فرصتها و چالشهای روابط ایران و هند در چشمانداز ژئوپلیتیک جدید
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC روابط دیرینه ایران و هند، بر بستری از پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی و نیازهای متقابل، بهویژه در حوزههای انرژی و ترانزیت، شکل گرفته است.این مناسبات با وجود برخورداری از ظرفیتهای چشمگیر ژئوپلیتیکی و اقتصادی، در گذر زمان تحت تأثیر عواملی همچون تحریمهای بینالمللی، رقابتهای منطقهای و دگرگونیهای سیاست خارجی، با فراز و فرود همراه بوده است.جایگاه ایران در راهبردهای کلان هند، بهویژه برای دسترسی به آسیای مرکزی و تأمین پایدار انرژی، نقشی کلیدی و غیرقابل جایگزین دارد.در مقابل، هند نیز برای حفظ منافع خود، میان فشارهای غرب و ضرورت تداوم همکاری با تهران، رویکردی محتاطانه و متوازن را برگزیده است.اکنون پرسش اصلی این است که آیا در پرتو این فرصتها و چالشها، روابط دو کشور به سوی تعمیق همکاریها و شکلگیری یک شراکت راهبردی پیش خواهد رفت یا خیر. وضعیت کنونی روابط روابط ایران و
جایگاه کریدور زنگزور در دکترین عمق استراتژیک ترکیه
احمد رشیدی نژاد پژوهشگر مسائل بین المل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC شاید روزگاری که قرارداد مرزی ایران و ترکیه در ۱۳۱۰ ه. ش منعقد میشد، کمتر کسی گمان میبرد که زمانی این قرارداد به معضلی ژئوپلیتیک برای ایران مبدل گردد. قراردادی که به موجب آن، با از دست رفتن بخشی از مرز مشترک بین ایران و ارمنستان، منطقه مهم و استراتژیک قرهسو و بخشهایی از آرارات بصورت رسمی از ایران جدا و به ترکیه واگذار گردید. باریکهای به طول 30 و عرض تقریبی3 کیلومتر، که یک تنه میتواند مسیر دسترسی ایران را از حوضه قفقاز جنوبی به روسیه، دریای سیاه و اروپای شرقی با خطر قطع ارتباط مواجه کند. در واقع دسترسی ترکیه به منطقه نخجوان از طریق این دالان کوچک تا آنجا حائز اهمیت است که برخی از اساتید فن، به کنایه از آن تعبیر به انگشت آتاتورک مینمایند. انگشتی که با انگولک و دخالت در
تروریسم 4.0 در آفریقا: نبرد سایهها میان فناوری و ایدئولوژی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در سالهای اخیر، آفریقا با تحول چشمگیری در حوزه تهدیدات امنیتی نوین مواجه شده است که بر اساس نظریه اوونمی جیمز فَلُد از آن تحت عنوان “تروریسم 4.0″ یاد میشود. این پدیده نوین، ترکیبی از فناوریهای پیشرفته، شبکههای اجتماعی، ابزارهای سایبری و شیوههای نوین جنگ نامتقارن است که گروههای تروریستی را قادر ساخته تا دامنه عملیات خود را گسترش داده، امنیت ملی و ثبات منطقهای را به شکلی بیسابقه به چالش بکشند. تروریسم 4.0 نه تنها از روشهای سنتی مانند حملات مسلحانه و گروگانگیری استفاده میکند، بلکه با بهرهگیری از هوش مصنوعی، پهپادها، ارزهای دیجیتال برای تأمین مالی، و پلتفرمهای دیجیتال برای جذب نیرو، الگویی جدید از ناامنی را شکل داده است. این تحولات، چالشهای جدیدی را برای دولتهای آفریقایی و جامعه بینالمللی ایجاد کرده است. با توجه به این تحولات، این سؤال مطرح میشود که آیا راهبردهای امنیتی کنونی آفریقا
پارسیان هند: فرصتی برای دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
دکتر گلناز سعیدی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه پارسیان هند، بهعنوان بازماندگان یک مهاجرت تاریخی پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی، نهتنها حاملان بخشی از فرهنگ، آیین و حافظه تمدنی ایران هستند، بلکه به یکی از جوامع موفق دیاسپورای ایرانیتبار در شبهقاره هند نیز تبدیل شدهاند. این جامعه، با وجود قرنها فاصله جغرافیایی از سرزمین مادری، همچنان ارتباطی عمیق با میراث معنوی، زبانی و آیینی ایران اسلامی حفظ کرده است. در شرایط کنونی منطقهای و بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پارسیان، راهبردی نوین در تقویت قدرت نرم، دیپلماسی فرهنگی و بازنمایی چهره تمدن ایران اسلامی در جنوب آسیا پیریزی نماید. در این مقاله، با تمرکز بر عناصر فرهنگی، نمادهای تمدنی، و جایگاه اقتصادی پارسیان هند، به تحلیل فرصتهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در راستای تعمیق پیوندهای فراملی و توسعه تعاملات هدفمند با این جامعه اصیل پرداخته
