیت داشتند ولی کل جمعیت 8/7 درصد رشد منفی داشته است. بنابراین اگر این روند ادامه پیدا کند مسلمانان در روسیه غلبه جمعیتی پیدا خواهند کرد. بنابراین از همین جا به سوال مورد نظر ورود میکنم….»
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: از نظر شما مهمترین منافع ملی روسیه در خاورمیانه چیست؟
افزایش شمار مسلمانان در روسیه میان این کشور و سایر کشورهای اسلامی و بویژه کشورهای خاورمیانه یک پیوندی ایجاد مینماید، و البته به لحاظ سنتی روابط خوب و عمیق روسیه با کشورهای اسلامی یک امتیاز مثبت در مقابل آمریکا به شمار میآید. حسنی مبارک تحصیل کرده کشور روسیه است و حتی برخی از روسای دیگر کشورهای خاورمیانه روابط گسترده ای با روسها داشتند، این امر حاکی از آن است که همگرایی روسی در میان رهبران خاورمیانه جاری بوده است. و در واقع همین روابط سنتی از گذشته تا اکنون موجب شد تا منافع روسیه در این کشورها روز به روز به تدریج افزایش یابد، بنابراین، دایره این منافع بعد از بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه تنگتر شده است. امروز تمام کشورهای اسلامی و بویژه سوریه و ایران جزء منافع ملی اولویت دار روسیه هستند. عالم سیاست عالم اخلاق محور نیست و عالم منفعت محور است و روسیه در زمان اتحاد شوروی بیشتر متحد محور بود و در سراسر جهان به دنبال یافتن متحدینی برای خود بود و برای متحدین خود بسیار هزینه میکرد، اما امروز روسیه کشوری منفعت محور شده است، ولی این حرف اصلا بدان معنا نیست که متحد محوری را کاملا رها نموده، اصلا شاید بتوان گفت که منفعت محوری را در راستای متحد محوری خود قرار داده است. من تصور میکنم که امروزه منافع روسها در خاورمیانه بیشتر از پیش است، چراکه آنها بعد از فروپاشی فکر میکردند که هرچقدر غربیتر بشوند بیشتر میتوانند به رشد و توسعه ادامه دهند. اما مسئولین این کشور خیلی زود فهمیدند که غرب غیر از اینکه کیان و هستی آنها را در تعرض و خطر قرار خواهد داد، برای آنها هیچ ارمغانی نخواهد آورد،. اکنون حفظ استقلال و تمامیت ارضی تمام کشورهای منطقه خاور میانه به عنوان منافع اولویت دار روسیه در این منطقه محسوب می شود. و البته روسیه با کمال میل از بر هم خوردن معادلات غربی آمریکایی در خاورمیانه استقبال میکند. منافع روسیه در حوزه اقتصادی نیز به مسئله امنیت انرژی و صادرات نفت بازمیگردد. در حوزه منافع نظامی هم باید گفت، اکنون روسیه در دریای مدیترانه دوست و متحدی بهجز سوریه ندارد و هرگونه تغییر در دولت سوریه آخرین پایگاه دریایی روسیه در مدیترانه را از بین می برد.
