آوارگان فلسطینی و مساله هویت فلسطینی گفتگو با دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بین الملل

فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه: موضوع آوارگان یا پناهندگان فلسطینی یکی از اساسی ترین چالش های موجود در نزاع عربی – اسراییلی و یا فلسطینی – اسراییلی بوده است. بیش از نیمی از مردم فلسطین خارج از سرزمین تاریخی فلسطین روزگار را به سر می برند. برخی در کشورهای عربی همجوار فلسطین و برخی دیگر در سایر کشورهای جهان ، اما بیشترین تعداد پناهندگان فلسطینی در کشور اردن اقامت دارند. در این راستا برای بررسی وضعیت پناهندگان فلسطینی و نوع نگاه آنان به مساله هویت فلسطینی گفتگویی با دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بین الملل داشتیم :
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر تعداد آوارگان فلسطینی خارج از وطن را بیش از شش میلیون نفر در نظر بگیریم ترکیب و نوع پراکندگی پناهندگان فلسطینی در سراسر جهان به چه شکلی است ؟
آژانس کمک رسانی و اشتغال پناهندگان فلسطینی (اونروا) تعداد پناهجویان فلسطینی را نزدیک به شش میلیون نفر تخمین زده که اکثر آنها در اردن زندگی می کنند و باقی مانده آنها در کرانه باختری و غزه و تعدادی نیز در کشورهای عربی اسکان دارند. مهم ترین ویژگی و خصوصیت پناهجویان فلسطینی گسترش فقر و افزایش زاد و ولد نسبت به سایر کشورهاست. قراین تاریخی نشان می دهد که پس از استقرار رژیم نامشروع اسراییل در سرزمین مقدس فلسطین در سال 1947 حدود 975 هزار فلسطینی آواره شدند. طبق آمار مرکز آنروا 6/41 درصد از کل آوارگان فلسطینی در اردن زندگی می کنند پس از آن غزه 3/23 درصد ، کرانه باختری 16/4 درصد و سوریه 9/9/ و در نهایت لبنان با 9/8 قرار می گیرند. در این راستا یکی از مشخصات اصلی پناهندگان فلسطینی افزایش بیکاری و رشد فزاینده فقر اعلام شده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه کشورهایی همچون عربستان، مصر و قطر به هویت فلسطینی و مساله بازگشت چیست ؟
عربستان سعودی به همراه قطر همواره خود را در قامت حامی مردم فلسطین در سطح رسانه ها مطرح
می سازند ، رتبه عربستان داعیه دار رهبری جهان عرب می باشد. در بحث فلسطین و نیز اصلی ترین موضوع حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین ابا و اجدادی خود ، سیاست ریاکارانه ای را در پیش گرفتند به طوری که ریاض و دوحه با تحرکات وسیع محرمانه ، اسکان آوارگان فلسطینی در مناطق مختلفی از حوزه خلیج فارس ، کانادا و استرالیا را مدنظر قرار دادند. این طرح با هدایت و حمایت امریکا و رژیم صهیونیستی در حال تدوین و انجام است. از آنجا که از دیدگاه مقامات سعودی و قطری، رژیم صهیونیستی تحت هیچ الزامات منطقه ای و بین المللی تن به پذیرش و بازگشت تمامی آوارگان فلسطینی به سرزمین های اشغالی نخواهد داد. بنابراین دو کشور در تلاشند که از چندین کانال با برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی ، جنبش حماس و فتح دولت آشتی ملی فلسطینیان را در سرزمین اشغالی 1967 تشکیل دهند و تنها شماری از آوارگان فلسطینی را در این سرزمین اسکان بدهند و هزینه مالی این طرح را نیز تامین نمایند. از سوی دیگر رویکرد مصر نیز نسبت به قضیه بازگشت پناهجویان فلسطینی به سرزمین خود هنوز روشن و صریح نیست. مبارک دیکتاتور سابق سرزمین فراعنه به عنوان میانجی صلح میان اعراب و اسراییل در راستای سیاست های منطقه ای غرب گام برداشت و در گفتگوها