نقش وتوان اثرگذاری مصر درتحولات منطقه ای بعد از طوفان الاقصی
دکتر داود احمدزاده کارشناس مصر مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مصر از دیرباز در کنار قدرت های بزرگ منطقه نظیر ایران ، عربستان و ترکیه از اضلاع اصلی قدرت در خاورمیانه و شمال آفریقا و تاثیر گذار بر تحولات منطقه به ویژه در موضوع نوار غزه بوده است. جنگ نوار غزه و گسترش بحران در منطقه حاکمان سرزمین فراعنه را در موقعیت سخت تصمیم گیری تاریخی خود قرار داده است. علاوه بر مولفه نوار غزه و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بحث منازعه ایران ونیز اسرائیل و آمریکا بر سر موضوع هسته ای و محور مقاومت در منطقه خاورمیانه بر چگونگی روابط تهران – قاهره در ماههای اخیر اثر گذار بوده است. به رغم قطع روابط دیپلماتیک ایران و مصر بر سر موضوع قرارداد کمپ دیوید ونیز تلاش های مصر از دوره انورسادات برای نزدیکی به غرب و اسرائیل شاهد فرازونشیب های بسیار در روابط ایران و مصر بودیم.
ژئوپلیتیک راهروها: استراتژی نوین اسرائیل برای مهندسی قدرت در غرب آسیا
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در دهههای اخیر، رژیم تل آویو با تکیه بر وضعیت بیثبات منطقه، سه پروژه راهبردی «نتزاریم»، «فیلادلفیا» و «داوود» را به اجرا گذارده است. این کریدورها صرفاً گذرگاه جغرافیایی نیستند، بلکه ابزارهای یک راهبرد یکپارچه ژئوپلیتیکی به شمار میروند که هدف آنها تغییر توازن منطقهای، ایجاد محاصره انسانی–اقتصادی و تعمیق شکافهای سیاسی ـ امنیتی در سراسر شام و فلسطین است . اسرائیل این اقدامات را توجیه دفاعی میداند، اما تحلیلگران آنها را بخشی از پروژهای توسعهطلبانه میبینند که با حمایت آمریکا و بیتفاوتی جامعه جهانی، پیگیری میشود. سؤال اصلی آن است که هر یک از این کریدورها چه نقش ژئوپلیتیکی دارند و کدام یک اهمیت حیاتی بیشتری یافتهاند؟ چیستی و کارکرد سه کریدور 1. کریدور نتزاریم: تقسیم غزه و قطع پیوندهای حیاتی کریدور نتزاریم با جدا کردن شمال غزه از جنوب، شاخصترین نمونه از مهندسی جمعیتی
ایران و مهاجران غیرقانونی افغانستانی
دکتر محمد حسن صنعتی کارشناس روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC وضعیت تقریبی اگر این تحلیل درست باشد که ایران بعد از ترکیه میزبان بزرگترین جمعیت پناهنده است ، باید چنین نتیجه گرفت که در یک نگاه کلان لازم است دست اندرکاران کشور موضوع مهاجرت و – از این جهت که اکثریت قطعی مهاجرین به ایران را مهاجرین افغانی تشکیل می دهند – مهاجرت افغانستانی ها به ایران را بیش از گذشته مطمح نظر مجدانه خود قرار دهند . از سویی ایران و افغانستان دو کشور همسایه اند که از مشترکات زیادی در دین و آیین و فرهنگ و خاصه زبان فارسی یا به قول افغانستانی ها زبان دری برخوردارند . با این حال در روابط دو کشور گاه مسائلی رخ می دهد که اگر هوشمندی و معرفت مسئولان و ملتهای دو کشور در بین نباشد ممکن است در اثر پاره ای شیطنت ها به بحران
چشم انداز حضور پایگاه های نظامی روسیه در سوریه
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC رژیم جدید سوریه پس از به قدرت رسیدن، موضع سختگیرانهای نسبت به روسیه اتخاذ کرد به طوری که تردیدهایی در مورد آینده حضور روسیه در این کشور به وجود آمده است. به عنوان بخشی از این تحولات، روسیه حضور نظامی خود در سوریه را به طور قابل توجهی کاهش داد، نیروهایش را جابجا کرد و سیستمهای تسلیحاتی، کشتیهای دریایی، هواپیماها و تجهیزات قابل توجهی را به پایگاههای دیگر در سراسر منطقه منتقل نمود. به طوری که تاسیسات نظامی خود در لیبی را به احتمال خروج کامل از سوریه گسترش و تقویت کرد. لازم به ذکر است در بحبوحه تجدید روابط با لیبی، روسیه برای تقویت حضور نظامی خود در منطقه ساحل آفریقا به پایگاه الخادم در نزدیکی بنغازی تکیه میکند(1). با این حال، تا اوایل سال 2025، نشانههایی از تغییر در این روند به وجود آمد.