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: به نظر شما روسیه چقدر حاضر است هزینه کند تا به این منافع برسد؟
رفتارهای اخلاقی و سیاسی روسیه در صد سال گذشته با توجه به تحولات پیدرپی محیط بینالمللی تغییرات عمدهای داشته است، لذا پیشبینی دقیق رفتاری آنها نیز کار سادهای نخواهد بود. اما با قاطعیت میتوان گفت که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند تا از کنار رخدادهایی که در خاورمیانه به وقع پیوست بیتفاوت عبور کنند. امروز یکی از مباحث مهمی که در جراید این کشور مطرح میگردد این است که، امروز آمریکا سوریه را نشانه گرفته، فردا نوبت ایران است و اگر در ایران موفق گردد هدف بعدی روسیه خواهد بود. کارشناسان و ناظران سیاسی روسیه معتقدند که آمریکا در نهایت نگاه تحقیر آمیز وپر طمع خود را از روسیه برنخواهد چید، لذا با توجه به وجود این نگرش از هیچ هزینهای در این مورد دریغ نخواهد کرد. چراکه معتقدند سوریه مرز استراتژیک روسهاست و اکنون به مرز آنان حمله شده است، و اگر سوریه شکست بخورد یعنی یک قدم به شکستن ما نزدیک شدهاند. درفرهنگ روسی ضرب المثلی وجود دارد که «روسها اسب را دیر زین میکنند، اما وقتی که زین کردند خیلی سریع میتازند»، در اولین روزهای تحولات خاورمیانه روسها اسب را دیر زین کردند، اما اکنون که اسب را زین کردند خیلی بعید است که کوتاه بیایند.
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: با توجه به بن بست رسیدن ناظران عرب در سوریه و شکست طرح اعراب برای کنارهگیری مسالمت آمیز بشار اسد و مطرح شدن امکان دخالت نیروهای خارجی در سوریه از سوی امیر قطر، به نظر شما نحوه برخورد روسیه با مسئله سوریه چگونه خواهد بود؟
روشن است که واکنش روسها بسته به کنشی دارد که در منطقه ابراز شود متاسفانه واکنش برخی از کشورهای عربی درباره موضوع سوریه با یک ناپختگی سیاسی همراه بوده است. که البته این ناپختگی سیاسی در رفتار روسها هرگز مشاهده نمیشود. از همین رو به نظر میرسد اگر هر نیروی مداخلهگر خارجی این بیتدبیری را انجام دهد و تصمیم به دخالت در وضعیت سوریه بگیرد، روسیه نیز ایستادگی خواهد کرد و از منافع و مواضع خود کنارهگیری نخواهد کرد. با توجه به روحیات سیاسی روسها تجربه تاریخی نشان داده است که روسها منتظر عملکرد طرف مقابل مینشینند و بعد از آن عکسالعمل خاص خود را نشان خواهند داد. یعنی اگر اقدام نظامی صورت پذیرد شاید در آغاز به محکوم کردن آن اکتفا نمایند، اما در صورت جدی بودن و یا ادامه آن احتمالا آنها نیز از ابزارهای خود استفاده خواهند کرد. روسیه دارای یک گروه مطالعاتی است که کار اصلی آنها مطالعات کشورهای عربی است. این افراد علیالدوام در حال سفر و انجام کار کارشناسی و مشاوره به کشورهای عربی هستند و این افراد با توجه به بررسی دقیق جریانات، گزینههای دقیق تصمیمگیری را در اختیار مسئولین روسی قرار میدهند، و به هر حال عکسالعمل آنها بر اساس مشاهدات عینی و مطالعه دقیق وضعیت سوریه خواهد بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در صورت مداخله نظامی از سوی غرب و اعراب روسیه چگونه واکنش نشان خواهد داد؟
روسیه معتقد است مساله سوریه بیش از آنکه مسالهای داخلی باشد، مسالهای خارجی است. در تشخیص این رفتارها نیز تجربههای انباشتهای دارند. از همین رو به سهولت میتوان دریافت که این نگرش نگرشی درست ومنطقی است، زیرا اکنون در برخی از کشورهای آسیای مرکزی هیچ شاخصی از شاخصهای دموکراسی وجود ندارد ودیکتاتوری مطلق حاکم است ولی هیچگاه از سوی آمریکا که فریاد دموکراسی خواهیاش گوش جهان را کر کرده، مورد سئوال قرار نمیگیرند، چرا که روابط فرمانبرداریشان با غرب وآمریکا مورد رضایت است. بنابراین رفتار روسیه بستگی تامی به کنشهای نظامی وامنیتی که رخ بدهد متفاوت خواهد بود ونمیتوان از پیش فرضیه قطعی را ابراز کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بسیار سپاسگزاریم.