مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آینده الحشد الشعبی عراق

اشتراک

دکتر حامدآزاد

کارشناس مسائل منطقه

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

آینده حشدالشعبی و عملکرد آن در عراق

آینده حشدالشعبی اول به اقدامات ایالات متحده آمریکا در عراق بستگی دارد. حشدالشعبی به دلیل شاخصه مرکزی خود تهدیدی جدی و بالفعل برای ایالات متحده محسوب می شود که تحت عنوان پروژه ضد حزب الله سازی در عراق، آمریکایی ها رسما و علنا از آن یاد می کنند و تلاش میکنند این ساختار فروپاشد. نمونه های آن را در ندادن بودجه به حشدالشعبی و یا کسری حقوق یا اقدامات موازنه سازی چون تربیت نیروهای سنی و یا پیشمرگه کرد برای کاهش عملکرد و حضور حشدالشعبی در میدان انجام شده است.

بحث بعدی که مهم تر از همه است و از تبدیل شدن حشدالشعبی به یک نیروی قدرتمند در عراق می تواند جلوگیری کند، قانون گارد ملی است که هنوز تصویب نشده است و پیش نویس آن مطرح و هنوز با چالش رو به رو است. به طور خلاصه می توان گفت در صورتی که پیش نویس فعلی تصویب شود، حشدالشعبی به یک نیروی احتیاط در سایه و سبک تبدیل خواهد کرد، یعنی نیرویی که حداکثر عمده نیروهای آن تبدیل به نیروهای احتیاط می شوند و هسته کوچکی از آن باقی می ماند و فقط حق حمل سلاح سبک را خواهد داشت و همچنان ارتشی باقی خواهد ماند که تربیت آن را آمریکایی ها به عهده گرفتند.

ضمن این که گارد و مواضعی که اقلیم کردستان در مقابل نه فقط حشدالشعبی و کلا نیروهای عرب از حکومت مرکزی یا ساختارهای دیگری که بخواهد به مرزهای اقلیم نزدیک شود و یا جریان سیاسی سنی در قبال حشدالعبی است. چنانچه در پاکسازی استان دیاله یا انبار، نیروهای سنی مواضع خیلی سخت و تندی نسبت به ورود حشدالشعبی و اهالی آن داشتند و حتی آن را با داعش قیاس می کردند، علی رغم این که حشدالشعبی نقش بسیار موثری در پاکسازی داعش از این اراضی داشت.

شرایط حشد الشعبی در شرایط کنونی عراق

آنچه مسلم است حشدالشعبی ساختار برآمده از جامعه شیعه است، یعنی بر اساس فتوای مرجعیت اعلا در جامعه شیعه عراق شکل گرفته است. در نتیجه تبعا می بایست در داخل جامعه شیعه از جایگاه خوبی برخوردار باشد، کما این که همین گونه هم هست. به غیر از برخی جریان های ملی گرای شیعه (که به طور خاص جریان صدر یا برخی جریان های ملی گرای دیگر که در حاکمیت هم تسری دارند و به حشدالشعبی به عنوان بازوی جمهوری اسلامی ایران در داخل عراق نگاه می کنند و با آن مخالفت هایی دارند،) جایگاه حشدالشعبی در بین جامعه شیعه به عنوان ناجی مقدسات، حداقل در فضای جنگ و جهاد بر عراق جایگاه رفیع و بلندی داراست. اما سنی و کرد ها دیدگاهی کاملا متفاوت و معارض نسبت به حشدالشعبی دارند و انگیزه های آنان در نگاه به حشدالشعبی و نگاه به حشدالشعبی با یکدیگر متفاوت است.