ظهورطالبان فناورمحور:اثرات تولید پهپادهای انتحاری بر موازنه قدرت در آسیای جنوب غربی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در ماههای اخیر، گزارشهایی معتبر از جمله کابل ناو و دیلی میل ،حاکی از آن است که طالبان افغانستان پایگاههای نظامی مهم بهویژه پایگاه سابق ویژه انگلیس در ولایت لوگر و کمپ فینیکس را به خطوط تولید و آزمایش پهپادهای انتحاری بدل کردهاند.این تحول، معادلات امنیتی و فناوری منطقه را متأثر ساخته و سطح تهدید را فراتر از تهدیدات سنتی مورد انتظار ساخته است.(1)با توجه به رشد فناورانه طالبان و آغاز ساخت پهپادهای بومی در افغانستان ، اکنون در نقطهای قرار داریم که باید به صورت عمیقتر پیامدهای این تحول را برای امنیت کشورهای همسایه مورد بررسی قرار دهیم.ورود طالبان به عرصه فناوریهای پیشرفته نظامی، بهویژه در حوزه تولید و بهکارگیری پهپاد، نهتنها توازن قوای داخلی افغانستان را متحول کرده بلکه معادلات امنیتی، اطلاعاتی و نظامی در حوزه پیرامونی، بهویژه برای ایران، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی
دروزیان سوریه: شرایط کنونی، متغیرهای مؤثر بر آینده و چشمانداز فدرالیسم یا استقلال
دکتر سامان فریدونی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC دروزیان سوریه، بهعنوان یکی از اقلیتهای مذهبی و قومی برجسته در منطقه شامات، نقش مهمی در تاریخ و سیاست این کشور ایفا کردهاند. این گروه که عمدتاً در استان سویدا و منطقه جبلالدروز ساکن هستند، به دلیل انسجام اجتماعی، هویت مذهبی خاص و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، همواره در تحولات سیاسی و نظامی سوریه تأثیرگذار بودهاند. با توجه به پیچیدگیهای جنگ داخلی سوریه، دخالتهای خارجی و پویاییهای داخلی جامعه دروزی، این مقاله تلاش میکند تا تحلیلی جامع از وضعیت این اقلیت ارائه دهد. دروزیان، گروهی قومی–مذهبی با ریشه در مذهب اسماعیلی، در قرن یازدهم میلادی در دوران خلافت فاطمیان در مصر شکل گرفتند (1). این گروه که خود را «موحدون» یا یکتاپرستان مینامند، به دلیل باورهای عرفانی و باطنی و حفظ اسرار مذهبی، جامعهای بسته تشکیل دادهاند (2). در سوریه، جمعیت آنها حدود ۳ تا ۵ درصد
ابهام فزاینده تخریب مراکز هستهای ایران
اسلام ذوالقدرپور پژوهشگر روابط بینالملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC سیاستگذاری خارجی در جهان برآشفته کنونی همانندی فراگیری با سیاست جنگ در سدههای گذشته دارد. همسانی دیپلماسی و جنگ که نیازمند سیاستگذاران راهبردی هوشمند است که بتوانند دانش و هنر جنگ و چانهزنی سیاسی را در بازاریابی قدرت عصر وحشت بکار گرفته و بقای بازیگر را تضمین کنند. عصر بحران برای بازیگران بزرگ منطقهای مانند ایران که از سوی رقیبان و دشمنان مورد تهاجم قرار دارد، بازنویسی سیاستگذاری خارجی، نوسازی ابزارها و تاکتیکهای سیاست خارجی و روابط بین الملل ایران را ناگزیر نموده است. بازنویسی سیاستها، نوسازی ابزارها و تاکتیکها که بتواند مقابل اتاق جنگ قدرتهای بزرگ و دشمنان ایران مانند ایالات متحده امریکا و اسرائیل مقاومت داشته و سیاستهای ترامپ به عنوان خدای دروغ و نیرنگ را پاسخ دهد. دهه دوم قرن بیست و یکم که عصر بحران است برای ایرانیان با چالشها و تهدیدهای حیاتی همراه
چالش ها و فرصت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی چین در قطب جنوب