و مذاکرات به اصطلاح صلح خاورمیانه تلاش داشت که بحث تاریخی بازگشت آوارگان فلسطین به سرزمین های اشغالی از محور و دستور اجلاس های مختلف منطقه ای و بین المللی حذف گردد. با توجه به سقوط مبارک و گسترش بیداری اسلامی در مصر و منطقه به رغم مقاومت شورای نظامی حاکم بر سرزمین نیل ، قدرت یابی اسلامگرایان به رهبری اخوان المسلمین شاهد دگردیسی عمیق در سیاست های منطقه ای مصر نسبت به تحولات فلسطین به ویژه بحث آوارگان فلسطینی خواهیم بود ، بی تردید عامه مردم مسلمان مصر ضمن حمایت از قطع ارتباط با اسراییل خواهان تاسیس دولت مستقل و احقاق کامل حقوق فلسطینیان و نیز بازگشت آوارگان به سرزمین و موطن خود هستند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه تل آویو و غرب به مساله تبدیل هویت فلسطینی به هویت عربی چیست ؟
مسئله آوارگی و پناهندگی در دنیا یکی از مسایلی است که در مدار توجه کشورهای جهان و حامیان حقوق بشر قرار گرفته است و می توان گفت رتبه بیشترین جمعیت آواره و در تبعید جهان نیز به فلسطینی ها اختصاص دارد. در قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد (242 و 338) بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود اشاره شد ولی در قطعنامه 194 به عنوان اصلی ترین سند استنادی نسبت به این موضوع اشاره شد که «مجمع عمومی تصمیم می گیرد به آوارگانی که قصد بازگشت به وطن خود را دارند اجازه و شرایط بازگشت مسالمت آمیز داده شود و آنهایی که این بازگشت را ترجیح نمی دهند باید خسارت اموال مفقود و یا صدمه دیده به آنها داده شود.»
اسراییل از همان زمان تاسیس به بهانه های مختلف از پذیرش این قطعنامه سرباز زده اعلام می دارد که سازمان ملل متحد نمی تواند جز موارد مالی و بودجه ، قطعنامه الزام آور تصویب نماید ، سران تل آویو اصرار دارند که فلسطینیان رانده شده از سرزمین و موطن خود شهروند اسراییلی محسوب نمی شوند. به همین دلیل حق بازگشت هم ندارند همچنین سران تل آویو اعلام می دارند کنوانسیون ژنو فقط حق بازگشت را یک امر فردی محسوب نموده و نه یک امر جمعی الزام آور. لذا در صورت تحقق حق تاریخی فلسطینیان در بازگشت به موطن خود ، تعادل جمعیت به ضرر یهودیان بر هم می خورد و هویت یهودی اسراییلی از بین خواهد رفت. پس بحث عددی جمعیت برای بقای اسراییل مهم است تحقق این خواسته ، اکثریت عددی را دو به یک به نفع فلسطینیان خواهد نمود و با توجه به رشد منفی نرخ رشد جمعیت یهودیان و کوچ معکوس آنها از سرزمین های اشغالی بدلیل ترس از جنگ و گسترش ناامنی و فساد و بیکاری جمعیت فلسطینی در آینده برتری مطلقی بر یهودیان پیدا خواهد کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تبدیل هویت فلسطینی به هویت عربی و ذوب فلسطینیان در کشورهای عربی را چگونه مورد بررسی و تحلیل قرار می دهید ؟
پس از شصت سال تجاوز و آوارگی نیمی از جمعیت فلسطینی در کشورهای عربی و اسلامی ، هنوز اعتقاد به وحدت ملی مبتنی بر وحدت مردم و جغرافیای سرزمین فلسطین و نیز سرنوشت مشترک باعث شده که برغم تحمل رنج های تاریخی و اسکان در مناطق مختلف دنیا ، فلسطینیان با اتخاذ استراتژی یکپارچه همچنان به فکر آزادسازی سرزمین خود و تشکیل دولت ملی با هویت فلسطینی (عربی – اسلامی) باشند ، آنچه مشخص است برخی از کشورهای عربی در راستای منافع صهیونیست ها و غرب تلاش دارند که مانع از احقاق حقوق تاریخی ملت مظلوم فلسطینی گردند. در این راستا تلاش می شود که با جذب فلسطینیان آواره و اعطای هویت جدید ، فکر بازگشت به موطن اصلی و نیز بحث آزادسازی آن از اشغالگران به مرور زمان توسط آوارگان فلسطینی به فراموشی شود. اعطای تابعیت مضاعف و واگذاری برخی از مشاغل و مسوولیت های دولتی نیز از ابزار اجرای این سیاست محسوب می شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه جوامع فلسطینی پناهنده در کشورهای غربی عربی و … به مساله هویت فلسطینی چگونه است؟