 نگاه اهل سنت برآمده از نگاه قوم گرایانه سنتی و تفوق طلبانه خودشان است. کما این که زمانی که اراضی سنی مانند استان نینوا به طور کامل و استان های عمار و دیالی به طور نسبی سقوط کرد و حشدالشعبی تشکیل و بنای آزادسازی این مناطق را آغاز کرد،  مخالفت اهل سنت چه در جریان های سیاسی، جریان های عشیره ای و قبایل، جریان های معارض مسلح (که در راس آن ها بعثی ها و شورای انقلابیون بودند) آغاز شد و کار به جایی رسید که جریان های سیاسی سنی و جریان رسانه سنی حشدالشعبی را با داعش قیاس می کرد. چنانچه عنوان می شد که اگر قرار است اراضی من اشغال شود ترجیح میدهم در اشغال داعش باشد تا حشدالشعبی بخواهد بر اراضی سنی حاکم شود. این حاکی از نگاه کاملا قوم گرایانه اهل سنت به حشدالشعبی بود. برداشت آن ها این بود که اگر حشدالشعبی به عنوان بازوی شیعه بر اراضی آن ها مسلط شود، بعد از این که داعش از اراضی آن ها خارج شد، آن ها دیگر هیچ پایگاهی در عراق نخواهند داشت و نفوذ  ناچیزی را از دست خواهند داد. اما نگاه جریان کردی و به طور متمرکز حزب دموکرات کردستان نگاهی قومی به حشدالشعبی نیست، اما معارض آن است. به این دلیل که مسعود بارزانی و به طور کلی تمامی جریان های کردی به دنبال استقلال کردستان هستند، (هر چند در خوشبینانه ترین حالت و موافق ترین آن ها معتقدند که اکنون زمان استقلال نیست) و برخی دیگر مانند جریان بارزانی به محض این که داعش اعلام موجودیت کرد و موصل را گرفت، عراق را عملا تجزیه شده دانستند، اما کنش معارض آن ها در قبال حشدالشعبی زمانی مشخص می شود که حشدالشعبی به حدود اقلیم کردستان یعنی حدود مناطق مورد منازعه کردها نزدیک می شود. مثلا به کرکوک نزدیک می شود، یا می خواهد وارد موصل شود. در واقع نگاه معارض جریان کردی و نزدیک شدن نیروهای حشدالشعبی به منطقه خود، منحصر به حشدالشعبی نیست، حتی اگر ارتش عراق هم به آن سمت نزدیک شود واکنش نشان می دهند و می خواهند این محدوده تحت تسلط نیروهای پیش مرگه باقی بماند تا اگر در آینده برنامه ای برای استقلال یا هر چیز دیگری نیرویی معارضی نباشد. لذا توسل آن ها به نیروهای خارجی و ایالات متحده و نیروهای ائتلاف برای آموزش دادن نیروهای پیش مرگه و آزادسازی اراضی هم به همین منظور است تا این اراضی حداقل به دست گروه های پیش مرگه آزاد شود و حشدالشعبی نتواند در این مناطق حضور پیدا کند.

نگاه بازیگران منطقه ای و  بین المللی به حشدالشعبی

 جریان های منطقه ای و فرامنطقه ای در نگاه به بازیگران منطقه ای و  بین المللی را می توان به سه دسته تقسیم کنیم: یکی جریان امت عربی که رهبر آن سعودی است. دیگری جریان کردی و بخش دیگر هم ایالات متحده است که بعد از 2003 در عراق نفوذ داشته اند. تبعا همه این جریان ها به حشدالشعبی به عنوان یک بازوی موازنه ساز جمهوری اسلامی نگاه می کنند و به دنبال انحلال آن هستند، یعنی سعودی ها اعم از سفیر جدید و..، وزیر خارجه بحرین و اماراتی ها به طور دائم از جرم حشدالشعبی در اراضی سنی سخن می گویند و دائما پرونده سازی کرده و ادله ای می آورند تا این ساختار در اذهان عمومی تضعیف شود و از طریق ابزارهای قانونی مانند تصویب قانون گارد ملی یا انحلال حشدالشعبی این ساختار را بعد از بحران و یا حتی در خلال بحران عراق حذف و از بین ببرند. ایالات متحده هم همین نگرش را به حشدالشعبی دارد و آن را رسما اعلام می کند و معتقد است ایران در حال حزب الله سازی در عراق است و به هر ترتیبی باید با استفاده از ابزارهای موازنه ساز از ایجاد یک حزب الله دوم در عراق جلوگیری کنیم. ابزارهای آمریکا اعم از تربیت نیروی سنی، حشدالوطنی، حشد عشایر، نیروهای وطنی و در واقع ارتش عراق برای جنگیدن در اراضی سنی می باشد. چنانچه در عراق بعد از پاکسازی دیاله دیده می شود، حشدالشعبی به استان های سنی باز نمی شود و یا بسیار کم است و حداکثر در گروه های مهندسی در رمادی و در حال حاضر در استان انبار فعالیت می کنند. در واقع ایالات متحده از طریق حاکمیت شیعه در تلاش است که حشدالشعبی را تضعیف کند و موازنه را به نفع نیروهای پیش مرگه و نیروهای سنی تقویت کند. به علاوه در پیش نویس بودجه 2016 و 2017 ، 60 درصد بودجه به نیروهای کرد و نیروهای سنی اختصاص داده شود و با عدم تخصیص بودجه به حشدالشعبی ابزاری برای جلوگیری از فعالیت های آن باشد.

کلید واژگان: الحشد الشعبی، عراق، داعش، کارکرد حشد الشعبی، دولت عراق، امنیت عراق

مطالب مرتبط