مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

انفجارهای زاهدان و بازی تکراری استفاده از گروه های تروریستی

اشتراک

انفجارهاي زاهدان و بازي تكراري استفاده از گروه هاي تروريستي

 

عطا بهرامي

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org


انفجار در مسجد جامع زاهدان مركز استان سيستان و بلوچستان ايران باعث شد بار ديگر موجي از درگيري هاي لفظي بين جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده ايجاد شود. مصطفي محمد نجار وزير كشور جمهوري اسلامي اسرائيل را عامل اين انفجارها دانست. ساير مقام هاي ايراني نيز انگشت اتهام را به سوي ناتو، اسرائيل و ايالات متحده دراز كردند و حتي رئيس جمهور احمدي نژاد پاكستان را مسئول دانست.

بدون شك نمي توان ريشه هاي اين انفجار و موارد مشابه را به توان عملياتي گروه “جندالله” محدود كرد. اعترافات عبدالمالك ريگي نشان داد كه اين گروه ارتباطات وبژه اي با ناتو و فرماندهان نظامي آمريكايي در افغانستان و آسياي مركزي داشته است. اين مهم نشان مي دهد كه گروه “جندالله” به صورت وسيله اي براي اعمال فشار بر ايران درآمده و يا شايد با همين هدف خلق شده است. عاملي كه باعث چنين نتيجه گيري مي شود اين است كه فعاليت هاي اين گروه در شرايطي تشديد شده است كه دولت ايران تلاش كرده سطح زندگي را در منطقه سيستان و بلوچستان افزايش دهد؛ منطقه اي كه در مقايسه با ديگر ناطق ايران از سطح زندگي پايين تري برخوردار است. در اينگونه مواقع معمولا از تنش ها كاسته شده و آرامش بر فضا حاكم مي شود.

شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد برخي از همسايگان ايران از اين اتفاق ناراحت نيستند. روزنامه عربستاني الوطن انفجارهاي زاهدان را با ساير انفجارهاي منطقه مانند عراق، پاكستان و افغانستان برابر دانست. اينگونه موضع گيري از طرف رسانه هاي كاملا دولتي با اسامي گوناگون عربستان نشان مي دهد كه آنها نيز دوست دارند ايران را كشوري ناامن و در كنار ساير كشورهاي بحران زده ببينند.

بسياري از كارشناسان معتقدند بازي با كارت هاي گروه هاي تروريستي براي آمريكايي ها مزيت ندارد. اين كشور ناگزير است گروه هايي را آماده كرده و براي تعقيب منافع اش مورد استفاده قرار دهد. يافتن چنين افرادي در منطقه خاورميانه كه در آن ديدگاه بسيار منفي نسبت به آمريكايي ها وجود دارد كار دشواري است و تنها با كمك برخي از كشورهاي منطقه مانند عربستان، امارات و غيره ممكن است. ضمن اينكه توان فعاليت آنها نيز اندك است زيرا داراي پايگاه مردمي نيستند. در مقابل براي كشوري مانند ايران كه داراي جمعيت هاي زياد طرفدار در كشورهاي همسايه است مقابله به مثل كار دشواري نيست. در افغانستان اشتراك زباني و فرهنگي تمام عياري با ايران وجود دارد و در عراق نيز شيعيان قدرت را در دست دارند. در چهار سال گذشته جمهوري اسلامي عاملي براي مهار گروه هاي تندرو شيعه عراق مانند صدري ها بوده است. در چنين حالتي اگر ايران سياست خود را تغيير دهد و بخواهد گروه هاي طرفدار خود را در يك درگيري بي پايان با مخافان وارد كند بدون شك امنيت در كل منطقه از بين خواهد رفت و كشورهاي منطقه بيش از ديگران هزينه آن را پرداخت خواهند كرد.

مرزهاي منطقه خاورميانه مرزهايي قومي است و هرگونه دامن زدن به درگيري هاي قومي تمام منطقه را به آشوب مي كشد و همه كشورها با شدت و ضعف هاي متفاوتي ابزارهايي براي تاثيرگذاري بر آن را در اختيار دارند و به خوبي پيداست كه كشورهاي كم جمعيت و كوچك عربي از ديگران آسيب پذيرتر هستند. وضعيت آمريكايي ها نيز بهتر از ديگران نيست و آنها نيز چنانكه تاكنون شاهد به آتش كشيده شدن كاروان هاي تسليحاتي خود در پاكستان در شرايط عادي بوده اند در صورت قطبي شدن شرايط و روي آوردن ساير كشورها به اقدامات تلافي جويانه هزينه هاي مهار اوضاع را بسيار بيش از هم اكنون خواهند يافت. بنابراين استفاده از گروه هايي مانند “جندالله” روشي كم بازده و پرهزينه است.

نكته مهم ديگري كه در مورد اوضاع ملي ايران قابل ذكر است سابقه اقدامات خرابكارانه و بي حاصل بودن آنها است. از ابتداي انقلاب اسلامي سال 1979 تاكنون ايران با چالش هاي قومي ساخته قدرت ها روبرو بوده و به دليل بالا بودن درجه انسجام ملي آسيب جدي نديده است و نشانه اي نيز براي تغير فضاي داخلي ايران ديده نشده است تا باعث اميدواري كشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي شود كه با آن دچار اختلاف هستند.

راسموسن دبيركل ناتو در مقاله اي که در روزنامه هامبورگر آونبلات در آستانه کنفرانس بين المللي افغانستان چاپ شد گفت كه پس از 9 سال حضور در افغانستان، به گونه دردناکي فهميديم بايد هزينه اي به مراتب بيشتر پرداخت کنيم. بدون شك ميزان اين هزينه با مديريت غلط اوضاع و وارد كردن تنش هايي كه در آن داراي مزيت نيستند بيش از اين نيز افزايش خواهد يافت.

مطالب مرتبط