به رغم تلاشهای سازمان یافته غرب و رژیم صهیونیستی و همگامی برخی از کشورهای عربی مبنی بر جذب فلسطینیان آواره در این جوامع و ایجاد مانع بر سر راه بازگشت به سرزمین خود به نظر می رسد منافع عالی فلسطینیان با مساله آزادسازی و استقلال سرزمین فلسطین و تعیین سرنوشت این کشور گره خورده است. در این راستا ارتباطات فرهنگی و ایدئولوژیکی و مساله اعتقاداتی و تاریخ سرنوشت مشترک باعث شده است که فلسطینیان به ویژه نسل جوان آن همچنان به آرمانهای اصیل مبنی بر پایان دادن به اشغالگری و به دست آوردن استقلال سیاسی و سرنوشت آینده پایبند باشند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی تعداد فلسطینی های مقیم اردن را تا پایان سال 2010 نزدیک به چهار میلیون اعلام می کنند. در این بین با توجه به اهمیت پناهندگان فلسطینی در این کشور فلسطینیان تا چه حدی وارد معادلات سیاسی داخلی در کشور اردن شده اند ؟
پادشاه اردن ملک عبدالله علناً اعلام داشته که حق بازگشت فلسطینیان به سرزمین های اشغالی را باید برچید به جای آن حق دریافت خسارات را جایگزین نمود. به طوری که ساختار سیاسی اردن در طول حیات سیاسی بدلیل حضور اثربخش فلسطینیان در عرصه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی این کشور تلاش داشته که راهبرد اردنی را برای حل مسئله فلسطین به کار گیرد. لذا اردن ضمن حمایت از طرح تاسیس فدراتیو یا کنفدراتیو بر کرانه باختری همچنان تلاش داشته نفوذ سیاسی خود بر معادلات فلسطین در عرصه داخلی و منطقه ای داشته باشد و مانع شکل گیری هویت مستقل فلسطینی گردد. همچنین باید گفت با توجه به حضور 4 میلیون پناهجوی فلسطینی در اردن پادشاه اردن می کوشد با حفظ ارتباطات استراتژیک و اطلاعاتی با غرب و اسراییل و انحصار قدرت داخلی مانع شکل گیری تمایلات ضد اسراییلی و غربی و دخالت فلسطینیان در حوزه قدرت سیاسی در اردن گردد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: ذوب شدن پناهندگان فلسطینی و روند تبدیل هویت فلسطینی به هویت عربی چه تاثیری بر مساله حق بازگشت فلسطینیان و آینده بحران فلسطین خواهد داشت ؟
فلسطین کشوری است در منطقه خاورمیانه لذا همچنان اهمیت راهبردی برای قدرت های منطقه ای و بین المللی داراست. از آنجا که امریکا و هم پیمانان منطقه ای آن با پشتیبانی از سیاست های اشغالگران قدس شریف همچنان مانع از تحقق آرمان ملت مظلوم فلسطین هستند، لذا اقدامات هماهنگی را از طریق تغییر هویت فلسطینیان پناهجو به عربی انجام می دهند ، بی تردید اسراییل پیوسته در حال ترس و نگرانی امنیتی و سردرگمی در مورد نیازهای امنیتی خویش به سر می برد. در این راستا گسترش بهار عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه و نیز سقوط متحدان این رژیم در منطقه باعث شده است که خون جدیدی در رگ جوانان فلسطینی برای اعاده حیثیت و کسب پیروزی نهایی بر اشغالگران تزریق شود. در چنین وضعیتی تلاشهای امریکا و برخی از کشورهای عربی همچنان بر انصراف فلسطینیان از خواست ها و مطالبات تاریخی و ملی آنها استوار گشته است.