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC چین در سال ۱۹۸۳ معاهده قطب جنوب (Antarctic Treaty)(1) را امضا کرد و در سال ۱۹۸۵ به یکی از اعضای مشورتی این معاهده تبدیل شد و در دهه های پس از آن به طور مداوم برای بهبود زیرساخت ها، سیاست ها و تحقیقات علمی فعالیت خود را در قطب جنوب ادامه داده است. چین پس از تأسیس اولین ایستگاه تحقیقاتی خود به نام «دیوار بزرگ» (1985)، به عنوان عضو مشورتی معاهده قطب جنوب دست یافت. از 20 نوامبر 1984 یعنی اولین باری که چین تیم تحقیقاتی خود را به سمت قطب جنوب اعزام کرد، این کشور در رقابت با جهان غرب جهت سرمایه گذاری در قاره قطب جنوب بود. قطب جنوب منطقه مورد علاقه چین به عنوان منبع اعتبار ملی و علمی، تجزیه و تحلیل آب و هوا، ذخایر ماهی و ذخایر بالقوه گاز طبیعی و
همکاریهای ایران و چین؛ از انتظارات شرق گرایانه تا بی طرفی عامدانه
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه تهران / رییس مرکز گفتگو و همکاریهای ملل راه ابریشم روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در سالهای اخیر و با اوجگیری تحریمهای غرب علیه ایران، ابعاد گوناگونی یافته است. این روابط که بر مبنای منافع استراتژیک و اقتصادی مشترک بنا شده، همواره تحت تأثیر پویاییهای منطقهای و بینالمللی بوده و در دوره پس از حمله ۱۲ روزه اسرائیل به ایران در خرداد ۱۴۰۴، وارد فاز جدیدی شده است. از منظر ایران، مهمترین دغدغه در روابط با چین، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تنوعبخشی به صادرات غیرنفتی، جذب سرمایهگذاری خارجی در زیرساختها و صنایع حیاتی، و دور زدن تحریمهای یکجانبه غرب است. ایران به دنبال شریکی قدرتمند است که بتواند در حوزه فناوری، زیرساخت و توسعه اقتصادی، پشتوانه محکمی باشد. همچنین، حمایت سیاسی چین در مجامع بینالمللی، به ویژه در برابر فشارهای غرب، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. گسترش
راهبرد مقتدی صدر:تحریم انتخابات و مقابله با نیروهای موازی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مبانی فکری و تحول گفتمان صدر مقتدی صدر، رهبر جنبش صدر و یکی از موثرترین چهرههای شیعی عراق، همواره بر ساخت هویتی ملی–شیعی مستقل از ایران و بر پایه “اسلام عربی” تأکید داشته است(1).از زمان تجربه جیشالمهدی، صدر به این نتیجه رسید نیروهای موازی با دولت، مشروعیت و ثبات عراق را به خطر میاندازند.پروژه دولتسازی ملی از نگاه او در تضاد با نفوذ و قدرتگیری شبهنظامیان، خصوصاً حشدالشعبی است(2).از سوی دیگر، صدر سیاستی موازنهگرانه با ایران و بلوک عربی/غربی در پیش گرفته؛ همزمان که بر استقلال جریان خود پافشاری میکند، تمایل ندارد قدرت رقبای نزدیک به جمهوری اسلامی در عراق تثبیت شود(3)(4)در نقاط اوج بحران، صدر با طرح بحث انحلال حشد و تحریم مشروط انتخابات، سعی داشته هم در افکار عمومی و هم میان نخبگان، خود را هوادار پاکسازی ساختار امنیتی و پاسخگویی دولت معرفی کند(5)(6)
نقش و جایگاه بلوچها در عمان و فرصتها و چالشهای ایران
دکتر گلناز سعیدی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه بلوچها یکی از اقوام کهن و تأثیرگذار ایرانیتبار هستند که بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ و سیاست منطقه جنوب شرقی ایران و حاشیههای خلیج فارس ایفا کردهاند. جمعیت قابل توجهی از این قوم در استان سیستان و بلوچستان ایران سکونت دارند، اما بخش دیگری از آنان از دیرباز در سرزمین عمان نیز مستقر شدهاند. حضور بلوچها در عمان نه تنها بهعنوان یک اقلیت قومی، بلکه بهعنوان بخشی از بافت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این کشور شناخته میشود و در ساختارهای نظامی و امنیتی آن نقشآفرینی میکند. از منظر جمهوری اسلامی ایران، ارتباطات قومیتی، فرهنگی و تاریخی با بلوچهای عمان، یک ظرفیت راهبردی در سیاست خارجی و امنیت منطقهای محسوب میشود. همگرایی فرهنگی و قومی میان دو سوی خلیج فارس میتواند زمینهساز تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی مؤثر باشد و به